مرز بین زندگی و جدایی گیر کرده ام

ا عرض سلام و خسته نباشید من یکساله باهمسرم ازدواج کردم طی این یکسال حتی یک هفته ی بدون جدل و بحث هم نداشتیم چرا که دو هفته بعد از عقدمان به دلیل مسائلی ک بین پدرم و همسرم پیش امد باتوجه ب اینکه پدرم بیمار پارانوئیدی هستند و تهدیداتی ک از جانب پدرم شدم ک بین شوهرم و خانواده ام یکی را انتخاب کنم و بسیاری از مشکلاتی ک  زندگیمان را درگیر کرد آرامش را از ماسلب کرده از طرفی من ب تازگی دارم از بیماری پانوئیدیی ک داشتم بهبودی پیدا میکنم بسیار شرایط سختی را دارم از طرفی مدام همسرم از ناراحتی هایی ک در گذشته برایش ب وجود امده از سمت من و پدرم شکایت میکند و خوشیمان را بهم میزند من هم متقابلا برخورد تند میکنم و این رفتار متکبرانه ای ک از خود نشان میدهم دست خودم نیست من عاشق همسرمم اما وقتی عصبانی میشوم غرورم اجازه نمیدهد با او مدارا کنم استدعا میکنم ب من کمک کنید و راهنمایی بدهید مچکرم