مشاوره خانواده
با سلام ،از دیشب به طور اتفاقی متوجه شدم مادرم به صورت تلفنی با مردی نامحرم ارتباط دارد به همین دلیل مجبور شدم گوشی وی را چک کنم و متاسفانه مطمئن شوم.کار به همینجا ختم نشد و از پیام های رد و بدل شده احتمال میرود رابطه جنسی هم داشته باشند.با توجه به رابطه گرم و صمیمی من با مادرم الان نمیتونم حتی توی چشمش نگاه کنم.پدرم و مادرم از زمان ازدواجشون تا الان که من 25ساله هستم از لحاظ روابط زناشویی باهم مشکل داشتند و به گفته مادرم اون هیچ موقع به نیازش توجه نمیکرده.من هنوز مجرد هستم و تجربه برخورد با این مسائل رو ندارم.خواهشا کمکم کنید از دیشب تا حالا سینه ام درد میکنه و اعصابم داغونه.هنوز کلمه ای با مادرم در مورد این مسئله صحبت نکردم و حتی به روش نیاوردم آخه نمیخوام زندگیمون از هم بپاشه هرچند اینکار انجام شده،در رابطه با اون نامرد هم شماره اشو دارم و میتونم پیداش کنم قدرت و توانشم دارم که نابودش کنم لطفا سریعا راهنماییم کنید
ممنون
با سلام خدمت شما
شما فرزند ایشان هستید و بهتر است مستقیما وارد ماجرا نشوید . سعی کنید از یک واسطه که مورد اطمینان است و مادرتان نیز او را قبول دارد کمک بگیرید اما به هیچ عنوان مستقیما و با اطمینان مسئله را مطرح نکنید . در ادامه مقاله ای در این باب آورده شده است که بهتر است مطالعه فرمائید . روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند کمکتان کنند ۸۸۴۲۲۴۹۵می توانید به بهانه مشکلات خودتان همراه مادرتان به جلسه مشاوره بروید.
احساس آرامش، امنیت، سلامت اخلاقی، احساس رضایت از زندگی خانوادگی و شادمانی، از حقوق اصلی و اولیه هر فرزندی در خانواده است.
هر خانواده یک حالت یا وضعیت منحصر به فرد دارد که ما آن را “فضای خانوادگی” می نامیم. بزرگسالان هر خانواده هم برای خود دارای ارزشهایی هستند. ترکیب فضای خانواده و ارزشها پیامی به فرزند منتقل می کند و آن اینکه چه چیزی در خانواده مهم است. این والدین هستند که دیدگاه فرزندان را در مورد اینکه چه چیزهایی مهم باشند، شکل می دهند. مثلا در یک خانواده امانت داری و درست کاری مهم است، زیرا خود والدین چنین ویژگی دارند و آن را می پسندند و آنها را به فرزندشان نیز منتقل می کنند.بعضی از ارزشها هم بیان نمی شوند ولی برای فرزندان ملموس هستند(مثل عشق، تعهد، وفاداری و ..)
مثلا یک فرزند می بیند که والدینش در هنگام بروز مشکلات صحبت می کنند بنابراین یاد میگیرد که به همکاری و برخورد منطقی با مسایل اهمیت دهد. فرزند دیگر می بیند که والدینش درمورد مسایل جر و بحث می کنند و از سازش کردن اجتناب می کنند پس می آموزد از راههای غیر منطقی مثل دعوا کردن، بی وفایی و .. نیز می توان مشکل را رفع کرد.
اما در اینجا یک تبصره مهم وجود دارد. درست است که برخی از خانواده ها ارزشهای اخلاقی شایسته ای را به فرزندان منتقل نمی کنند اما واقعیت این است که فرزندان راه خودشان را می روند. یعنی فرزندان درباره چگونگی برخورد با هر یک از ارزشهای خانوادگی، خودشان تصمیم می گیرندو ممکن است فرزندی یک ارزش را بپذیرد و فرزندی دیگر آن را اصلا مورد توجه قرار ندهد. به هر حال هر کس خودش تصمیم می گیرد که چه چیزخانواده برای او مهم است.
مخلص کلام اینکه اگر می بینید وفاداری در خانه شما پایمال شده است پس شما به عنوان فرزند خانواده، تصمیم بگیرید این ضد ارزش را نیاموزید و با آن مقابله کنید.
ضمن اینکه همیشه به خاطر داشته باشید که یکی از خصوصی ترین و محرمانه ترین روابط، رابطه زن و شوهری است که هیچکس نباید در آن دخالت داشته باشد مگر با اجازه خود زوجین.
لذا شما فرزندان گرامی که از روی تجسس و یا بدون اراده متوجه بی وفایی یکی از والدین خود شده اید ضرورت دارد که از کنار این مساله بگذرید.
به ترتیب زندگی والدین خود دست نزنید و به طور مستقیم والد دیگر را متوجه این امر ننمایید. در اکثریت غریب به اتفاق خیانتها وبی وفایی ها هر دو طرف متوجه اتفاق روی داده هستند اما بنا به برخی از مصلحتهای درست یا نادرست، برخورد جدی با آن نمی کنند لذا شما هم بهتر است در روابط خصوصی والدین خود تجسس نکنید.