سلام
دختري۲۲ ساله هستم حدود ۲ سال هست كه وارد دانشگاه شدم بخاطر ريزنقش وظريف بودنم اكثر خاستگارانم از خودم كوچكتر هستن ولي من قبول نميكردم تا اينكه پسري از همكلاسيام ازم خاستگاري كرد كه طبق معمول ازخودم يك سال و چند ماه كوچكتر هست اوايل زياد جدي نگرفتم ولي بعد از مدتي فهميدم خودم هم بهش علاقمند شدم ب نظرم از هر نظر قابل اعتماد و پسر قابلي هست و واقعا كسي هست كه ميشه بهش تكيه كرد ولي وقتي موضوع رو با خانوادم در ميان گذاشتم با مخالفت شديد رو ب رو شدم ضمن اينكه خانواده اون پسر ب اين ازدواج راضي هستن ولی خانواده من یک خانواده سنتی و مذهبی هستن ب طوری که زمانی که من موضوع رو باهاشون درمیان گذاشتم طوری مخالفت کردن که حتی اجازه ندادن من از خودم و نظرم دفاع کنم وحتی اجازه نمیدن خاستگاری ب طور رسمی از جانب خانواده اون پسر شکل بگیره از نظر اونها علاقه ای که قبل از ازدواج ب وجود بیاد بعدا منجر ب طلاق و جدایی میشه واصلا درست نیست.لازمه که بگم من ی دختر چادری و محجبه هستم واز نظر اعتقادی در سطح متوسط بالایی هستم خانواده اون پسرهم با من هم سطح هستن و خودِ اون پسر دلی خیلی ب خدا نزدیکه ولی ظاهری یک پسر ب روز هست ولی از نظر اعتقادی دریک سطحیم زیاد تفاوت نداریم .خواهش ميكنم راه حل درستي بهم پيشنهاد كنید