2
مشاوره قبل از ازدواج
سلام
دختري۲۲ ساله هستم حدود ۲ سال هست كه وارد دانشگاه شدم بخاطر ريزنقش وظريف بودنم اكثر خاستگارانم از خودم كوچكتر هستن ولي من قبول نميكردم تا اينكه پسري كه از همكلاسيام هست ازم خاستگاري كرد كه طبق معمول ازخودم يك سال و چند ماه كوچكتر هست اوايل زياد جدي نگرفتم ولي بعد از مدتي فهميدم خودم هم بهش علاقمند شدم ب نظرم از هر نظر قابل اعتماد و پسر قابلي هست و واقعا كسي هست كه ميشه بهش تكيه كرد ولي وقتي موضوع رو با خانوادم در ميان گذاشتم با مخالفت شديد رو ب رو شدم ضمن اينكه خانواده اون پسر ب اين ازدواج راضي هستن.خواهش ميكنم راه حل درستي بهم پيشنهاد كنيد
با سلام خدمت شما
در نوشته های خود دو مورد مهم را ذکر کرده اید: یکی اینکه شما ریز نقش هستید و احتمالا سن واقعی خود را نشان نمی دهید و اینکه خواستگارتان یک و چند ماه کوچکتر است. و خانواده مخالفت می کند؛ اگر خانواده تان سنتی هستند هنوز به الگوهای جدید ازدواج آشنا نیستند و احتمالا از موفقیت این سبک ازدواج اطلاعی ندارند بهتر است با توجه به مقاله ای که در ادامه برایتان آورده شده است سعی کنید به خانواده خود اطلاعاتی از نتایج ازواجی که در آن پسر از دختر کوچکتر است بدهید تا تابوهایی که در ذهن آنها وجود دارد حداقل تا حدودی دستخوش لرزه هایی قرار بگیرید و به شما پیشنهاد می کنم حداقل از خانواده بخواهید آنها جلو بیاییند و مراسم آشنایی اولیه صورت بگیرید تا بتوانیداز مشاوره پیش از ازدواج نیز کمک بگیرید مشاور نیز می تواند به شما در این زمینه یاری دهد و چنانچه این اختلاف سنی را مانعی نبیند می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار خانواده تان قرار دهید .روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند کمکتان کنند ۲۲۳۵۴۲۸۲
دوره ای که مردها با زن های ۱۰ یا ۲۰ سال کوچک تر از خودشان ازدواج می کردند، تقریبا گذشته است. امروزه ازدواج هایی که در آن زوج ها همسالند و یا ازدواج هایی که در آن زن بزرگ تر از مرد است بیشتر از قبل دیده می شود.
کوچک تر بودن زن از مرد در ازدواج یک باور سنتی است. دکتر مسعود وزیری، روان شناس بالینی درباره تفاوت سنی مناسب برای ازدواج موفقیت آمیز برایمان می گوید.
تفاوت سنی مناسب
اگر تفاوت سنی میان زن و مرد سه تا چهار سال باشد، از یک حد معمولی برخوردار است. این مورد بستگی به این دارد که چقدر زن و مرد بتوانند این فاصله را باور داشته باشند. این مساله را نمی توان به همه تعمیم داد و به این معنا نیست که همه کسانی که چنین اختلاف سنی ای دارند، زندگی خوبی هم دارند.
البته هرچه فاصله سنی زوجین کمتر باشد احتمال تفاهم بیشتر است. چراکه دو نفر با تفاوت سنی زیاد در دو مرحله متفاوت از زندگی هستند و نیازها و خصوصیات آنها بالطبع متفاوت است.
همان طور که از گذشته تا به حال شنیده ایم، تفاوت در سن بلوغ دختر و پسر این روند را طوری نهادینه کرده که پسرها باتوجه به دیرتر بالغ شدنشان باید از دخترها بزرگ تر باشند.
با این حال فاکتور سن به تنهایی نمی تواند تضمین کننده یک ازدواج موفق باشد. انگیزه زوج ها برای ازدواج با یکدیگر در این زمینه بسیار دخیل است. هستند کسانی که با انگیزه های اقتصادی با افرادی ازدواج می کنند که تفاوت سنی بسیار زیادی با آنها دارند؛ ازدواجی بدون پایه های عاطفی و شناخت که نبودن عامل علاقه در این نوع از ازدواج ها آنها را با شکست مواجه می کند. در این صورت نمی توان گفت شکست این زندگی تنها به خاطر بالابودن سن یکی از دو زوج بوده است.
بزرگ تر بودن مرد
از گذشته تا به امروز تفاوت سنی در ازدواج به گونه ای بوده که مرد چندسالی بزرگ تر از زن بوده است. مرد ایرانی با خاصیت مردسالارانه ای که از گذشته در اطراف خود دیده و شنیده، مدیر بودن در خانواده و حرف آخرزدن را تعریفی از خود می داند. از سوی دیگر بزرگ تر بودن مرد نوعی توازن رفتاری را در خانواده به دنبال دارد. با این حال معیارها با گذشت زمان در حال تغییر و دگرگونی است.
حضور زنان در جامعه و فعالیت های اجتماعی آنها، توجه بیشتر آنها به تحصیلات و ارتقای علم و به دست آوردن موقعیت هایی برتر حتی بسیار معتبرتر از مردها تا حدودی باعث تغییر سن ازدواج شده و به همین خاطر است که در جامعه امروز زنانی که از همسران خود بزرگ تر هستند، بیشتر از قبل دیده می شوند.
بزرگ تر بودن زن
اگرچه هنوز مساله بزرگ بودن زن از مرد چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست اما نمی توانیم برای همه افراد، نسخه های واحد و یکسانی بپیچیم. اگر دو نفر تفاهم فرهنگی و اخلاقی داشته باشند، همسن بودن یا بزرگ تر بودن دختر از پسر، مشکل خیلی حاد و پیچیده ای نیست.
کسانی که مخالف بزرگ تر بودن زن هستند معمولا دلایل زیرا برمی شمارند: ترس از اینکه این ازدواج ها بعد از مدت کوتاهی با شکست مواجه شود؛ به ویژه اگر این ازدواج به خاطر موقعیت مادی زن صورت گرفته باشد، همیشه موردتوجه است.
زنی که چندسال بزرگ تر باشد، معمولا انتظار دارد همسرش هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد ولی وقتی با چیزی غیر از این مواجه می شود، این فاصله را بیشتر درک می کند.
از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگ تر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با تحلیل رفتن جسم زن، احساس ناخوشایندی پیدا کند و شاید به فکر جدایی و یا ازدواج دوم بیفتد و… درحالی که این احتمال ها تنها مختص به زن هایی نیست که از شوهرانشان بزرگ ترند بلکه ممکن است در رابطه سایر زن ها با شوهرانشان نیز اتفاق بیفتد.
چنین ازدواج هایی جنبه های مثبتی هم دارد؛ ازجمله اداره زندگی از سوی زنی آگاه و مدیر. البته به شرطی که خود فرد پذیرای شرایطش باشد و بتواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند. چراکه تاثیرهای منفی برخورد جامعه و اطرافیان ممکن است در زندگی بروز پیدا کند.
می توان خانواده های زیادی را یافت که با بزرگ تر بودن زن از شوهر، زندگی هایی شاد و زیبا دارند. این مساله درصورتی که عشق و علاقه طرفین به همدیگر زیاد باشد و زندگی خوبی داشته باشند مشکل ساز نخواهد شد.
همسن بودن یا نبودن
تعریف تفاوت سن و پذیرش آن، کاملا به فرهنگ و تربیت خانوادگی بستگی دارد. در مساله ازدواج درصورت فراهم بودن نیازهای اساسی و شناخت متقابل نمی توان فاصله سنی را از عوامل و عناصر اصلی دوام زندگی دانست. با این حال هرچقدر فاصله و اختلاف سنی بین زن و مرد کمتر باشد آنها به درک بهتری از یکدیگر می رسند.
زن و مرد هرچقدر تناسب و سنخیت بیشتری داشته باشند پیوند و ازدواج مستحکم تری خواهند داشت. یکی از معیارهای انتخاب همسر هماهنگی و تناسب بین زوجین از نظر فاصله سنی است. به هر حال افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم باشند، تجربه ها و خاطره های یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی برای درک کردن هم خواهند داشت.
دختر و پسری که در سن ازدواج قرار دارند باید از نظر فکری در یک سطح قرار گیرند. تفاوت سن در فرهنگ ما اهمیت دارد ولی میزان آن را هم هیچ علم و منطقی با قاطعیت تخمین نزده است. باتوجه به عرف جامعه بزرگ تر بودن زن از مرتد، چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی پذیرفته شده نیست. علی رغم پیشرفت های همه جانبه و تغییر باورها هنوز هم موفقیت این گونه ازدواج ها در مقایسه با ازدواج هایی با تفاوت سنی مناسب برای افراد ثابت نشده است.
زن و مردی که ۱۲ تا ۱۵ سال اختلاف سن دارند نمی توانند همدل و همراه خوبی برای یکدیگر باشند اما باوجود تمام ایرادها، در این بین، نمونه های موفق زیادی نیز وجود دارند. ازدواج پسران با دختران بزرگ تر از خود به دلایل مختلف، یکی از عوامل نگران کننده در خانواده هاست. چراکه به زعم آنها این نوع ازدواج ها از ریسک بالایی برخوردارند. چون دخترها از لحاظ جسمی و عقلی زودتر بالغ می شوند؛ بنابراین به همسرانی احتیاج دارند که هم سطح خودشان باشند اگرچه باز هم توجه به مسائل پیچیده زندگی نسبی است.
فاصله سنی زیاد و از ۱۰ سال به بالا به دلیل اینکه تفاوت زمانی و یک دهه فاصله زندگی کردن بین دو فرد وجود دارد، مشکلاتی برای هر دو زوج به وجود می آورد. مشکلاتی چون عدم درک صحیح و متقابل، برآورده نشدن انتظارات دو طرف بعد از مدتی و بی حوصلگی فرد بزرگ تر، به خصوص احساس پشیمانی و بروز مشکلات بیشتر از عواملی هستند که بین زوج ها با فاصله سنی زیاد دیده می شوند.
اختلافات فکری و عقیدتی، از واقعیتهای زندگی زناشویی است که گاهی میان برخی همسران رخ میدهد و ممکن است شما هم در آینده با آن روبرو شوید. در صورتی که مواجهه با این پدیده به درستی صورت نگیرد، میتواند تأثیرات منفی و گاه ویرانگری برجای گذارد.
بنابراین اگر در شرف ازدواج هستید توصیه می کنیم این مطلب را بخوانید تا هم انتخاب درست تری داشته باشید و هم راه و رسم مدیریت روابط آینده تان را فرابگیرید.
در انتخاب همسر، تناسب اعتقادات دینی یک اصل جدی است که به هیچ وجه نباید آن را نادیده بگیرید. اما فکر می کنید حد سختگیری در این زمینه چقدر است و تا چه حد اختلاف عقیده داشتن با همسر آینده تان ایرادی ندارد؟
خیلی ها تصور می کنند تدین، مرتبه ای است که آنها در آن قرار دارند بنابراین هر کسی را که مانند آنها فکر نکند معتقد به شمار نمیآورند. این در حالی است که دین و ایمان، دارای مراتبی است که ممکن است هر کس در مرتبهای از آن قرار داشته باشد.
تو در حد من نیستی!
روزی امام صادق(ع) چند نفر از یاران خود را برای مأموریتی به جایی فرستادند. در بازگشت، حضرت به سراغ آنان رفته و گزارش خواستند. نتیجه رضایت بخش بود، لذا حضرت به حمد و سپاس خداوند پرداختند. سپس سخن به وضعیت مردم آن منطقه کشیده شد و نماینده حضرت از آنان تبری جست و گفت: آنها به آنچه ما میگوییم، باور ندارند!
حضرت با شگفتی پرسیدند: آنها شیعه ما هستند، ولی مانند ما را باور ندارند، به این دلیل از آنها اعلام بیزاری میکنید؟! گفت: آری.
حضرت در پاسخ فرمود: ما هم در مرتبهای هستیم که شما در آن نیستید؛ آیا درست است که از شما بیزاری جوییم؟ او گفت: قربانتان شوم، نه. حضرت ادامه دادند: خداوند نیز در جایگاهی است که ما در آن جایگاه نیستیم؛ آیا گمان میبری که او ما را دور میافکند؟
گفت: نه به خدا سوگند. نماینده حضرت که متوجه اشتباه خود شده بود، پرسید: فدایتان شوم پس چکار کنیم؟ حضرت فرمودند: با آنان رابطه داشته باشید و از آنان بیزاری نجویید؛ چرا که برخی یک سهم از اسلام دارند و برخی دو سهم… و برخی هفت سهم. از این رو، مرتبه دوم را بر مرتبه اولیها وا داشت، و نه مرتبه سوم را بر مرتبه دومیها… و نه مرتبه هفتم را بر مرتبه ششمیها. (ر. ک: الکافی : ج ۲ ص ۴۲ ح ۲ / الخصال: ص ۳۵۴ح ۳۵).
این منطق را عبدالعزیز قراطیسی در جریان دیگری نیز از حضرت نقل کرده است. در آنجا حضرت تصریح میکنند که صاحب مرتبه بالاتر نباید به مرتبه پایینتر بگوید: تو هیچ ایمانی نداری! (ر. ک: الکافی : ج ۲ ص ۴۵ ح ۲ / الخصال : ج ۴۴۷ص ۴۸ ).
بنابراین، این منطق را که «هر کسی مانند من نیست، بی ایمان است»، باید کنار گذاشت و اختلاف رتبه افراد را پذیرفت و آن را به رسمیت شناخت و به خاطر تفاوت آنان با ما، آنها را طرد نکرد.
پذیرش و مدارا به معنی بی تفاوتی نیست. انسان مؤمن نمی تواند نسبت به سرنوشت دیگران، به ویژه همسر و فرزندانش بی تفاوت باشد. اگر تشخیص می دهید که همسرتان اشتباه میکند و یا علاقه مندید که وی را به رتبه بالاتری برسانید، به نرمی و آرامی، وی را رتبه به رتبه ارتقا دهید و از ارتقای سخت و یک مرتبه خودداری نمایید
تفاوت ها را به رسمیت بشناسید
پذیرش و مدارا به معنی بی تفاوتی نیست. انسان مؤمن نمی تواند نسبت به سرنوشت دیگران، به ویژه همسر و فرزندانش بی تفاوت باشد. اگر تشخیص می دهید که همسرتان اشتباه میکند و یا علاقه مندید که وی را به رتبه بالاتری برسانید، به نرمی و آرامی، وی را رتبه به رتبه ارتقا دهید و از ارتقای سخت و یک مرتبه خودداری نمایید.
در همان حدیث عبدالعزیز قراطیسی آمده است که امام صادق(ع) ایمان را ده درجه دانسته و تصریح کردهاند که صاحب درجه پایینتر را با نرمی یک درجه بالا بیاورید. (الکافی: ج ۲ص ۴۵ ح ۲، الخصال: ص ۴۴۷ ح ۴۸). اگر شما اینکار را به درستی انجام دادید، وظیفه دیگری ندارید.
اختلاف عقاید دینی در ازدواج
اختلافات اعتقادی همسران جوان
در فرهنگ اسلامی، مدارا کردن واکنش مناسبی به تضادها و اختلاف ها است. مدارا یعنی نرمی و انعطاف پذیری در برابر اختلاف ها و تضادها. سرسختی در برابر اختلاف ها و تضادها موجبب روز درگیری و همسرآزاری می شود. مدارا و سازگاری یک توانمندی است. همسران موفق کسانی هستند که با پرهیز از خودخواهی و تعصب، در تفاوت ها و زمینه های اختلاف، سازگارین شان داده و از بروز مشکل در روابط جلوگیری می کنند.
اگر همسران بخواهند بر مواضع خود پافشاری کرده و نظر خود را به دیگری تحمیل کنند، عواطف منفی آنان نسبت به یکدیگر برانگیخته می شود و از محبت و صمیمیت نیز خبری نخواهد بود و در مجموع زندگی خوشی نخواهند داشت. به همین دلیل یکی از نیازهای زندگی زناشویی، مدارای همسران با یکدیگر است. رسول خدا(ص) رفق و مدارا را نیمی از معیشت می داند. (بحارالانوار: ج ۷۱ ص ۳۴۹ ح ۱۹) این مسئله نشان دهنده شدت نیاز خانواده به این ویژگی است.
امام صادق(ع) سه چیز را از ضرورت های تعامل موفق مرد با همسر خود می دانند که نخستین آن سازگاری است. (بحارالانوار، ج ۷۸ ، ص ۲۳۷ ، ح ۷۰ ).
از سوی دیگر، یکی از ویژگیهای زن شایسته نیز سازگاری او دانسته شده است. امام صادق(ع) زن سازگار را از جمله عوامل خوشبختی شمردها ست. (الکافی، ج ۵، ص ۲۵۸) بنابراین، در برابر اختلافات اعتقادی با همسر خود انعطاف داشته باشید و سخت نگیرید تا احساس آرامش و رضامندی را تجربه نمایید.
همه چیز را قاطی نکنید
سعی کنید مسائل اختلافی را از دایره امور زناشویی و خانوادگی دور نگهدارید و با آن پیوند ندهید تا زندگی تان آسیب نبیند. گاه حساس کردن امور سبب می شود تا حس لجبازی تحریک شود و ناخودآگاه بر اشتباه خود اصرار ورزد و در مسیر نادرست بیشتر پیش رود و فاصله را بیشتر سازد. البته مدارا به معنی دست کشیدن از باورها و ترک رفتارها نیست.
در این گونه موارد بایداز روش «معاشرت اخلاقی – مخالفت قلبی و رفتاری » استفاده نمود. رسول خدا(ص) با طرح این ایده می فرماید: «با اخلاق خود، بامردم، نیکو معاشرت کنید. کنار بیایید تا از گزندهایشان در امان بمانید؛ ولی در اعمالتان، از آنها جدا باشید تا جزو آنان نباشید. » (تنبیه الخواطر: ج ۲ ص ۱۴ )
و امام علی(ع) می فرماید: «با مردم با زبان ها و پیکرهای خود معاشرت کنید و با دل ها و کردارهایتان از آنان دوری گزینید. برای هر کس، همان چیزی است که خود کسب می کند.» (امالی مفید: ص ۱۳۱ ح ۷). خلاصه سخن تا اینجا این است که الگوی مواجهه با اختلافات فکری و عقیدتی را ترکیبی از «پذیرش– ارتقاء- انعطاف » تشکیل میدهد.
بر سر اصول معامله نکنید
همه آنچه گفتیم، مربوط به مواردی است که در دایره مراتب ایمان قرار دارد. اما اگر موردی از این دایره خارج بود، باید با استفاده از روش اصلاح نرم، تا حد ممکن به هدایت فرد کمک کرد. اما اگر امکان نداشته باشد، نباید به قیمت حفظ خانواده، دین و ایمان خود را از دست داد.
امام سجاد(ع) همسری داشتند که به وی خیلی علاقه داشتند. خبر به ایشان رسید که وی به امیرالمؤمنین(ع) دشنام می دهد. وقتی حضرت از این امر مطمئن شدند، وی را طلاق دادند و فرمودند: خوش نداشتم پاره ای از آتش دوزخ با بدنم تماس داشته باشد (الکافی: ج ۵ ص ۳۵۱ ، و ج ۶ ص ۵۵). زندگی با مؤمن کم ایمان آری، اما زندگی با پاره ای از دوزخ، هرگز. اینها همان اموری هستند که در بحث انتخاب همسر طرح شده و از ازدواج با آنان نهی شده است. اگر چنین موردی پیش آمد، بدون نزاع و ارتکاب همسرآزاری، راه عاقلانه جدایی است.
باید توجه داشت که نمونههایی از این دست، اندک هستند و نباید با کوچکترین تفاوت و لغزشی حکم به بی دینی نمود و در ساز جدایی دمید، ولی اگر واقعاً به چنین حدی برسد، نباید در جدایی تردید کرد.
خیلی مچکرم از توضیحات جامع و مفیدتون.
بله خانواده من یک خانواده سنتی و مذهبی هستن و از نظر خانوادم علاقه ای که قبل از ازدواج شکل بگیره درست نیست و بعدها ب جدایی ختم میشه.ب طوری که وقتی من درمورد این موضوع صحبت میکنم انقدر جدی برخورد میکنن که حتی نمیتونم از انتخاب و نظرخودم دفاع کنم.ضمن اینکه اجازه نمیدن خانواده طرف مقابل پا پیش بذاره و ب طور رسمی خاستگاری انجام بشه
ممنون میشم اگر دراین باره هم پیشنهادی ارائه کنید🌹