سلام , یه پسری هستم که حدود سه ساله بایه دختری اشنا هستم , جیکوبوکه همو میدونم , یعنی تا حدی که تموم رمزای فیسبوکو اینیستا و … همدیگه رو داشتیم
بصورت وحشتناکی همو میخواستیم , در ضمن اینم بگم نزدیکی نداشتیم اصلا
منتهی خب طبیعتا اگه بخوایم بیشتر دوست باشیم با هم باید سبک رابطه به سمت ازدواجی شدن پیش بره , منتهی پدر مادر من نظر خوبی ندارن , بیشتر به خاطر پدر این دختر , در وحله ی بعدی هم معتقدن چون من پسر خوبی هستمو رشتمم خوبه و خانوادمم مثلا خوبه لیاقتم بیشتذ از این حرفاس
نمیگن نه اصلا نمیشه , ولی مشخصه که نظرشون منفیه
حالا بخاطر این قضیه تقریبا توافقی (بخونید از رو اجبار ) جدا شدیم .(اینم بگه خانواده دختره معمولی رو به خوبن , پایین نیستن )
الانم مثل سگ پشیمونم
حالا سه تا سوال دارم :
1) اولا اصلا به نظر شما ازدواجیش کنم ؟
2)پدر مادرمو باید چکار کنم ؟ واقعا گرفتار شدم, از یه طرف ادمای با تجربه ای هستن ولی از یه طرف احساس میکنم خیلی صفرو یکی به قضیه نگاه میکنن
3) اصلا به نظر شما دختره منو میخواد , الان چند ماهه کات کردیم هیچ خبری ازش نشده , اخه من شنیدم اگه دختری واقعا یه پسریو بخواد هر جوری شده سعی میکنه نگهش داره
مرسی اگه راهنمایی کنین
فقط جسارتا راه حل کلیشه ای ندینا , مثلا بگین خب برو با پدر و مادرت صحبت کن , یه راه حل کاربردی بدین گره از کارم واز شه