با سلام.من27سالمه و مجرد هستم.در خانواده ای زندگی میکنم که از نظر سطح مالی پایین هستیم.لیسانس هستم.خواستگارهایی که دارم یا سطح مالیشون بالا بوده که من واقعا میترسم به ازدواج فکر کن یا هم سطح ما بودن که دوس ندارم بدبخت تر از اینی که هستم بشم.پدرم هیچوقت مسوولیت پذیر نبوده و هیچ تلاشی برای بهتر شدن وضع زندگیمون نکرده.و من به همین خاطر مشکلات عصبی و روحی پیدا کردم.خودمو تنها میبینم.و به همین علت حتی وقتی قرار خواستگاری میزارن من و مادرم نمیدونیم باید قبول کیم بیان یا نه.همه استرس ها رو ما میکشیم و پدر هیجوقت خودشو عضو خانواده ندونسته.گاهی میگم اصلا ازدواج نکنم اما بالاخره منم انسانم و نیاز به همدم دارم.واقعا خسته شدم.بعضیا میگن تو به خواستگارت بگو که خب وضع زندگی ما همینه یا قبول میکنه یا نه.اما حتی اگر بگم و اونا دیگه نیان بازم یه مدت طول میکشه تا اعصابم آروم بشه.من توی شرایطی ام که خودم اونو ایجاد نکردم.و چوب ندانم کاری خانواده رو میخورم.نمیدونم در جلسه خواستگاری چطوری مساله وضع مالی رو مطرح کنم که طرف مقابلم برداشت بد نکنه یا اگر ازدواج کردیم بابت این مساله تحقیرمنکنه.این فکرها منو از ازدواج کردن میترسونه.لطفا راهنماییم کنین ممنون