سلام من 24 ساله هستم و 4 ساله که ازدواج کردم
من تو طول این 4 ساله حدودا ده بار وقتی خیلی داغ میشدم و از همسرم جواب نمیگرفتم خودارضایی میکردم که واقعا برام لذتی نداشت و برای خالی کردنم بود فقط
……………………………..
همیشه تو فکر ترک بودم و این پنج شنبه تصمیم اشتباه گرفتم یک ویدیو روی گوشیم ریختم و به حمام رفتم به اون قصد ، ولی رفتم و جلو خودم رو گرفتم ولی همسرم قضیه ویدیو رو فهمید و من مجبور شدم قضیه خودارضاییم رو بگم ، حالم خیلی بد بود و واقعا حرفای مفت زیادی زدم باور کنید نمیدونم چرا گفتم به خاطر دیدن یه تیکه فیلم داغ میشدم که واقعا اینطور نبود و داغ شدن هام از همسرم شروع میشد ، واقعا همسرم برای من خیلی سکسیه و برای من کافی کافی ، نمیدونم چرا اونکارو کردم و واقعا میخواستم بزار کنار ، ولی خانمم از ذهنش نمیره ، آرومش میکنم و یکم که تنهاش میزارم در حد دقیقه دوباره فکرها پرش میکنه و وحشتناک میریزه بهم
من سرباز معلم هستم و الان اومدم مدرسه ، خانمم الان این پیام رو داد
هر روز این موقع به دکتر شدنم فکر میکردم ، به ارزوهام ، وسطاش ساعت گوشیمو میدیم و میگفتم …… رسیده یا نه ؟ تو پیام میدادی سلام رسیدم گلم من کلی خوشحال میشدم . الان به چی فکر میکنم ؟ جرات ندارم فکر کنم ، هزارجور فکر ناجور میاد تو ذهنم ، هزار جور حس ناجور ، هزار جور تصمیمای ناجور ، چرا خالی نمیشم ؟ چرا سبک نمی شم ؟ میدونم خیلی بد تر از این میتونست و میتونه سرم بیاد ولی دهنم اصلا به شکر نمیچرخه خواهشن بهم نگی همه چیز درست میشه صبر کن
لطفا کمکم کنید ، خانمم از من میخواد کاری کنم که بتونه فکرهاش رو بریزه دور ، من دیروز واقعا تونستم آرومش کنم ولی کافیه دوباره یک چیز که اونو به یاد اون روز بندازه ببینه همه چیز تمام و دوباره حالش به هم میریزه ، البته هر بار زودتر میتونم ارومش کنم ولی چه کنم که ارومش کنم ؟ چه کار بزرگی میتونم بکنم که درد این رنج ازش برداشته بشه ؟