سلام و خسته نباشید
خدمتون عرض کنم یک مرد۳۵ ساله متاهل حدو د ۱۱ سال و صاحب یک دختر ۸ ساله میباشم . هردو شاغل هستیم . همسرم یک سال از من بزرگتر , شغل رسمی , رییس یک اداره و مدرک فوق لیسانس . من هم یک نیروی شرکتی , مدرک لیسانس
احتمالا در یک یا دو جلسه ازتون نتیجه نگیرم چرا که بحثم زیاد است لذا بطورخلاصه و انچه که لازم است خدمتون تشریح میکنم.
شغل همسرم بسیار سخت و زمان گیر است ۹۰درصد از زندگیش در اداره مشغول بکار میباشد بعبارت دیگر اکثر وقتها تا ساعات نصف شب هم اداره است . شخصی است بسیار با محبت و خوش رو و توانا . از یک طرف زیاد به مادیات اهمیت نمی دهد و ازطرفی هرچه داریم ۸۵ درصدش به اسم خودشه . همچنین زندگیمون با اطرافیان زیاد مقایسه میکند و من را به چالش میکشه . اصلا دوست نداره من به تنهایی جایی بروم و یا کاری را انجام دهم .
من هم در عوضش همه کارهای خونه را از نظافت , اشپزی, برزگ کردن فرزندمون و…. کل چیزهایی که مربوط به خانه هست انجام میدهم همسرم فقط و فقط کار اداره را انجام میدهد , همچنین در کنار اینهاهم کمک کار اداره ش هم هستم . بعضی وقت ها میگم تو مرد خونه ای و من زن خونه .
مشکلمون اینه که یکدیگر و در صحبت کردن درک نمکنیم من میگم تو مقصری و اون میگه تو , که اینقدر کش میاریم که قهر میکنیم و تا یک هفته صحبت نمکنیم. نمی گویم من هم مقصر نیستم امااون تقصیرهای خودش را تا بحال گردن نگرفته و من عذر خواهی و اشتی کردیم به هر حال این موضوع اینقدر در زندگیمون اتفاق افتاده که واقعا خسته شده ام . خواهشمند م مرا راهنمایی فرمایید . با تشکر