مشکل اخلاقی و رفتاری همسرم
سلام
مشکلي که من دارم با همسرم اينه که
همسرم اصلا وقت و زمان براش اهميتي نداره . هميشه وقتي جايي ميخوايم بريم يا کاري داريم دير ميرسيم و از کارمون ميفتيم .
يا وقتي با هم جايي قراري داريم هميشه من بايد يک ساعت منتظر و معطل ايشون باشم و وقتي هم که مياد به جاي عذر خواهي
طوري رفتار ميکنه که انگار اتفاقي نيفتاده و طلبکارم ميشه جاي عذر خواهي و هربار ميگه اين دفعه آخره و ديگه تکرار نميشه اما باز دفعه بعد اوضاع همينه !
واقعا خسته شدم از اين رفتارو برخورد بدش ! نميدونم چيکار کنم باهاش . بعضي اوقات ناراحت ميشم و حرفي ميزنم اون بدتر ميشه و بيشتر لج ميکنه !
واقعا اين رفتارش خيلي آزارم ميده و اذيتم ميکنه .
رفتار بد و آزاردهنده ديگش اينه که وقتي از جايي يا از کس ديگه اي ناراحته و بهم ريختس دلخوري و ناراحتيشو سر من خالي ميکنه و با من بد رفتار ميکنه
و وقتي اعتراض ميکنم که تقصير من چيه من چه گناهي دارم ، سر من داد و بيداد ميکنه ميگه بايد درکم کني !
ميگم اين درک کردن يعني چي ! يعني توقع داري بهت هيچي نگم حرفي نزنم چيزي نخوام و اگه حرفي ميزنم تو هرچي دلت خواست به من بگي و هر رفتاري خواستي باهام بکني و من ناراحت نشم ! اين ميشه درک کردن !
و بعضی اوقات که از مسئله ای یا چیزی خیلی ناراحتو عصبیه و یا بعضی وقتا که بامن جرو بحث میکنه اصلا هیچی حالیش نیست و هرچی به دهنش میاد به من میگه هر فحشو ناسزایی و نگاه نمیکنه
جلوی کی و کجاست بیرونه تو ماشینه تو خیابونه جلوی دوست و اشناس یا غریبه اس ! وقتی ساعتی بعد یا روز بعد از ماجرا که میشه بعضی وقتا میاد معذرت میخواد و میگه دست خودم نیست دیگه تکرار نمیشه اما باز دفعه بعد روز از نو روزی از نو !
اين رفتارشم خيلي منو آزار ميده و ناراحت ميکنه و عذابم ميده !
دیگه نمیدونم چیکار باید بکنم چه رفتاری باید بکنم واقعا خسته شدم از این برخوردو رفتاراش !
لطفا راهنمايي کنيد چکار بايد بکنم !؟
ممنون
با سلام خدمت شما
همسر شما به شما قول می دهد اما اگر بخواهد هم به این راحتی ها نمی تواند مثل کودکی که درس ریاضی ضعیف است قول می دهد که دفعه بعد بیست شود اما حتی بلد نیست چطور ریاضی بخواند و ضعفش را جبران کند نیاز به کمک و معلم جبرانی دارد . اگر می خواهید این رفتارها تغییر کند همراه او نزد روانشناس بروید تا او تست بدهد و گام به گام به او کمک کنید تا این رفتارها را ترک کند این مسئله فقط با قول دادن حل نمی شود . در این زمینه می توانید از روانشناسان کانون مشاوران ایران یاری بگیرید ۸۸۴۲۲۴۹۵
با سلام من ۱۱ ما ازدواج کردم و واسه همسرم از مراسم ازدواج تا این لحظه سنگ تمام گذاشتم اما همسرم با این که بسیار عاطفی و مهربون است از اول نسبت به ابجی های من حساس شده بدون اینکه حتی کوچکترین مساله ای وجود داشته باشد و چند مورد بهشون بی احترامی کرد و ما یه مشاجره کوتاه داشتیم و من با صحبت و اینکه کسی اصلا با ما کاری نداره و فقط حساسییت شماست حلش کردم البته من محل کارم شهرستان و خونه ام مرکز استان و خانومم اونجا تحصیل میکنه منم کارمندم و ۲۰۰ کیلومتر فاصلم هست هفته ای ۲ روز سر میزنم بهش و واقعا مشکلی نداریم و خانومم هی سعی میکنه منو عصبی کنه و بهم بریزه ابجی من بهم زنگ زد که احوال منو بپرسه و خانومم به من گفت به چه حقی جوابش دادی و عصبانی شد وسایلش رو جمع کرد و به من جلوی ابجیش بسار حرف رکیکی زد و به ابجیهای من فهش و تهمت بی ابرویی زد و من زدم تو گوشش و اون بدون اجازه من رفت خونه باباش شهرستانمون و من هم ۲ بار با باباش تماس گرفتم جواب ندادن منم الان یک هفته است که زنگ نزدم تا واقعا تکلیفم معلوم شه چون واقعا مشکل واسمون از زیر زمین بوجود میاره و اصلا ابجیهای من حتی این ادم رو یک ماه یک ما هم نمیبینن الان میگن من چیکار کنم همچنان منطزر بمونم تا خودشون زنگ بزنن چون من چند بار کوتاه اومدم ولی بازم افاقه ای نکرد با تشکر
در این مورد از وساطت افراد قابل اعتماد و بزرگان فامیل استفاده کنید … هر چند در این مورد باید به نتیجه ای برسید تا بتونید زندگی آرامی داشته باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
خوب من که عرض کردم این بار با وقاهت هر چه تمام چشماشو روی همه چیز بست و رفت و من هم اصلا نمیخوام اصلا این با عزتم رو زیر سوال ببرم با توجه به اینکه شما فرمودید که از وصاتت بزرگترها استفاده کنم باز هم بی عزت میشوم و دوباره امکان داره که تکرار کنه این بازیهارو و بگه اینبار هم من وساطت میکنم با تشکر …
سلام، من نامزدم رو دوس دارم، ایشون هم همینطور، ۸ ماه که عقد کردیم و من فکر میکنم هنوز نتونستیم اونطور که باید هم رو بشناسیم و با هم هماهنگ بشیم، رفتارهایی از ایشون میبینم که اصلا به مزاج من خوش نمیاد و نمیدونم چطور رفتار کنم که این رفتارهاش رو کنار بذاره و در عین حال از دستم ناراحت نشه، مثلا یکیش اینه که خیلی شوخیهای بی مورد میکنه چه جلوی جمع و چه ووقتی که تنها باشیم و با حرفاش بیشتر منو میرنجونه،البته فقط با من اینطور نیست، با اطرافیانم هم همینطوره، وقتی بهش اعتراض میکنم ناراحت میشه و میگه دیگه باهات حرف نمیزنم،من بیشتر از این که جلوی جمع تیکه میندازه و دستم میندازه ناراحت میشم و اصلا کنارش احساس امنیت نمیکنم،لطفا کمکم کنید و بگید چطور رفتار کنم؟
دوره نامزدی دوره طلایی شناخته از مشاوره بهره ببرید و به جای احساسی برخورد کردن در این دوران روی شناخت هم تکیه کنید مگر اینکه نخوایت این اختلافات رو ببینید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
با سلام
ما یه خانواده ۴ نفری هستیم و من دختر بزرگ خانواده در روزهای حساسی بسر میبریم که متاسفانه به تازگی خیلی تکرار میشه پدرم رو خیلی دوست دارم اما از وقتی به خودم اومدم اونو همیشه عصبی دیدم اهل هیچ اعتیاد و رفیق بازی و … نیست فقط دوران کودکی تا زمان ازدواجش بسیار سخت بوده و مشکلات بسیاری داشته بچه ی طلاق بوده و زیر دست نامادری بزرگ شده اما از لحاظ مادی هیچی برای بچه هاش کم نذاشته همه ی اینا رو گفتم که بدونید بسیار در تلاشم که راه علاجی براش پیدا کنم رابطش با مادرم وارد مرحله وحشتناکی شده آخرین دعواشون منجر شد که ما هم دخالت کنیم چون پدرم بی دلیل به مادرم یورش بردنمیگم مشکل فقط از پدرمه ولی الان اوضاعش خیلی غیر نرماله و به هیچ وجه راضی نمیشه پیش روانشناس بره پیشنهادتون چیه؟
بهتره خودتون تنهایی مراجعه کنید و با بیان شرایط و اخلاق ایشون راهکاری مناسب رو به کار بگیرید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
با سلام وتشکر ازسایت خوبتون.
۶ساله ازدواج کردم خودم اهل شمالم و بعد از ازدواج به شهر شوهرم کرمانشاه امدم.مشکل من مربوط به زمانیست که بعد از چندماه یا یکسال میخواهم به دیدارخانواده ام بروم از چندروز قبل رفتنم شوهرم با من سرد میشود زمانیکه شمالم باوجودیکه هرروز به او زنگ میزنم وپیام محبت امیز میدهم اما یکی در میان جواب تماس رو میده وبه پیام هام هم پاسخ نمیده طوری رفتار میکنه که انگار با قهر و دعوا رفتم.ود درنهایت هربار به بهانه ای دعوا به راه انداخته من با ناراحتی بر میگردم مثلا میگوید میخواهم خانه را بفروشم درحالیکه تا قبل امدنم صحبتی از فروش نبوده.یا به من شک دارد که با کی و کجا هستم و اگر وقتی تماس گرفت در خیابان باشم ناراحت میشود یکبار که با دوستم در ازمایشگاه بودم زمانیکه به او گفتم گفت دروغ میگوی وازمایشگاه عصر پذیرش ندارد.بارها با او صحبت کردم اما هربار بدتر از قبل تکرار میکند.وزمانیکه برمیگردم تا مدتها با من سرد است. درحالیکه من به همه اقوام دور نزدیک او سر میزنم اما او باخانواده ام مشکل دارد.مادرم بیمار است ومن از ترس دعوا جرات ندارم بشمال بروم.مشاوره هم نمی اید. لطفا راهنماییم کنید.
اگر شکاکیت همسرتان یک مشکل جدی روانی و نیازمند مراجعه به روانشناس نباشد شما میتوانید با کمی احساس همدلی و سازگاری با خواستههایش، اعتمادسازی کنید. اگر درست رفتار کنید او به مرور تغییر خواهد کرد و یاد میگیرد بدون نگرانی به شما اعتماد کند.
به گزارش جام جم سرا به نقل از روان- شک و تردید یک صدای مبهم و آزاردهنده از انتهای ذهن ماست که دائماً برای ما استدلال میآورد که «تو نمیتوانی موفق شوی»، «این انتخاب خوبی نیست»، «شاید این انتخاب، بهترین نباشد» و…
شک، در لغت به معنای احساس عدم قطعیت و یا فقدان عقیده محکم، تعریف میشود. شک و تردید، شبیه به قدم زدن و گام برداشتن در تاریکی است، زمانیکه شما نمیتوانید جلوی پای خود را ببینید، اطمینان ندارید که گام بعدی که برمی دارید درست است یا خیر؟ و در اینجاست که تردیدها شکل میگیرد.
لجبازی نکنید
اگر میدانید پای تلفن بیصبر میشود تا آنجا که میتوانید سریع پاسخگویش باشید. دانستن این موضوع که میتوانید به همسر خود اعتماد کنید، حس امنیت فوق العادهای به شما خواهد داد، چرا که او در همه حال با شما صادق است. از طرف دیگر چنانچه در ترس دائمی از دروغ گفتن همسرتان زندگی کنید، هرگز نخواهید توانست که در زندگی خود بیاسایید.
آیا به همسرتان شک دارید؟
خیانت در ازدواج ابن روزها بسیار زیاد است اما به این معنی نیست که هر زن یا مردی به همسرش خیانت خواهد کرد. این مساله بسیار حساس است و باید با دقت مورد بررسی قرار بگیرد. فقط به این دلیل که همسرتان شبها دیر به خانه میآید و یا زیاد بیرون میرود ثابت نمیکند که او خائن است. پس تا وقتی همه چیز برایتان ثابت نشده است نتیجه دلخواهتان را نگیرید. بنشینید و درست فکر کنید. چه چیزی باعث شده فکر کنید همسرتان خیانت میکند؟ همسرتان دیر به خانه میآید؟ آیا این دیر آمدن نمیتواند به دلایل و انگیزههای مثبت دیگری باشد؟ اگر همه جوانب را درست بررسی کنید شاید به این نتیجه برسید که او در رفتارش هیچ خطایی نکرده است. اما اگر بازهم متقاعد نشدید باید به دنبال شواهد بیشتری باشید تا سوء ظنتان را اثبات کنید.
اگر همسرتان با یک زن حرف میزند به این معنی نیست که آن زن در زندگی شما وارد شده است. شاید او همکار همسرتان باشد و برای یک مورد کاری به او زنگ زده باشد. معمولاً کسی که شکاک است از همین مثال ساده یک بلوا درست میکند. حتی اگر شاهد مکالمه کاری آنها باشد همسرش را تهدید میکند که اصلاً چه لزومی دارد آن زن شماره تو را داشته باشد و یا مشکلش را با تو مطرح کند. برای هر رفتار به نظر مشکوکی ممکن است دلایل غیر مشکوک زیادی وجود داشته باشد. ذهنتان را باز بگذارید و هرجا که سوء تفاهمی برایتان پیش آمد به راحتی از همسرتان توضیح بخواهید.
اشتباه است که درباره سوء ظنهایتان با دیگران صحبت کنید. این موضوع را برای خودتان نگه دارید. مشکلات زناشویی باید بین خودتان باقی بمانند و نفر سوم تا آنجا که ممکن است باید از این مشکلات و اختلافات بیخبر باشد. گر شما نیاز به مشورت دارید باید از یک فرد مطمئن و یک متخصص کمک بگیرید. اگر از یک مشاور خانواده کمک گرفتید و او در رفتار همسرتان هیچ نوع نشانهای از خیانت پیدا نکرد باید این مساله را یک مشکل ذهنی در خودتان ببینید و برای درمان از روانشناس و رفتاردرمانگر کمک بگیرید.
شکاکیت ویرانگر رابطه عاطفی و جنسی شما است و شما را به پایان رابطه نزدیک میکند. اگر درمان نشود نتیجهای جز طلاق ندارد. احساس ناامنی اگر از بین نرود ممکن است درفرد وسوسه خودکشی را تشدید کند. پس اگر شما یا همسرتان دچار این بیماری هستید پیش از اینکه دیر شود باید به دنبال درمان باشید.
از کجا بفهمیم چه کسی صداقت دارد؟
دروغ به عاملی روانی گفته میشود که فردی را وادار به بیان مطالبی خلاف واقعیتها میکند. آدم دروغگو در اصل بیماری است که به دلیل مشکلات تربیتی، به ویژه در حریم خانواده خویش در آغاز رشد و سنین کودکی بدین حالت گرفتار شده است.
انسانها ذاتاً دروغگو به دنیا نمیآیند، بلکه عوامل محیطی است که سرانجام، آدمیزاد را به موجودی صادق یا دروغگو تبدیل میکنند، اینکه افراد دروغگو به چند دسته تقسیم میشوند و چگونه میتوان به نشانگان دروغ در آنها پی برد، بحث جالب وجذابی است.
گاهی انسانها اتفاقی و از سر ناچاری دروغ میگویند و معمولا چنین دروغگویانی هنگام بیان مطالب غیرواقع، دستپاچه شده و نشانههای فیزیکی آشکاری را بروز میدهند.
مواقعی هست که آدمیزاد، بنا بر عادتهای نادرست دروغ میگوید و هر چند چنین افرادی از سر عادت و روزمرگی دروغ میگویند، با بررسی تناقض کلامی آنان، به راحتی میشود به دروغشان پی برد.
زمانهایی هست که برخی افراد، از روی تعمد و سوابق دروغ به گونهای ماهرانه و حرفهای دروغ میگویند. این افراد به دلیل تکرار دروغ، در اصل مهارت شبیه سازی حق و باطل یا به عبارتی ترکیب واقعیتهای غیرمرتبط با باطل مدنظر خویش را پیدا میکنند.
دروغگویان حرفهای و باسابقه، نهایت تلاش خویش را میکنند تا با کمترین نشانههای فیزیکی، بیان غیرواقعی خویش را مطرح کنند؛ بنابراین، چنین دروغگویانی در نگاه اول، خونسرد به نظر آمده و با اعتماد به نفس خاصی، مطالب دروغ خویش را بیان میکنند.
هرچند دروغگویان حرفهای و باسابقه، تلاش میکنند هنگام طرح مطالب غیرواقعی خود را خونسرد نشان دهند، ولی با تداوم رفتارهای اجتماعی متفاوت از طرف آنها و دقت در حرکات ماهیچهای صورت آنها و خندههای تقلبیشان، به راحتی قابل تشخیص برای کارشناسان و افراد آگاه در حوزه رواشناسی خواهند بود.
در میان تیپهای گوناگون دروغگو، دروغگویان حرفهای، بیشترین لطمات را بر محیط اجتماعی وارد آورده و به دلیل خصلت تعمد در بیان ماهرانه مطالب غیر واقع، صدمات جبران ناپذیری بر اجتماع وارد میکنند.
چه کمکی میتوانید به خودتان و او بکنید؟
چه چیزی باعث میشود که همسرتان به شما شک کند؟ آیا شما میتوانید این شکاکیت را از بین ببرید؟ دلایل زیادی وجود دارند که باعث میشوند شریک زندگیتان به شما شک کند. احساس عدم امنیت، بدبینی، سوءتفاهم، حسادت و بیاعتمادی انگیزههای همسرتان را برای سوءظن بیشتر میکنند. زندگی ترسناکی است اگر هر روز احساس کنید یک نفر شما را زیر نظر دارد، به هر کاری که میکنید حساس است و اجازه نمیدهد هرجایی بروید. شما حق دارید از همسرتان عصبانی شوید که شمارههای تماس، پیامکها و ایمیلهایتان را بدون اجازه شما کنترل کند بدون اینکه هرگز در طول رابطه زناشوییتان خطایی از شما سر زده باشد. دفاع از خودتان در برابر این سو ظن و پافشاری برای اینکه ثابت کنید کاری نکردهاید بیفایده است. همسرتان باید بفهمد که اشتباه میکند و از شما بخواهد تا کمکش کنید از شکاکیت رها شود.
چگونه رفتار کنید؟
کار آسانی نیست که به همسرتان بفهمانید او بیش از اندازه شکاک است به ویژه اگر شما تازه ازدواج کرده باشید. بعضی از واکنشهای خاص مثل داد و بیداد و قهر کردن در برابر پرسشهای همسرتان مثل اینکه «کجا بودی؟ با کی بودی؟ چرا تلفنت رو جواب ندادی؟ چرا این عطر خاص رو استفاده کردی؟» بسیار ناشیانه و بیفایده هستند. پس اگر احساس میکنید همسرتان شکاک است باید به دنبال راهکارهای مفیدتری باشید:
مشکل از شما نیست
پیش از هر واکنشی مطمئن شوید همسرتان تا چه اندازه شکاک است. او ممکن است تمام روز مشغول کنترل کردن شما باشد. ایمیلهایتان را چک کند و با نام کاربری شما در اینترنت فعالیت کند تا از روابط شما سر دربیاورد. اما این مشکل شما نیست و فقط بخاطر بیاعتمادی همسرتان است. واکنشهای آنی و دفاع از خودتان کمکی به وضعیتی که در آن هستید نمیکند. شما حق دارید ناراحت باشید اما حتی یک لحظه فکر نکنید شما غیرطبیعی هستید و راه و رسم برقراری یک رابطه عاطفی زناشویی را نمیدانید. این نکته را به راحتی میتوانید بفهمید؛ آیا شما هم مثل همسرتان بدبین و شکاک هستید و علاقهای به دخالت در امور شخصی همسرتان دارید؟
تحت تأثیر قرار نگیرید
زندگی با کسی که دوستش دارید اما او به شما اعتماد ندارد دشوار است اما شما نباید اجازه بدهید رفتار اشتباه او زندگیتان را برهم بزند، روزتان را خراب کند و غمگینتان کند. نیازی نیست از خودتان دفاع کنید. میتوانید تمام روز را با همسرتان به بحث درباره اینکه چه کسی را و کجا و در چه ساعتی دیدهاید و یا اینکه مغازه دار به شما چه گفته است و چه پوشیدهاید تلف کنید و یا فقط شنونده ترسها و بیاعتمادیهای همسرتان باشید.
شنونده باشید
به جای انتقاد یا واکنشهای تند کمی به حرفها و نگرانیهای همسرتان گوش بدهید. او از چه رفتار شما احساس نگرانی میکند؟ همین که او بتواند به شما اعتماد کند تا از ترسها و نگرانیهایش بگوید قدم مهمی برای بهبود احساس بیاعتمادیاش برداشته است. او میگوید: «نپوش، نرو، نیا، نگاه نکن» و وقتی شما پاسخ میدهید «به تو ربطی نداره» همه چیز در یک تنش تمام میشود. اما اگر بپرسید «چرا؟ از چی میترسی؟ چی شد که این ترسها به سراغت اومد؟ برام توضیح بده چه اتفاقی میافته اگه من با یه غریبه تلفنی حرف بزنم؟» همسرتان شروع به واکاوی احساساتش میکند و شما خوب میدانید که همه ما نیاز به یک شنونده بیطرف داریم!
روی رفتارتان کار کنید
بهانه به دست همسرتان ندهید. بعضی از رفتارهای شما ممکن است به نظر همسرتان شکبرانگیز باشند. اگر عادت دارید در جایی خلوت با تلفن حرف بزنید یا دیر به خانه بیایید آنها را کنار بگذارید.
با هم صحبت کنید
اگر از تلاش برای ایجاد اعتماد در همسرتان خسته شدید باید با همسرتان درباره احساساتتان حرف بزنید. به او بفهمانید که رفتارش چه احساس ناراحتکنندهای در شما ایجاد میکند.
با این حال اگر بعد از تمام تلاشهای شما برای اعتماد سازی در همسرتان ناکام ماند هنوز یک فرصت مهم دیگر دارید. این تنها راه باقی مانده کمک از متخصصان است. یک مشاور یا روان درمانگر نه تنها میتواند علت شکاکیت در همسرتان را تشخیص بدهد بلکه میتواند راهکارهایی را برای رابطه و مشکل خاص شما پیشنهاد بدهد. گاهی رفتارهای حسادتآمیز همسرتان صرفا بخاطر احساس ناامنی نیست بلکه ممکن است همسرتان شخصیت ناسازگاری داشته باشد و تربیت غلط ذهنیت او را نسبت به روابط تخریب کرده باشد و این مسالهای نیست که شما خودتان بدون کمک از یک متخصص آن را حل کنید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه