با سلام و خسته نباشید دختری هستم که دو سال ازدواج کردم ولی هنوز در دوران عقد هستم. از همون روز اول متوجه شدم شوهرم ادم سخت گیری هست و از حرف خودش پایین نمیاد… از اون سری مردایی که فکر میکنن فقط حرف خودشون درسته و همیشه حق رو به خودش میده. وقتی دعوامون میشه همیشه من باید ازش عذرخواهی کنم چون از نظر اون من همیشه مقصر هستم و اگر من دعوا رو تموم نکنم حاضر سر کوچکترین چیزی زندگی مونو از هم بپاشه و منو طلاق بده…من همش دارم با این ترس زندگی میکنم که اگه ناراحت بشه چه اتفاقی میوفته… جرات نمیکنم کوچکترین چیزی راجع به خانواده ش بگم چون حرف اونا رو همیشه از حرف من بیشتر قبول داره…. اوایل دوسش داشتم اما الان فقط از سر ترس وانمود به دوست داشتن میکنم… کلا خودم نیستم….نمیتونم باهاش حرف بزنم… از طرفی از طلاق و عواقبش میترسم و تاثیری که روی خانواده م میداره وگرنه یک دقیقه هم کنارش نمیموندم…. لطفا راهنماییم کنید دیکه دارم کم میارم افسرده شدم و همش در حال گریه کردن هستم…. میترسم بالاخره یه روزی از دست کاراش خسته بشم….روابطمون هم خیلی سرده اصلا دوست ندارم پیشش باشم. خواهشا راهنماییم کنید.