8
مشکل با پدر و مادر
سلام من یه دختر سیزده ساله ام
من از وقتی پنج شیش سالم بود به خاطر ی سری مسائل با پدر و مادرم سرد شدم الان هم همینجوریه به همین خاطر نمیتونم راحت باهاشون حرف بزنم و یا چیزی بخوام اونا هم اصلا برای من وقت نمیزارن و بهم اهمیت نمیدن خیلی سعی کردم خودمو بهشون ثابت کنم ولی هیچوقت منو ندیدن لطفا کمکم کنید
در این مورد حتما با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
سعی کن هر چه زودتر مشکلتو حل کنی
اگر با خاله یا دایی یا هرکسی که بهت نزدیکه و باهاش راحتی و البته باتجربه هست کمک بگیری
مشاوره هم بری حتما
ایشالله که مشکلات هم حل بشه
سلام من ۱۵ سالمه و از دست مامانم خسته شدم آخه خیلی رو دوستام حساسع نمیگم کار بدی میکنه اما خیلی بیش از حد حساسیت نشون میده مثلا چون من خودم گوشی ندارم با مامانم استفاده میکنم بعد دیروز یکی از دوستام بهم پیام داد کهاگه ادمین چنل خودم بکنمت پست میزاری؟ گفتم نه نمیتونم بعدش گفتم حالا ایدی چنلتو بده بعد اونم چند تا از پست های چنلشو فرستاد که بی ادبانه بود بعد منم برا این که زایه نباشه گفتم اوووو بابا همین بعد مامانم چت های ما رو خونده بودو یهو گوشی رو پرت کرد و گفت دوستاشو ببین منم هیچی نگفتم و اونم الان قهر کرده که چرا با اینا دوستی و تو قبلا خیلی خوب بودی و الان یه ادم دیگه شدی و تو هم یه کارایی میکنی لابد منم هی میگفتم نه اما قبول نمیکرد حالا هم میخواد مدرسمو عوض کنه اما من دیگه نمیتونم چون سال پیش هم جا به جام کرد اما امسال دیگه نمیتونم واقعا البته من خودمم قبول دارم که شیطونم و عوض شدم اما نه اینی که مامانم میگه چون اون فکر میکنه من یه کاری میکنم اما من این جوری نیستم
چیکار کنم توروخدا کمکم کنید من نمیخوام از این مدرسه برم شاگرد زرنگی هم هستم و معدلمم همیشه ۲۰ بوده
دوست عزیز با گریه و زاری که کاری درست نمیشه .
باید قبول کنید زندگی در اکثر مواقع بر دلخواه شما پیش نمیره و باید از همین الان سازگاری با محیط داشته باشید.
سلام من ۱۵ سالمه که در اثر رفتار خانواده ام تقریبا افسرده شدم
مثلا صبح ساعت حدود ۷ با صدایی بسیار بلند بایکدیگر صحبت میکنند یا ظرف هارو یه جوری میشورن که انگار هیشکی جز اونا تو خونه نیست
دوم هم دروغ گفتنشونه که بیشتر ادم فکر میکنه جای یه حیوونه.مثلا یه چیزی از پدرم خواستم که گفت پول ندارم ولی فردای همین روز واسه دوستش یه با پول خودش یه پراید خریده بود
سوم که معمولا جلوی مهمونا با صدای بلند حرف میزنه که باعث ازار اونا میشه که البته فکر میکنه کار خوبی میکنه
اینا تنها گوشه ای کاراشونن
هر بار هم که سعی کردم بگم زود قهر میکنه میره یا داد و بی داد میندازه. یا اینکه کلا همه چیو شوخی میگیرن.
با این حال من مجبورم تا چند سال تو این خونه زندگی کنم و راه حلی ندارم. درضمن من یک فرد بی دین هستم و به احساس شدید تنهایی میکنم
احساس تنهایی کردن
در اینکه شما دین داشته باشید یا خیر اختیار با خود شماست .
ولی داشتن دین و رابطه با خداوند باعث ارامش شما خواهد شد .
اتفاقا همین خلاء در شما چنین احساسی رو باعث شده .
ولی در هر حال اختیار با خود شماست .ولی در انتخاب دین و .. با بغض و کینه برخورد نکنید .
سعی کنید خوب ببینید و خوب تصمیم گیری کنید و تحت تاثیر حرفهای دیگران نباشید .
اینکه در این لحظه با وجود انسان بودن و اینکه به ذات، موجودی اجتماعی آفریده شدهاید.
اما احساس تنهایی میکنید، انتخاب شخصی خودتان و شیوه زندگیتان است.
کارهای یکنواخت و خسته کننده روزانه، یکجا نشینی و دوری از معاشرت با دیگران، مهمترین عوامل تنهایی ما هستند.
چرا انسان خسته کنندهای هستید؟ سعی کنید جواب این سوال را صادقانه بیابید.
ممنون بابت پاسخ گوییتون ولی این (کارهای یکنواخت و خسته کننده روزانه، یکجا نشینی و دوری از معاشرت با دیگران، مهمترین عوامل تنهایی ما هستند) که میگین هیچ راه حلی به ذهنم نمیرسه و ۶۰٪احساس تنهایی مربوط به اینه که هیچ درک کننده ای برای من نیست
در ضمن من خسته کننده نیستم و فقط این حس رو دارم که باید از خونه دوری کنم ولی نمیتونم