سلام-من دختری 19ساله هستم.حدود 1 ماه هست که پسری از طریق خانواده هامون با من اشناشده و البته هنوز بخاطر اینکه سال پدرش نشده خواستگاری نیومده ولی خب از طرف خودش و خانوادش تایید شدست که منو انتخاب کردن.پندباری خانوادگی چندباری دوتایی و … رفتیم بیرون و در حال اشنا شدن با همیم ولی هرپی جلوتر میریم دارم میبینم داره بی احترامی هاش به من بیشتر میشه-یا به عبارتی خیله رک هست به قول خودش.همچیو میگه هی از من ایراد میگیره البته بیشتر به همراه شوخی ولی گاهی هم حرفاش بدجور ناراحتم میکنه.از طرفی اون خودش به من میگه من اونو ناراحت میکنم با رفتارم چون کلا یه ادم بی حرکت و ارومم ولی مهربونم و دل هیچ کسو تا حالا نشکستم از طرفی خیلی هم حساسم.پسره ی پررو تازه چندبار از قصد جواب تلفن منم نداده و بهم میگفت چون ناراحتش کردم این کارو کرده-بنظرتون بهتره بیخیالش بشم؟یا این بحث و گیر دادنامون به همدیگه مال دوران اشناییمونه؟خب منم یه ادمی ام که هی یجوری حرف میزنم که داره هی دیوونه میشه-ولی اینکه اون راحت دلمو میشکنه خیلی داره اذیتم میکنه.من به یه ادمی نیاز دارم که با رفتارش بهم ثابت کنه قدرمو میدونه-یا بنظرتو ن تموم این حرفا رو بهش بزنم و بگم اگه نمیتونه اینجوری باشه پاشو پس بکشه؟؟متاسفانه مادرمم یه ادم احساسیه و اصلا قوی نیست که بتونه جزغالش کنه-پدرمم یه مرد مسن که فقط فکر اینه که من رو دستش نمونم-بنظرتون این حقارت کشیدن نیست که این رفتاراشو تحمل کنم و دم نزنم؟تازه من از خیلی نظر ها ازش سرترم نمیدونم چطور میتونه دهنشو هرجور دوست داره باز کنه.خواهش میکنم کمکم کنید میترسم باهاش ازدواج کنم و از الانمم بدبخت تر بشم–از لحاظ عاطفی–