با سلام
پسری 20 ساله هستم. دانشجوی سال سوم پزشکی یکی از دانشگاه های تهران و فرزند پدر و مادری بازنشسته و سابقا کارمند هستم. مدتی است از لحاظ مالی در تنگنا هستیم و به این دلیل بنده پدرم را به سمت سرمایه گذاری در بورس ترغیب کردم. البته لازم بذکر است که سرمایه گذاری مصداق (هر چقدر پول بدی همون قدر آش میخوری)هست و طبیعتا با مثلا دویست تومان نهایتا در یک هفته ممکن است 40 نومان به دست آورد. از آنجا که پدرم بازنشسته هستند، وقت کافی برای این معاملات را دارند و تقریبا فوت و فن این کار را به ایشان یاد داده ام اما متاسفانه ایشان علیرغم سرمایه گذاری بسیار کم(حتی کمتر از دویست تومان!) توقع درآمد میلیونی دارند. لازم به ذکر است که حتی کف معاملات بورس صد تومان است. به تازگی در این مورد دچار درگیری لفظی شدیم که علت آن عدم همکاری پدر و نبردن سود کافی من بود. یعنی حتی به حد ضرر هم نرسیده. البته مدت زیادی است که قصد دارم از طریق این سبک معاملات اندک درآمدی کسب کنم و استقلال مالی(حداقل در حد تامین مایحتاج روزانه) پیدا کنم. پس از این درگیری به شدت تمایل دارم رفتارهای خطرناک را پیش بگیرم و همین طور کاملا از زندگی ناامید شده ام چون با توجه به رشته تحصیلیم حداقل ده سال با زمانی که خودم این کار را برعهده بگیرم فاصله دارم و همین حتی میل خودکشی به من می دهد چون داشتن درآمد کافی از رشته پزشکی نیازمند گذر زمان طولانیست و به نظرم دهه ی چهل سالگی به نسبت دهه ی بیست سالگی آن قدر مهم نیست که تفاوت وضعیت مالی باعث لذت شود. به نظر شما چه کاری می توانم انجام دهم؟