سلام من شش ماهه ازدواج کردم و همسرم بسیار فرد رمانتیک و اهل دوست داشتن است و منو هم خیلی دوست داره ولی من میدونم ایراد ازمنه زیاد بهش توجه ندارم خواسته هاشو براورده نمیکنم.نه اینکه نخواهم بلکه بلد نیستم یا نمیتونم یا خجالت میکشم با خانواده من بسیار مهربان و محترم است ولی من اصلا به خانواده اش توجه ندارم وقتی هم میرم خونشون یا میان خونمون بی توجهی میکنم و این کار شو هرم رو اذیت میکنه ولی در عن حال میخوام بریم خونه مامان من و اونجا بمونم ولی دیگه در این مرحله شو هرم لج میکنه و نمیذاره و دعوای شدید میشه ولی دست خودم نیست نمیتونم باور کنم که ازدواج کردمئ و با شوهر باید با نرمیت و مهربانی رفتار کرد و ازش درخواست کنی نه اینکه دستور بدی و مامانم هم فک مینه شوهرم بدرفتاره در مقابل رفتارای من و هی بهم میگه این کارو بکن واون کارو بکن مث خواهر بزرگت بیا اینجا بمون اونجا نرو این جور حرفها هم منو بیشتر اتیشی میکنه و دعوا بیشتر میشه بین منو شوهرم …قبل شوهرم نازمو میکشید سعی میکرد حل کنه اروومم کنه ولی الان داد میزنه. و من میدونم شوهرم فقط اهل محبت و واقعا دوسم داره ولی من …….خواهش میکنم راهنماییم کنیم