تغثثر رفتار پدرم
با سلام. مشکل در مورد وضعیت نگران کننده پدر 72 ساله ام هست. ایشون تحصیلات فوق دیپلم فنی و ریاضی داشتند و کارمند دولت بودند و الان نزدیک 16 سال بازنشسته شدند. خانواده 5 نفری بودیم که همه فرزندان ازدواج کردند و هم اکنون پدرم با مادرم و خواهرم و بچه خواهرم زندگی می کنند و باقی فرزندان دور از خونه پدر و مادر و در خارج از کشور زندگی می کنند. معمولا مشکلات خانوادگی ما معمولی و در سطح متوسط بوده و مشکلی حادی نداشتیم. همه خانواده تحصیل کرده و پاک و بدور از اعتیاد به هر گونه ماده مخدر حتی سیگار بوده و هستیم. مشکلات زندگی مثل بیماری و یا مشکل اقتصادی سنگین نداریم. پدرو مادر هر دو کارمند بازنشسته و زندگی تقریبا متوسط دارند. مشکل در مورد حالات روانی پدرم هست. ایشون در دوران میانسالی دوره ای از افسردگی و انزوای اجتماعی و گوشه گیری داشتند. بعد یک دوره ای بود که کاملا نرمال بودند و مجددا یک دوره حدودا پنج ساله قبل از بازنشستگی مجددا بسیار افسرده بنظر می رسیدند. بعد از باز نشستگی یک مدت ( حدود 2 سال) دوباره مشغول به کار شدند ولی بعدش دیگه کار نکردند و در اون زمان بود که ما خونه عوض کردیم و از شهرستان به مشهد اومدیم. تغییر محل زندگی همزمان شد با تغییرات زیاد در روحیه پدرم و ایشون از یک فرد کم حرف و خجالتی و منزوی به یک آدم بسیار پر روحیه و اجتماعی و پرحرف تبدیل کرد. اوایل از این تغییر بنظر مثبت در روحیه ایشون بسیار خوشحال بودیم اما کم کم این حالات ما را نگران کرد. ایشون زمانهایی بسیار پر تحرک و عصبی بنظر می رسند طوری که مادرم رفتارهای ایشون را مثل یک جوان 20 ساله توصیف می کردند و از این همه تغییرات متعجب بودند. بعنوان مثال ایشون در طول روز اصلا دوست ندارند خونه باشند و مدام خارج از خونه هستند و همه آدمهای محل ایشون را میشناسند و سلام و علیک دارند. با آدمهای مسن بازنشسته مثل خودشون هم زیاد نشست و برخاست ندارند و بیشترتمایل دارند با آدمهایی که سن و شخصیتشون با ایشون هماهنگی نداره ارتباط برقرار کنند. همه این روحیات بسیار متضاد با آنچه ما بعنوان خانواده و نزدیکان پدرم از ایشون می شناختیم ما را بسیار گیج و نگران کرده. تا مدتی حدس ما این بود که ایشون بخاطر نداشتن کار دچار این مشکلات شدند و اگر به کاری سرگرم بشند دوباره عادی میشند. اما تمام تلاشهای ما برای سرگرم کردن ایشون و حتی پیشنهاد کار به ایشون فایده نداشت چون حالات روحی و روانی پایداری ندارند و حاضر به انجام هیچ کاری به صورت مدارم نیستند و از هر کاری حوصله شون زود سر میره و ادامه نمیدن. بنابراین ما فکر کردیم که مشکل ایشون مسله کار نیست و چیزی مهمتر هست و دیگه به دنبال بهبود ایشون از طریق ایجاد سرگرمی براشون نیستیم. از طرفی روحیات ایشون بسیار نا پایدار و جدیدا نگران کننده شده. ایشون روزهایی نرمال هستند و ناگهان بمدت چند روز تا یک هفته بسیار عصبی و تحریک پذیر و پر انرژی میشند. بسیار خودشون را بالا فرض می کنند و توی خونه از همه ایراد می گیرند . منتظر گرفتن بهانه از مادرم برای راه انداختن دعوا و مرافه میشند. وقتی این حالت ها را دارند خیلی دچار خود بزرگ بینی می شند. مدام ادعا هایی می کنند که اصلا عقلانی نیست و نا ممکن هست. مثلا میگن من می خوام برم از اینجا میخوام برم فلان کشور کار کنم. من خیلی کار بلدم. یا ناگهان می گن می خوام برم فلان شهر و با این سن و سال و بدون برنا مه ریزی اقدام به رانندگی با ماشین شخصی می کنند و ساعتها توی جاده بتنهایی رانندگی می کنند و مادرم را نگران و بیخبر می گذارند. در این دوران که خیلی پرحرف می شند اما حرف های پراکنده می زنند و بشدت بی قرار هستند و ولخرجی ها و بی احتیاطی های بیش از حد می کنند. واقعا نمی دونیم باید چه کار کنیم. چون پیشنهاد درمان به ایشون امکان پذیر نیست چون ایشون بشدت آماده حمله و دفاع هستند و ادعا می کنند که این شمایین که باید برین پیش دکتر روانپزشک نه من. خواهش می کنم یک راهی به ما بگید که بتونیم یک چاره ای برای این وضعیت ایشون پیدا کنیم. سالمند بودن ایشون هم مسله دیگه ای هست که ما را در پیدا کردن راه حل بیشتر دچار مشکل می کنه و واقعا نمیدونیم باید چه بکنیم.
با سلام خدمت شما
علائمی که گزارش کرده اید با توجه به سن ایشان ، می تواند ایشان را مبتلا به یک اختلال نشان دهد که در ادامه مقاله ای در این زمینه در اختیارتان قرار داده می شود که مطالعه کنید( این فقط یک فرض است و حتما باید علائم توسط یک روانپزشک بررسی شود) اختلال دو قطبی افسردگی – شیدایی که بیشتر علائم نوشته شده فعلی ایشان شیدایی رانشان می دهد است اگر مقاله را بخوانید متوجه می شوید . دقت کنید پدر شما نیازمند درمان است خود شما می توانید نزد روانپزشک رفته و علائم را توضیح دهید و برای ملاقات پدرتان و روانپزشک یا نقشه ای بکشید و بگویید ایشان پزشک عمومی است و برای مادرتان رفته اید یا از روانپزشک بخواهید ایشان را در خانه یا مکان عمومی ببینند . در هر حال باید درمان هر چه زودتر آغاز شود و هر چه به تعویق بیفتند خطرناک است . روانشناسان و روانپزشکان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند خدمات مشاوره حضوری و تلفنی۲۲۳۵۴۲۸۲ ارائه دهند
اختلالات دو قطبی(افسردگی شیدایی)
Bipolar Disorder
بهداشت روان به زبان فارسی More information in Farsi
English version
اين کتابجه حاوي مطالبي براي افرادي است که ميخواهند درباره اختلال دوقطبي(اختلال خلقي دو قطبي يا افسردگي شيدايي) بيشتر بدانند.بنابراين مخصوصا براي کساني که خود يا دوستان يا اقوامشان از اين بيماري رنج ميبرند مفيد ميباشد.
اين کتابچه حاوي بخشهاي زير است:
• بيماري
• عوارض ناشي از ان
• روشهاي سازگاري
• درمان
اختلالات دوقطبي چيست؟
ازاختلال دو قطبي با عنوان افسردگي شيدائي نام برده ميشد.
همانگونه که از نام قبلي استنباط ميشود کسي که دچار اختلال دوقطبي است دچار نوسانات خلقي شديد ميباشد.اين نوسانات معمولا هفته ها يا ماها طول ميکشد و با انچه مردم عادي در زندگي روزمره تجربه ميکنند بسيارمتفاوت است.
خلق افسرده: احساس شديد افسردگي
خلق شيدا: احساس شادماني بسيار و نااميدي
خلق مختلط: به عنوان مثال خلق افسرده همراه با بيقراري و فعاليت بيش از اندازه ناشي از شيدائي.
شيوع اختلالات دو قطبي:
در حدود يک نفر از هر ۱۰۰ بزرگسال در طول زندگي خود دچار اين اختلال ميگردد. معمولا اين اختلالات بعد از سنين نوجواني اتفاق ميافتد. در سنين بالاتر از ۴۰ سال اين اختلالات غير معمول است. مردان و زنان به يک اندازه در معرض ابتلا به اين اختلالات قرار دارند.
انواع اختلال دو قطبي
اختلال دو قطبي نوع ۱
حد اقل يک دوره خلق شيدا به مدت يک هفته وجود دارد.اگرچه بيشتر مبتلايان دوره افسردگي را هم تجربه ميکنند ولي بعضي از انها فقط دوره شيدائي را تجربه ميکنند.
دوره هاي شيدايي بدون درمان بين ۳ تا ۶ ماه به طول ميانجامند.دورههاي افسردگي در صورتي که مداوا نشوند ۶-۱۲ ماه ادامه پيدا ميکنند.
اختلال دو قطبي نوع ۲
در اين نوع بيش از يک دوره افسردگي شديد وجود دارد. در صورتي که شدت خلق شيدايي کم است. اين نوع به نام شيدائي خفيف (Hypomania) ناميده ميشود.
اختلال دو قطبي با تناوب سريع
در اين دسته بيش از ۴ بار نوسان روحي در طول يکسال وجود دارد. اين نوع در حدود ۱۰ درصد افراد مبتلا به اختلالات دوقطبي ديده ميشود و ميتواند با هر کدام از انواع ۱ يا ۲ همراه باشد.
اختلال خلق ادواري (Cyclothymia)
در اين نوع شدت نوسان خلق به اندازه اختلال دوقطبي نيست، اما ميتواند زمان طولاني تري ادامه يابد. اين حالت ميتواند منجر به اختلالات دو قطبي گردد.
علل اختلالات دوقطبي
دليل قطعي براي اين اختلالات شناخته نشده، اما تحقيقات نشان ميدهد که:
اختلالات دوقطبي منشائ ارثي دارد. به عبارتي ژنها بيشتر از تربيت در اين اختلالات موثرند.
ممکن است مشکل فيزيکي در قسمتي از مغز که کنترل حالات روحي را به عهده دارد عامل اين اختلالات باشد. به اين دليل است که اين اختلالات با دارو قابل درمان هستند.
نوسانات خلقي ممکن است گاهي توسط استرس و يا بيماري بوجود بيايند.
علايم اختلالات دو قطبي
علائم بيماري بستگي به اين دارد که خلق شما به سمت افسردگي يا شيدائي تغيير کرده باشد.
۱- افسردگي
احساس افسردگي احساسي است که همه ما در طول زندگي آنرا تجربه کرده ايم. اين احساس ميتواند به ما در شناخت و برخورد با مشکلات زندگي کمک کند. اما در افسردگي باليني يا اختلالات دوقطبي اين احساس افسردگي بسيار شديد تر است. در اين حالت احساس افسردگي براي مدت طولاني باقي ميماند و حتي انجام امور عادي زندگي را سخت يا غير ممکن ميسازد. در صورتي که شما افسرده شده باشيد متوجه اين تغييرات در خود شده ايد:
روحي
• احساس غمگيني که از بين نميرود.
• احساس نياز به گريستن بدون هيچ دليلي
• ازدست دادن تمايل و رغبت به همه چيز
• عدم لذت بردن از چیزهایی که قبلا لذت می بردید.
• احساس بي قراري و آشفتگي
• از دست دادن اعتماد به نفس
• احساس بي ارزشي و نااميدي
• زودرنجي و تحريک پذيري
• فکرکردن به خود کشي
فکري
• از دست دادن قدرت فکر کردن مثبت و اميدوارانه
• از دست دادن قدرت تصميم گيري حتي در موارد ساده
• مشکل تمرکز کردن
جسمي
• کم شدن اشتها و وزن
• مشکل خوابيدن
• بيدار شدن زودتر از موقع
• احساس خستگي کامل
• يبوست
عدم تمايل به رابطه جنسي
رفتاري
• مشکل در شروع و به پايان رساندن کارها- حتي کارهاي روزمره
• گريه کردن زياد و يا احساس نياز به گريه و عدم توانايي گريستن
• پرهيز از مواجهه با افراد
۲- شيدايي يا هيجان
شيدايي يک احساس خوشحالي، افزايش انرژي و خوش بيني بيش از اندازه است. اين حالت ميتواند آنقدر شديد باشد که فکر کردن و قضاوت شما را تحت تاثير قرار دهد. ممکن است تفکرات عجيبي راجع به خود داشته باشيد، تصميمات بدي بگيريد و به صورت شرم آور، مضر و گاهي خطرناک رفتار کنيد.
مانند حالت افسردگي، در اين حالت هم زندگي فرد مختل ميشود و ميتواند روابط و کار فرد را تحت تاثير قرار دهد. در حالتي که اين حالت خيلي شديد نباشد به آن شيدائي خفيف ميگويند.
در صورتي که شما شيدا شويد ممکن است حالات زير را در خود مشاهده کنيد:
روحي
• بسيار شاد و مهيج
• عصبي و برانگيخته شدن توسط کساني که در خوش بيني شما شريک نميشوند
• احساس برتر بودن بيش از اندازه
فکري
• پر از ايده هاي جديد و مهيج
• پريدن از يک ايده يه ايده ديگر
• شنيدن صداهايي که افراد ديگر نميشنوند
جسمي
• بي ميل يا ناتوان از خوابيدن
• پر انرژي
• افزايش تمايل به رابطه جنسي
رفتاري
• برنامه ريزي هاي بلندپروازانه و غير واقعي
• بسيار فعال و پر جنب و جوش
• رفتارهاي نا معمول
• حرف زدن سريع – ديگران ممکن است متوجه صحبتهاي شما نشوند.
• تصميمات عجولانه و گاهي با نتايج مصيبت بار
• ولخرجي
• احساس صميميت زياد
• بروز بيش از حد احساسات
ایشون دچار بیماری دو قطبی هستن .من سالها با همچین کسی بودم و تک تک این علایم رو میشناسم . ایشون نیاز به درمان و دارو دارن. امیدوادم هر چه زود تر بهبود پیدا کنن