با سلام من زنی 33 ساله هستم و 7 ساله زندگی کردم من و شوهرم زندگی خوب و عالی داریم و اون منو خیلی دوست دارم و با تموم وجود این نوضوع را احساس کردم چند وقت پیش که شب کنارش خوابیده بودم فهمیدم به شدت بو سیگار میده همسرم سیگاری نبود اما خب من از سیگار متنفرم همون موقع صداش کردم با کردم و با تندی بهش گفتم چه غلطی کردی انکار کرد اما بعدا به حرف اومد منم بخشیدمش تا اینکه یه شب تو ساختمون دعوا شد بزن بزن بین همسر من و بیا اقای دیگه کلانتری که رفتیم تست الکل گرفتن مال شوهرم مثبت بود و فهمیدن موقع دعوا مست بوده ریختم بهم وقتی اومد خونه با هزار بدبختی بهش گفتمم تو غلط کردی خوردی گفت باشه دیگه نمیخورم دو هفته بد با ماشینش تصادف خیلی خیلی نا فرمی کرد خیلی خیلی بد موقعی که ماشینو دیدم اشم گرفت گفتم شوهرم تموم کرده اما خط هم بهش نیفتاده بود وقتی با افسر پلیس صحبت کردم فهمیدم که تصادف معمولی نبوده 180 سرعت داشته و مست هم بوده نمیدونستم چکار کنم نمیدونستم کجا مصرف میکنه بهش گفتم که جون منو قسم بخوره که دیگه نخوره قسم خورد از وقته هم گذاشته کنار بد اخلاق شده شبا نمیخوابه و همش راه میره خیلی اوضا بد بود که تصمیم گرفتم برای روز تولدش مهمونی بدم شب مهمونی حالش بد شد بردمش بیمارستان دکترش بهم گفته اگه الکل بازم مصرف کنه نابود میشه خیلی ترسوندم واقعا نمیدونم چکار کنم که بزاره کنار