13
همسر خود خواه و متکبر هست
با سلام
من 7 ماه ازدواج کردم تو این چند ماه رفتار همسرم رفته رفته بدتر میشود اوایل مرا تحقیر میکرد ک دوندونات کچه برو عمل و پول عملشم بابات بده …الانم اینجوریه نمییدونم علت کارارش چیه همش تحقیرم میکنه و مهم تر اینکه اصلا بهم ارزش نمیده الان 4 روزه نه زنگ زده هیچی انگار من نیستم …هروقت هم خواستم باهاش حرف بزنم میگه تو بچه ای و بچگی میکنی …خیلی مغروره و اط خود راضیه …
تازگیام میگه کار نکن میگم مگه تو خرجی میدی بهم میگه بگو بابات بده …واقعا ناراحتم و خسته شدم نمیذونم چیکار کنم
عزیزم اسلا اعتماد به نفس خودت رو از دست نده بزن تو ذوقش، البته نکات مثنتش رو هم ببین
چیکار کنم میشه بیشتر راهنمایم کنی
باسلام
زکیه گرامی این رفتارها خود به تنهایی فقط نشانه ای از یک علت پنهان می باشد. توصیه می کنم که در کنار ایشان و رو در رو با وی صحبت کنید تا به علت اصلی این رفتارها پی ببرید. ببخشید که صریح صحبت می کنم. فقط می خواهم آگاهانه این موضوع را در نظر بگیرید. معمولا در دنیای روانشناسی این رفتارها را به تب تشبیه می کنند. تبی که خود به خود مشکل و علت نیست بلکه این تب نشانه ای از یک عفونت می باشد که باید درمان شود. ابتدا با هم صحبت کنید و در صورت عدم نتیجه همراه هم از مشاوره حضوری در یک مرکز مشاوره کمک بگیرید.
موفق باشید
سلام مجدد
من باهمسرم صحبت کردم اون اصلا ب حرفم گوش نداد خواستم حرف بزنم هی گفت حرف نزن …ارزش بهم نداد سرم داد زد ..گفت تو بچه ای بچه . بزرگ نمیشی منظقی باش ….بحث برد جای دیگه گفت دلیل رفتارت گوشی خواستن میدونم …بد جوری سرم دادزد مامانشم طرف پسرشو گرفت …اومدم خونه بابام ک از رفتارای همسرم باخبر بود چون به اونم احترام نمیزاشت بابام گفت بیخیال این ادم شو …بهم گفت این وقتی ب تو ارزش نمیده و هفته ها و روزا بهت زنگ نمیزنه ب هر بهانه ای اصلا براش ارزش نداری بهتره دیگه تموم شه…منم موندم چیکار کنم ب همسرم گفتم بیا بریم مشاور گفت تو برو قانع نشدی ک حق با منه منم میرم …گفت میرم ب بزرگ خونوادتون میگم تا تو گستاخو ادب کننن…همه فامیل میدونن و دیدن رفتار همسرم چ جوریه همیشه هم میپرسن چرا اینجوریه؟؟…خواهشا جوابمو بدین من شرایط خیلی بعدی هستم …جز شما نمیتونم از کسی راهنمایی بخوام…
دوست عزیز در زندگی مشترک زن و مرد باید برای پیشرفت زندگی به سمت آرامش تلاش کنن … اینکه شما به تنهایی بخوایت اخلاق ایشون رو تغییر بدید باید بگم کاری سخت و شاید غیر ممکن باشه … جای خوشحالیه که بین شما فرزندی نیست و خانواده از شما حمایت میکنن … برای روند این زندگی مشاوره کنید و در این خصوص با خانواده خودتون هم صحبت کنید … خیلی از مردم نظر خوبی در مورد جدایی ندارن ولی باید بدونید که جدایی گاهی بهترین گزینه برای شروع یک زندگی آرام خواهد بود
عزیزم بهتر بود به خونه پدرتون نمیرفتین و میموندین و متقاعدش میکردید بیاد مشاوره البته خودتونم برید مشاور ایشون رو هم دعوت به مذاکره میکنه،بهتر بود مذاکرتون رو به وقت مناسب تری موکول میکردید که به راحتی باهم ارتباط برقرار کنید،بهتر دقیق شو شاید به کس دیگری علاقه داره،آیا در تمام مواقع با شما سرده و روز های خوب با هم ندارید؟؟
اره نینا جان بیشتر اوقات سرده باهام …حرف خواستم راجع به چیزای ک اذیتم میکنه حرف بزنم میگه بحث نکیتم نمی خوام حرف بزنم..منم قبول میکنم ک اشتباه دارم ولی اون قبول نمیکنه…من موندم خونشون تا بیاد دوباره حرف بزنیم وقتیم حرف زدیم دوباره سرم داد زد …نمیدونم چیکار کنم
اگه منم خواستم دیشب حرف بزنیم و حلش کنیم بخاطره اینکه اون هیچ وقت راجع به این دیگه موضوع حرف نمیزنه یعنی وقت نمیزاره ک حلش کنیم دیدگاه اون اینکه من بچه ام بچه چرا چون من ۲۱ سالمه واون۳۰ سالشه
روز های خوبمون زیادش میشه یه هفته بعد یه هفته دوباره میشه همونی ک بوده باز من حرف میزنم گریه میکنم چرا اینجوری میکنی سه روز خوب میشه دوباره رفتارش برمیگرده ب قیل …ازم انتظار یه زنی ک ۳۰ ساله از زندگی مشترکش گذسته رفتار کنم…ایا واقعا این انتظار ب جاست؟؟
با سلام. زکیه گرامی
جوابی به صورت امیل برایتان ارسال کردم.
موفق باشید
از راهنمایی همتون متشکرم …لطف کردین ..امیدوارم زندگی همه اداما با رفتارای الکی خراب نشه کنارهم از زندگی لذت ببرن …
سلام زکیه جان از نظرمن همه حق زندگی دارن وحق هیچکسی نبایدضایع بشه!!!
دوس ندارم جدایی رو ببینم ولی همچین مساعلی جدایی بهتره!!!
منم که یه پسرم حتی خیلی هم خوش قیافم و خوشکلتراز زنمم هستم همه هم میدونن همچین مشکلی دارم و فقط بخاطرمادرم چون ناراحتی دیابت داره دلم نیومده که جدابشم ۲۵ سالمه پارسال هم سرهمین بحثها یکبار سکته کردم!!!!
پس به فکرخودتون باشید لطفا!!!
سلام دوست عزیز به نظر میاد ازدواج همسرتان با شما با میل خودش نبوده و دلایل دیگه ای مثل اصرار خانواده و…پشتش بوده. باهاش جدی صحبت کن و بپرس که آیا علاقه ای به شما و شروع زندگی با شما داره یا نه. اگر نداره بهتره العان تکلیفت روشن بشه تا فردا با یک بچه. گاهی هرچی ما زور بزنیم به زور نمیتونیم طرف رو به خودمون علاقه مند کنیم. شاید هم اگر فکر کنه داره از دستتون میده به خود بیاد. به نظرم بعد از صحبت باهاش اگر گفت علاقه داره بهت بگو با این رویه نمیتونی ادامه بدی و باید رفتارش رو اصلاح کنه اگرم گفت نداره بهتره اقدام به جدایی کنی شاید به خود بیاد اگرم نیومد خودت رو نجات دادی چون اینجور آدمها روح و شخصیت آدم رو داغون میکنن