سلام،من دخترى ١٧ ساله هستم.پدر و مادرم ١٩ سال است كه با هم زندگى مشترك دارند.به تازگى متوجه شده ام پدر به مادرم خيانت مى كند.يكبار كه من و پدر تو ماشين بوديم يه نفر بهش زنگ زد،از پشت تلفن صداى زن ميومد،بابام هم با اون خيلى راحت صحبت مى كرد(مطمئن بودم اون زن مامانم نبود).
اين باعث شد كنجكاو بشم،يه روز كه بابام حموم بود و مامانم خونه نبود رفعتم سراغ موبايلش،تلگرامش رو كه چك كردم ديدم بلهههه،كلى پيام عاشقانه و حتى بعضى جاها با مضمون جنسى……از رو عكس پروفايل زنه فهميدم زن دوست بابامه،اين أواخر بابام به بهانه ى ديدن دوستش خيلى مى رفت محل كار دوستش كه اون زنه هم اون جا كار مى كنه.
اين زنه از بابام ١٥ سال كوچيكتره و خودش شوهر و بچه داره.چند وقتيه مامانم هم با بابام سرد رفتار مى كنه،انگار از قضيه بو برده ولى ميدونم مامانم موبايل بابامو چك نمى كنه(وگرنه تا الان طلاق گرفته بود)
بابام نه تنها با اين زنه بلكه با همكاراش هم خيلى راحت و دوستانه چت كرده بود ،به اسم كوچيك و با عزيزم جانم خطابشون مى كنه.
اون زنه به احتمال زياد دنبال پول بابام اومده،حتى يه بار كه تصادف كرده بود عكس ماشينشو فرستاده بود به بابام،بابام هم هى مى گفت:يادم بندازين شب به حساب يكى پول بريزم.
من بايد چيكار كنم؟به مامانم بگم؟ از اين نگرانم كه اين زنه تمام دارايى بابامو بكشه بالا و زندگيمونو از هم بپاشونه.
تو زندگى بابام سند هيچ زمين و خونه اى رو به اسم مامانم نمى زنه.
اين قضيه از وقتى شدت گرفت كه بابام اين دوستش رو دعوت كرد به ويلامون،از اولا هم حس خوبى به اين زنه نداشتم.
تا حالا هم با كسى راجع به اين موضوع حرف نزدم.لطفا منو راهنمايى كنيد.