با سلام
من 32 سالمه، حدود 1 سال نیم پیش با خواهر زن داداشم عقد کردم و بعد از 1 سال عروسی کردیم.7 سال اختلاف سنی داریم از همون روز عقد دعوا های ما سر مسائل کوچک و پیش پا افتاده شروع شد و خانم من یه مسئله کوچیک رو بزرگ میکرد و داد و بیداد راه مینداخت و اعصاب من و کل خانواده رو داغون میکرد.جالب اینجا بود که هر چی که بیشتر باهاش صحبت میکردم بیشتر جبهه میگرفت و حرف هیچ کس رو گوش نمیکرد و بعضی مواقع اگه چیزی دم دستش بود پرت میکرد.اخلاق و رفتارش خیلی بچه گانه و دور از انتظار هست،مثل بچه های بیش فعال میمونه.خیلی مغرور و متکبر هست….اکثر مواقع که بحثی پیش میاد خواهر خودش که زن داداش من باشه و دختر خاله های من رو بهونه میکنه و هر چی از دهنش در بیاد به من و اونا میگه….اوایل که خیلی دوستش داشتم خیلی کوتاه اومدم گفتم شاید درست بشه ولی بدتر شد که بهتر نشد. مثل اب خوردن دروغ میگه و احساس میکنم همش داره منو دور میزنه.بیش از حد حسوده و حسادتش داره زندگیمون رو خراب و خرابتر میکنه…..همش کلمه طلاق روی زبونش هست.همش دنبال اینه که توپ رو بندازه توی زمین دیگران. دیگه نمی تونم این شرایط رو تحمل کنم تصمیم گرفتم طلاقش بدم ولی از مهریه میترسم .نمیدونم چکار کنم واسم یه معما شده….از روزی که عقد کردم تا حالا از استرس نصف موهام سفید شده….خواهش میکنم به دادم برسید…