با سلام و خسته نباشید.من دختر 24 ساله ای هستم که به خاطر حماقت و نادانی و همچنین کمبود محبت با پسری دوست شدم.پسری که اصلا لیاقت من را نداشت.متاسفانه من چند باری با او بیرون رفتم و از روی حماقت و نادانی و کم عقلی به او اجازه می دادم که به همه ی جای بدنم مخصوصا قسمت های حساس بدنم آزادانه دست بزند.با او بوسه از راه دهان داشتم.بوسه از صورت و دست و…و همچنین برایش سکس دهانی انجام دادم.الان که این حرف ها را می نویسم از او جدا شده ام و با گریه از خداوند خواسته ام که من را ببخشد.ولی خودم حالم از خودم به هم می خورد.نمی توانم در آیینه به خودم نگاه کنم.نمی توانم غذا بخورم چون می گویم دهانم نجس است.دلم می خواهد در آینده ازدواج کنم اما با خودم می گویم حق همسر آینده ام نیست که با هرزه ای مثل من ازدواج کند.فقط خدا می داند که چقدر گریه کرده و میکنم و چقدر پشیمان هستم و چقدر از او خواسته ام من را ببخشد.هزاربار همه ی بدنم را شسته ام تا پاک شوم ولی باز هم احساس نجس بودن می کنم.الان به خاطر عذاب وجدان شدید و احساس گناه زیاد فقط به خودکشی فکر میکنم.من از نظر جسمی دختر هستم و مشکلی ندارم.ولی از نظر ذهنی دختر نیستم.فقط دلم برای مادرم می سوزد که بعد از مرگ من خیلی عذاب می کشد.مگرنه تا به حال خودم را کشته بودم.الانم اگر مطمئن شوم که بلایی سرش نمی آید این کار را میکنم.لطفا من را راهنمایی کنید.گاهی به هیپنوتیزم فکر میکنم که این خاطرات را فراموش کنم ولی می گویم فقط گول زدن خودم و خیانت به همسر آینده ام است.با خودم می گویم ازدواج نکنم که به همسرم دروغ نگویم.اما زندگی بی ازدواج معنایی ندارد.نمی دانم چکار کنم.لطفا راهنمایی ام کنید.خواهش میکنم.خواهش میکنم.باتشکر.لطفا نامه ام را جواب دهید.دفعه ی پیش نوشتم و نامه چاپ نشده پاک شد.اگر متن نباید چاپ شود،متن را چاپ نکنید فقط به جای متن بنویسید نادان پشیمان.باتشکر