15
چطوری رفتار کنم
باسلام من 17 سالمه چند ساله با پسر خالم ارتباط دارم.خیلی همدیگرو دوست داریم.اونم 18 سالشه.پدرش چند سال هست که فوت کرده.وایشون خیلی بهش وابسته بود.ایشون خیلی مواقع سر مزار پدرشون میرن و هروز براشون گریه میکنه وبعضی اوقات لباسای پدرشو میپوشه و…من خیلی براش ناراحتم .باید چیکار کنم که پدرشو فراموش کنه?این مساله هم روی ارتباط ما تاثیری نداشته
صبر عزیزم زمان همه چیزو حل میکنه
سلام . مدتی حرفهای همسرم یادم میره و گوش نمیدم اون فکر میکنه بی توجهم چکار کنم اختلاف کم بشه؟
باید حساسیت همسرتون و خطوط قرمز حریم زندگی ایشون رو بشناسید و بهش احترام بگذارید چنین رفتاری جلوی بسیاری از تنش های زندگی رو میگیره … در این مورد بهترین استفاده از نوشتنه که هم جلوی چشم شما باشه و هم اینکه همسرتون ببینیه اونقدر برای شما مهم بوده که حرفاش رو نوشتید و جلوی چشمتون نصب کردید …
سلام من چون باشوهرم دوست بودم وازگذشته زندگیش خبردارم خیلی بهش شکاکم رفیق بازبوده.مشروب خورحتی قرص متادون هم مصرف میکرده نمیدونم چر…وقتی متوجه شدم سیگارمیکشه ازش خواستم بذاره کنارقول داداماتوجیبش خاک سیگارمیبینم یکسال هم هست عروسی کردم
سلام .دختری هستم ۲۲ساله حدود ۷ساله با پسری دوستم .از همه لحاظ خوبه .البته شاید از نظر من .از طرفی منو خییییلی دوست داره .نمیدونم شاید این دوست داشتن از روعادته شایدم نه .هر چی هست هوس نیست.جدایی از علاقه ی دو طرفمون بخاطر یه سری مشکلات و ناهماهنگیای خانوادگی ک داشتیم من تا قبل از خاستگاریش میخواستم بی سروصدا این رابطه رو تموم کنم که کار به جاهای باریک نکشه اما انگار خودم وسطش کم میاوردمو یه قدم ک اون میومد جلو منم بیمیل نبودم دستشو بگیرم .شاید نیاز به یه محرک داشتم ک تحریکم کنه محکم وایسمو نزارم این رابطه باز ادامه داشته باشه.خلاصه با تمام این حرفا دوماه پیش اومد باپدرم صحبت کرد و ازش اجازه خواست بیاد خاستگاری اما پدرم بخاطر همون تفاوت فرهنگی و عقایدی ک من قبولش دارم داشت اصلا بهش اجازه نداد ک بیان.من مطمنم دلیل پددم قانع کننده بوده ک خودشم اونقدر قانع شده ک میگی روم نمیشه باز پا پیش بذارم .از طرفی بعد این ماجرا ما هنوز باهم در ارتباطیم به امید اینکه باز بیاد خاستگاری .اما من مطمنم وقتی بابام چیزیو بگه نه یعنی نه .منم ادمی نیستم بخوام تو روش بایستم و گستاخی کنم از طرفی قلبمو چکار کنم که گیر اونه و نمیتونه پسش بزنه ؟واقعا من چکار کنم.؟
و شما خودتون رو به امیدی واهی دلخوش کردید در صورتی که خودتون هم میدونید همین اختلاف فرهنگی میتونه تاثیر بسیار بدی روی زندگی شما بذاره
امروز شما با احساساتتون تصمیم گیری میکنید ولی فردای زندگی مشترک این اختلافات فرهنگی و اجتماعی هستند که برای شما تصمیم گیری میکنن و آرامش زندگی شما رو به هم میزنن
امیدوارم دلایل پدرتون رو بشنوید و منطقی برخورد کنید … تا هم تکلیف شما و هم تکلیف ایشون مشخص بشه …
سلام زنی هستم ۳۱ ساله که دو دختر ۷و۹ ساله دارم و شوهری کارمند و خودم هم کارمند هستم از لحاظ مالی مشکلی نداریم ولی شوهری فوق العاده رفیق باز و خود خواه دارم دوست دارد همه اوقاتشو با دوستانش بگذراند و اگر ما در خواست کنیم یا حوصله نداره یا وقت نداره و در ضمن فوق العاده دروغ گو و اگر دستش رو شود می گوید به خاطر اینکه تو حساس هستی یا ناراحت میشوی چیزی نگفتم و من دیگر خسته شده ام لطفا راهنمایی کنید که چه کار کنم
دوست عزیز باید بدونید تغییر فردی که تمایلی به تغییر نداره بسیار سخت و گاها” غیر ممکنه …بهتره اول خودتون که در حال انفجار هستید به مشاور مراجعه کنید
در این جلسات میتونید راهکارهایی رو برای برخورد بهتر با همسرتون رو بیابید و بکار بگیرید
در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
در سوال شما سه نکته مورد توجه است: رفيق بازي همسرتان، دروغگويي گاه و بيگاه او و نحوه حضور وي در محل کار.
به اين سوالات پاسخ دهيد
ابتدا در رابطه با مسئله رفيق بازي همسرتان، چند موضوع بايد بررسي شود. همسرتان چه مدتي را با دوستانش سپري مي کند؟ دلايلي که از نظر همسرتان باعث مي شود زمان خود را بيشتر با دوستانش بگذراند چيست؟ نگراني شما از ارتباط داشتن همسرتان با دوستانش چيست؟ آيا از ابتداي ازدواج و يا پيش از آن نيز، ارتباط همسرتان با دوستانش زياد بوده است؟ و يا مدتي است که ارتباط بيشتر شده است؟ درصورتي که شغل همسرتان با دوستانش مشترک است اين ارتباط را نمي توان به راحتي قطع کرد چرا که همسرتان خواسته يا ناخواسته با دوستانش ارتباط خواهد داشت.
دوست همسرتان باشيد
با همسرتان صحبت کنيد، ذکاوت بيشتري به خرج دهيد و لذت هايي را که با دوستانش تجربه مي کند شناسايي کنيد. چه بسا شما بتوانيد آن شرايط را فراهم کنيد. آنچه تفريح را لذت بخش مي کند، احساس رهايي از مشکلات روزمره و افکار نگران کننده است. در صورتي که تفريح شما و همسرتان اين گونه نيست، هوشيار باشيد.در صورتي که دوستان همسرتان افراد مطمئني از نظر اخلاقي نيستند و شما نگران سلامت همسرتان در ارتباط با اموري همچون اعتياد هستيد از اطرافيانتان کمک بخواهيد. زندگي پيش از ازدواج همسرتان را، بررسي کنيد اگر او پيش از اين نيز ارتباط زيادي با دوستان خود داشته است؛ بنابراين همسرتان بايد مهارت هاي زندگي مشترک را دوباره آموزش ببيند و از مهارت ارتباط با دوستان و مديريت آن آگاهي يابد. پس از يافتن پاسخ اين سوالات مي توانيد متوجه شويد چطور مي توانيد براي حل اين موضوع اقدام کنيد.
بهترين رفتار در برابر حقيقت
بهتر بود مثالي از دروغ هاي گاه و بيگاه همسرتان را عنوان مي کرديد. با اين حال ابتدا شرايطي را که در آن همسرتان دروغ مي گويد شناسايي کنيد. گاهي خود ما باعث مي شويم طرف مقابلمان حقيقت را از ما مخفي نگاه دارد. نحوه برخورد شما با گفتن حقيقت از جانب همسرتان، بسيار حائز اهميت است. چنانچه در هر صورت شما بدون منطق و با عصبانيت برخورد کنيد، او را مجبور خواهيد کرد جمله اي توجيه کننده، را در قبال حقيقت به شما تحويل دهد! ستون «اتاق مشاوره» روز يکشنبه ۲۲ تير نيز به موضوع دروغ گويي همسر اشاره داشت که مي توانيد اين مطلب را از طريق آرشيو سايت روزنامه خراسان مطالعه کنيد.
موانع را بشناسيد
مهارت ايجاد تعادل بين تمامي امور زندگي موضوعي است که همه افراد به آن نياز دارند و شما و همسرتان نيز از اين امر مستثنا نخواهيد بود. البته حضور شما نيز در کنار همسرتان و همراهي وي در اين امور، داراي اهميت ويژه اي است؛ چرا که زماني که شما و همسرتان زندگي مشترکي را شروع کرديد اين تعهد را داديد در هر مرحله، در کنار يکديگر باشيد؛ بنابراين مشکلات زماني حل خواهد شد که شما همراه همسرتان باشيد و نه در مقابل وي.
براي ايجاد تعادل در امور مختلف زندگي، ابتدا بايد موانع آن را بشناسيد. عواملي نظير نداشتن اهداف مشخص و از اين شاخه به آن شاخه پريدن، نداشتن اطلاعات کافي در زمينه هاي مرتبط، نداشتن برنامه ريزي براي زندگي و مسئوليت پذيري پايين در بهم زدن تعادل زندگي دخيل هستند.
۴ گام تا رسيدن به تعادل در زندگي
براي اينکه تعادل را در زندگي خود برقرار کنيد چه بايد بکنيد؟
۱) ابتدا وضعيت فعلي خود را بررسي کنيد: آنچه را که تا کنون انجام داده ايد بررسي کنيد و جاهايي را که به قول معروف از خط تعادل خارج شده ايد شناسايي کنيد.
۲) اهدافتان را مشخص کنيد: براي اين منظور فهرستي از اهدافتان را بنويسيد و بر اساس اولويت دستيابي، آن ها را مرتب کنيد. به طور دقيق و واضح هر هدف را توضيح دهيد.
۳) دوباره برنامه ريزي کنيد: حال وقت آن رسيده، با توجه به اولويت ها و با توجه به آنچه تا کنون انجام داده ايد، برنامه اي مناسب را تهيه کنيد. کمي وسواس به خرج دهيد و جزء به جزء امور را مشخص کنيد.
۴) جنبه هاي مختلف زندگي تان را بشناسيد: علايق، مسئوليت ها، توانمندي ها و نيازمندي هاي خود را بشناسيد و نگذاريد آنها کنترل شما را در دست بگيرند. با شناسايي آن ها مي توانيد در مواقع لزوم به آن ها، بپردازيد.
سلام خسته نباشید شوهرم خیلی وابسته خونوادشه احساس میکنم ازشون میترسه بیشتر به اوناهمیت میده تازنوبچش اصلابراش مهم نیست ماروتنهامیزاره هرجا انامیرن بااونامیره ماروتنهامیزاره ازطرف هم من خیلی بهش وابسته ام خودشم مدونه وقتی پسره پیشینم گریه میکنم چه کارکنم دیگر خسته شدم
سلام شوهرم خیلی وابسته خونواده شه طوری که بیشتر به اونهااهمیت میدهد دیگر خسته شدم ماروتنهامیزاره میره انگارازشون میترسه خیلی حساسه بهشون من خیلی وابسته شوهرم هستم ولی اون منوازارمیده من فقط گریه میکنم چکار کنم توروخداکمکم کنید خیلی هم اخلاقش تنده
با سلام
من دو هفه با شوهرم قهر کردم سر یه وضوعی دعوای شدیدی داشیم و بعد خانواه من امدن منا بردن
اصلا و این دو هفته هیچ ماسی نه از طرف اون بوده نه از طرف من
ب نظرتون من باید چیکار کنم
آیا شوهرم تمایل به ادامه زندگی داره یا نه؟
دوست عزیز این مشکلات همیشه بین زن و شوهر وجود داره و بعد از مدتی با وساطت بزرگان اوضاع درست میشه پس صبور باشید … و در مورد آینده پیشگویی نکنید
سلام..من یک سال است که پسری رو مدام می بینم..
به عبارتی بیشتر وقت ها که از خونه میرم بیرون می بینمش.در طول این یک سال من متوجه رفتارها و نگاه های او شده ام..اولش زیاد بهش توجه نمیکردم و خیلی راحت از کنارش رد میشدم و اصلا هیچ نگاهی بهش نمی انداختم..
بهتره بگم من دختری ام که به هیچ پسری محل نمیدم حالا هر کی میخواد باشه.!
خلاصه..از طرز نگاه کردنش فهمید که به من بی حس نیست.. من خیلی خوب میتونم نگاه های جنس مخالف رو از هم تشخیص بدم..
چند ماه هر روز سر راهم اون رو می دیدم من داشتم به کلاس میرفتم و او هم همین طور…
بالاخره بعد از چند وقت فهمیدم که دوستم داره…
چون اون هم خیلی مغروره و به هیچ دختری محل نمیده ولی وقتی من رو می بینه بهم زل میزنه و مدام نگام میکنه و گاهی حتی میخنده..!!!
حتی یک روز که ار ایستگاه منتظر اتوبوس ایستاده بودم یک دفعه دیدم که از دور می اید..
داشت به من نگاه میکرد اینو از سنگینی نگاهش فهمیدم ولی من اصلا بهش نکردم….
این ماجرا ادامه داشت تا اینکه ….
.من بابام بیست ساله نیستش من بیستو یک سالمه یه ساله عروسی کردم ولی الان چند ماهه متوجه شودم شوهرم به من خیانت میکنه وحتی قبل از عقد به یکی درخاست صیقه داده ولی خیاناش فک میکنم در حد مجازی باشه الان تازگیا مدا غهرو دعوا داریم همش منتظر یه حرکت از منه تا دعوا کنه و غهر کنه وقتیم که غهر میکنهاگه بکیشیشم حرفی نمیزنه …من دیگه خسته شده تازگیا حرف بچه هم پیش کشیده شده بچه میخاد ..نمیدونم باید چیکار کنم جاییم ندارم برم ولی جونم به جز اومده یعنی جداشم و برم پیش مادر بزرگم تو رو خدا کمکم کنید هی منو تحقیر میکنه ولی تو جمع نه من فکر من کنم اونی که میخاد نیستم من سیاست زنانه ندارم احساس هم میکنم یکم بی دستو پا ام .دلم میخاد خودکشی کنم ولی میترسم من تو این دنیا هیچ کسو ندارم مادرمم ازدواج کرده دیگه محل به من نمیده
اولا نمیتونید رفتار در دنیای مجازی رو خیانت ایشون بدونید چون این رفتار عمومیت پیدا کرده …پس بهتره اینقدر از خودتون حساسیت نشون ندید
پس در زمانی مناسب با ایشون صحبت کنید ولی نه از موضع التماس و نگرانی … بلکه مثل یک زن استوار که ایشون قرار یک عمر باهاش زندگی مشترک داشته باشه
قوی برخورد کردن شما بسیار مهمه و این بستگی به کنترل احساسات شما داره
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
همیشه کسی که خیانت دیده باور نمیکند این اتفاق افتاده است و به جای تلاش برای بهبود وضعیت با انکار این موضوع، مشکلاتش را پیچیدهتر میکند.
صریح و بیتعارف سؤال کنید
اخلاق به شما میگوید، زن و مرد باید چطور رفتار کنند. از نظر اخلاق کاملا درست است که زن و شوهر از اوضاع و احوال هم با خبر باشند. زن و شوهرها توقع دارند شریک زندگیشان برای یک رابطه رمانتیک و عاشقانه تلاش کند، همانطور که توقع دارند برای صداقت و امنیت در رابطه تلاش کند. با این حال هیچ زن یا شوهری دوست ندارد تمام رفتار و اعمالش زیر ذرهبین باشد. اگر میخواهید به همسرتان نزدیک باشید و از همه چیز باخبر شوید از نظر اخلاقی بهتر است از خودش سؤال کنید. بهترین راه پیدا کردن حقیقت این است که از او بخواهید صادقانه و صریح درباره هر چیزی که به رابطه شما مربوط است، حرف بزند. اگرچه بیشتر زن و شوهرها پرسیدن مستقیم را سختتر از کند و کاوهای پشتپرده رفتار همدیگر میدانند. حتی اگر با زیرنظر گرفتن همسرتان فهمیدید او خیانت میکند این دلیل خوبی نیست چون جاسوسی کردن کار درستی نیست. اگر همسرتان را زیرنظر بگیرید و هیچ اشتباهی در رفتار او پیدا نکنید، ممکن است احساس آرامش کنید، اما یادتان باشد که صداقت همسرتان را نشانه گرفتید. اکنون این شما هستید که در رابطه زناشوییتان چیزی را پنهان کردهاید. همه میخواهند حقیقت را بدانند، اما معمولا با انتخاب بدترین راه به این هدف میرسند.
دروغ شیرین یا حقیقت تلخ؟
همه ما اصرار داریم هرچه شریک زندگیمان میگوید، باور کنیم چون اعتماد به او، احساسی از امنیت و آرامش به ما میدهد. هیچکس نمیخواهد به این مسئله اهمیت بدهد که همسرش دروغ میگوید بهویژه وقتی که احساس کند خیانتی در کار است. بیشتر انسانها «دروغ شیرین» را به «حقیقت تلخ» ترجیح میدهند.
بسیاری از زنان تلاش میکنند از خیانت همسرشان چشمپوشی کنند، زیرا تغییرات تازه و قبول آنها غیرقابل تحمل است و دقیقا به این دليل است که معمولا همسران دیرتر از دیگران از خیانت شریک زندگیشان باخبر میشوند. همسر خیانتکار معمولا تمام تلاشش را برای گرفتن اعتماد شریک زندگیاش كرده و از این موقعیت کاملا سوءاستفاده میکند. او همان چیزی را میگوید که همسرش دوست دارد بشنود: «من هرگز به تو خیانت نمیکنم.».
خانمها! زرنگ باشید
کسی که خیانت میکند همیشه نگران این است که گیر بیفتد. اگر او بفهمد همسرش به او شک دارد، تمام تلاشش را میکند تا هیچ رد و نشانهای از خیانت باقی نگذارد. درواقع فرد بدگمان به همسرش کمک میکند تا در خیانت موفقتر باشد. اگر به همسرتان شک دارید و بدگمانیهایتان را به همسرتان نشان ميدهید، فهمیدن حقیقت خیانت برایتان سختتر میشود. اعتماد و بدگمانی هر دو میتوانند برای همسر خیانتكار مزیت باشند.
اگر به همسرتان شک دارید آن را ابراز نکنید تا زمانی که بتوانید اثباتش کنید. خوب است کمی درباره مشکلات زناشوییتان با هم حرف بزنید، اما به خیانت هیچ اشارهای نکنید، چون او هرگز به شما نمیگوید که خیانت کرده است، مگر اینکه شما دلایل خوبی برای اثبات داشته باشید. پس هرگز بدگمانیتان را تا زمانی که دلیل واضحی برای خیانت او ندارید، نشان ندهید. او به راحتی میتواند حذف شما را انکارکند. به واکنش همسرتان در برابر اتهامی که به او میزنید، فکر کنید. او به شما چه خواهد گفت؟ «شوخی میکنی؟»، «ما فقط دو تا دوست صمیمی هستیم»، «هیچ چیزی بین ما نیست»، «تو داری اشتباه میکنی.» اگر بتوانید واکنشهای همسرتان را حدس بزنید، میتوانید، از قبل دلایل مستندتان را به او نشان دهید.
شوک بعد از کشف خیانت
وقتی متوجه خیانت همسرتان میشوید خیالات و افکار زیادی درگیرتان میکند. شوک بعد از کشف راز خیانت واکنشهایي مثل افسردگی، خشم، افکار پریشان، عدم تمرکز و زیرنظر گرفتن همیشگی همسر نتایج اجتنابناپذیر این موضوع هستند. بهترین راه برای مقابله با این احساسات و واکنشها این است که با فرد مناسبی حرف بزنید با کسی که قضاوت نمیکند، حامی است و آرامتان میکند. کسی را انتخاب کنید که بدون پیشنهادات نامعقول و خشونتآمیر و نصیحتهای ابتدایی و همیشگی شنونده خوبی باشد. نصیحت در این شرایط مفید نیست. پند و اندرز هیچ کمکی به شرایط شما نمیکند، تصمیمگیریهای آنی نیز بیفایده هستند. اما پیدا کردن کسی که شنونده باشد بسیار مهم است زیرا تنش و فشار عصبیای که تحمل کردهاید را آرام میکند.
همچنین احساساتتان را نباید فورا با همسرتان در میان بگذارید. وقتی شما این راز را میفهمید و آن را با همسرتان مطرح میکنید او نمیتواند به حرفهایتان گوش بدهد یا همراهیتان کند. مطرح کردن احساسات منفیتان با شدت و فشاری که تحمل میکنید باعث واکنشهای دفاعی در همسرتان میشود.
جدایی تنها راه نیست
اگر زن و شوهر هر دو بخواهند رابطه زناشوییشان را حفظ کنند باید به فکر گامهای بعدی باشند. قدمهای بعدی سختتر و مهمتر هستند. نجات و حفظ رابطهای که از خیانت آسیب دیده است نیاز به همدلی هر دو نفر دارد. این هدفی نیست که به تنهایی به آن برسید.
تشخیص انگیزههای اصلی خیانت و حرف زدن درباره آن بسیار مهم است. اما همسر خیانتکار همیشه جزئیات را پنهانکند زیرا او نگران این مسئله است که حرف زدن درباره جزئیات فقط مشکلات را بیشتر و سختتر کند. گفتوگو درباره داستان خیانت باعث مطرح شدن حرفهایی میشود که نه گوینده و نه شنونده تحمل شنیدن آن را ندارند. سؤالهایی که جواب دادن به آنها سخت است و شنیدن جوابها غیرقابل تحمل، بنابراین پیدا کردن انگیزههای خیانت و گفتوگو درباره جزئیات آن برای زن و شوهرها نیاز به بینشی عمیق و مهارتهای ارتباطی موثر دارد. اما هرچه به مسئله پرداخته نشود مشکلات پیچیدهتر میشوند. مشاوره برای زوجهایی که تردید دارند و نمیتوانند احساساتشان را درست بشناسند و نگران آینده رابطه هستند بسیار ضروری و کمککننده است.
این نکته را فراموش نکنید که زنان قدرت کافی برای مقابله با خیانت را دارند، تنها کافی است از این باور که همه مردها مثل هم هستند و جز به رابطه جنسی به چیز دیگری فکر نمیکنند، دست بردارند و در جهت بهبود شرایط زندگی مشترک خود تلاش کنند. لازم است بدانید برای مردان مهمترین چیز در زندگی مشترک این است که ارزشمند و مورد احترام باشند و به آنها نشان دهند که تا چه اندازه به آنها احترام میگذارند و آنها را توانمند میدانند.
ماجرای خیانت از روزی که همسرتان با نفر سومی صحبت میکند، آغاز نمیشود. سابقه این اتفاق به ماهها و حتی سالها قبل از آشنایی او با زن دیگری برمیگردد. به روزهایی که بیتوجه به خطری که پشت در خانهتان کمین کرده، تنها با خیال اینکه همدیگر را دوست دارید به ریزهکاریهای ارتباطتان بیتوجهی میکردید. اگر میخواهید با این ریزهکاریها آشنا شوید. این صفحه را با دقت بخوانید و توصیههایمان را هر روز در خانه تمرین کنید.
تو یک فرشته نیستی
گرچه حفظ یک رابطه زناشویی سختترین نوع حفظ یک رابطه است اما باید بدانیم در هر رابطهای از هر نوع و هر شکل هر فرد فقط میتواند خود را تغییر دهد نه هیچکس دیگر را. پس به جای کنترل کردن همسرتان و بازی کردن نقش کارآگاه، صادقانه و دور از تعصب به چالشها و مشکلات زندگی مشترک خود نگاه کنید. برای شروع بهتر است نگاهی به رفتارها و باورهای خود بیندازید. سهم شما از فاصلهای که میان شما و همسرتان ایجاد شده چقدر است؟ بهتر است تصویر فرشتهمانندی که از خودتان ساختهاید را پاک کنید و با پذیرفتن اشتباهاتتان برای برطرف کردنشان تلاش کنید.
خسته نشوید
ایمن کردن زندگی مشترک، کار یک روز و ۲ روز نیست. ساختن روابط مطلوب نیازمند تلاش مداوم است. گرچه میزان همخوانی و شباهت شما و همسرتان تاثیر مثبت زیادی در دوام یک ارتباط موفق دارد اما آنچه در ایجاد و حفظ رابطه زناشویی اهمیت بیشتری دارد، برخورد مناسب با ناسازگاریها و ناهماهنگیهاست. به عبارت دیگر آنچه موجب شکست در رابطه میشود تفاوتهای شما نیست بلکه نوع نگاهتان به تفاوتهاست، پس مراقب خطرساز شدن نگاهتان باشید.
عادی نشوید
یکی از بهترین راههای دستیابی به صمیمیت و نزدیکی در رابطه زناشویی خلاقیت و جستوجوی راههای تازه است. پختن یک غذای جدید و متفاوت با کمک همان موادی که میدانید همسرتان از خوردنشان لذت میبرد، تماشای یک فیلم خوب در آخر هفته، خرید و یک تفریح تازه برای خلق چند ساعت متفاوت و وقت گذراندن با هم یا حتی ایجاد تنوع و تغییر در ظاهرتان همه راههای به ظاهر ساده اما تاثیرگذاری هستند که کسالت را از زندگی شما دور میکنند. وارد شدن به خانهای که همیشه یک شکل است، خوردن غذاهایی که همیشه یک طعم میدهند و دیدن فردی که هیچ وقت به ظاهرش نمیرسد حتی اگر در روزهای اول ایجاد مشکل نکند به مرور خستهکننده و عادی میشود و بیش از حد عادی شدن همان اتفاقی است که میتواند زندگی مشترکتان را به خطر بیندازد.
صمیمی شوید
مهمترین انگیزه زن و مردی که به سوی روابط فرازناشویی کشیده میشوند، تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است چراکه در چنین رابطهای هیچ یک از طرفین به عیبجویی، سرزنش و تهدید یکدیگر نمیپردازند. پس صمیمیت و دوستی را جایگزین رفتارهای مبتنی بر کنترلگری مانند سرزنش، تنبیه و… کنید.
مثبتها را ببینید
همسرانی که ویژگیهای مثبت یکدیگر را به خاطر میسپارند و نکات منفی یکدیگر را به کل شخصیت هم نسبت نمیدهند و تلاش بیشتری برای تغییر نقاط ضعف خود میکنند، به احتمال بسیار کمی با این بحران روبهرو میشوند. محرمانه نگه داشتن رازها و ناتوانیهای همسر از نشانههای ارتباط موفق است.
قدر شناس باشید
بد نیست بدانید در میان تمامی دلایلی که ممکن است همسرتان را از شما ناراضی کند، ۵۴درصد موارد به قدرنشناس بودن همسرشان اشاره میکنند. آمارها نشان میدهد که ۱۲ درصد پرخاشگری همسر و ۱۱ درصد نبود شرایط لازم برای بحث در مورد عواطف و احساسات واقعی را دلیل جدایی عاطفی میدانند. فقدان ارزشها و علایق مشترک هم در این میان در مراتب بعد قرار دارد. این آمارها نشان میدهد که مهمترین تفاوت فرد سوم نسبت به شما، رفتار اوست که سبب میشود همسرتان احساس کند خواستنیتر و دوستداشتنیتر است، پس تا دیر نشده، خودتان این حس را در او ایجاد کنید.