با سلام
در دانشگاه عاشق دختر خانمی شدم
خودشم فهمیده، هر یکی دو ماه یک بار من بهش به بهونه جزوه یا هر چیز دیگه ای نزدیک میشم، خیلی با احترام و خوب با هم رفتار می کنیم.
اونم خیلی خیلی بشاش و خوشرو و خوشحال میشه که کاملا تابلوه
هی میاد به بهانه های مختلف از کنارم رد میشه و غیره
بعد از چند روز کاملا سردمیشه و اصلا دیگه بهم توجه نمی کنه
انگار نه انگار که اصلابا بقیه براش متفاوت هستم
خلاصه دارم قاطی می کنم
نمی دونم چرا اینطوری داره باهام رفتار می کنه؟
دو سه روز گرم گرم و دو ماه سرد سرد سرد تا من برم سراغش و ….

البته بگم که من فعلا به قصد دوستی و شناخت بهش نزدیک شدم و خودشم میدونه و اون خجالتی و مذهبیه
البته شاید به خاطر مذهبی بودنش یکئفعه احساس گناه میکنه ولی خوب نمیشه که یک بار خوب پیش بره و دوباره همه چیو به خاطر ترس از گناه ترک کنه و دووباره …
لطفا راهنمایی کنید