سلام.بیست سالمه انصرافی از دانشگاه تهرانم. به خیال خودم از مهندسی تهران انصراف میدم وبه دنبال علاقم فقط پزشکی میرم خیلی خوشحالم که رشتمو رها کردم ولی خونه بامشکل جدی رو برو‌ شدم.خانواده‌م همه زیر دیپلم هستن واصلا درکی از شرایطم ندارن تصورشون از کنکور مثل امتحان نهایی میمونه اصلا مراعات نمیکنن توو کنکور ریاضیمم واسه کم کردن صدای تلویزیون باید التماس میکردم ودعوای شدید پیش میومد.مادرو پدرم جدا شدن با مادرم زندگی میکنم مادرم از خانواده‌ای مصرف گراست.مشکل بعد از درک‌خانواده فقر هست به ابتدایی ترین نیازهام توجه نمیشه به حدی که هزاران بار به فکر فساد افتادم ولی نتونستم.همه اینا منو سمت ازدواج اجباری سوق میده درصورتی که میدونم برای ازدواج اماده نیستم من حتی پول یه کتاب ساده رو هم ندارم واقعا خسته شدم آماده ازدواج نیستم ومیدونم خوشبخت نمیشم و صرفا‌یه راه فراره من باید چیکار کنم؟ آخرین مؤلفم اینه که صبح درس بخونم شب کارکنم.ممکنه راهنماییم کنید.ممنون