3
کم شدن رابطه من با پدر ومادرم
سلام
من 25سالمه و1ساله که توعقدم مشکل من اینه که پدر ومادرم طوری رفتار میکنن که انگاری من هنوز بچه ام وکسی میخوادمنو گول بزنه ویا بعضی از مسائل و درک نمیکنم مثلا(برای همسرم کفش کرمی رنگ گرفتم واونا منو سرزنش میکنن که چرا همچین کاری وکردی این رنگ جیغه وزشته اصلا خوب نیست)و منم چون به حرفاشون اهمیت نمیدم اوناهم بامن وهمسرم رفتاری سرد دارند ومن این طوری فکر میکنم که همسرم روکمتر از دیگر زن داداشام دوست دارند
با سلام خدمت شما
با اینکه شما امروز در منزل پدرتان هستید اما کمکم نقش یک همسر و خانم خانواد ی نوپایتان را به عهده گرفته اید و باید حتی با خانواده خودتان هم با سیاست رفتار کنید تا جایگاه خود و همسرتان را حفظ کنید . در این زمنیه می توانید از روانشناسان کانون مشاوره ایران یاری بگیرید۸۸۴۲۲۴۹۵
سلام
جوانی هستم . پدر و مادرم همیشه با هم اختلاف داشتند.در انواع مختلف از نوع حرف زدنشون ، شخصیت هم ، تصمیمات ، دروغ ها ، فامیل و … . بزارید کلی بگم این اختلافا همیشه بوده .از زمان کودکی که یادم میاد همش حرفا و صحبتا و کاراشون تو ذهنمه . من در کودکی ادم گوشه گیری بودم و از بقیه دوری میکردم و و از خونه هم متنفر بودم اما باز بیشتر اوقات تووخونه بودم . تا یه زمانی خودم رو با انواع دروغ ها برا فرار از خودم و محیط اطرافم و وضعیتی که توش بودم اروم میکردم. بعد تصمیم گرفتم از نظر شخصیت و حتی پولی مستقل بشم اما مانع شدند ولی این فکر به من کمک کرد حداقل بتونم بجای دروغ گفتن به خودم قضاوتشون نکنم . ولی اختلافات اونها و حتی فامیل هم بدتر شد بعد من دچار افسردگی شدید شدم و تحمل گذشته و محیطی که توش بودم برام سخت تر شد تا جایی که به دکتر مراجعه و تجویز دارو شد .دوز ان تا ۲ سال بالا رفت تا جایی که درکی در مورد گذشته. احساس و اینده نداشتم اقلب جوابم نمیدونم بود . الان ۸ ماهه دارو مصرف نمیکنم .
در کلا بگم همیشه در زمان اختلاف والدین دچار انواع افسردگی شدید میشدم و برام سخته . من انواع راه ها مثل صحبت فامیل ، سفارش دین . برنامه مشاوره و … . جواب کلی که قبلا خودشون دادن این بود که ما بخاطر شما فقط دیگه ادای صحبت کردن رو در میاریم . من زیاد سعی کردم از دروغ ها و رویا هام در بیام اما همیشه بعدش …. دوباره دروغ . صداشون ازارم میده و باید همش هدفون تو گوشم باشه. الان ۴ ماهه روزی ۸ ساعت هدفون تو گوشمه فقط تو اتاق نشستم . خیلی کلی نوشتم همه چی یادم میره فکر کردن برام سخته این اولین باره بعد از ۴،۵ سال به قبل فکر میکنم .در مورد شرایط روانی که الان دارم مطالبیو این چند روز خوندم ۶ ماهه صحبت نکردم و متنفرم .قبلا بیشتر هم بوده . علاءمش بیشتر میشه پرش فکری .تا حالا اینقدر نتونستم. توضیح بدم حتی برا خودم .این متنو بعد از ۳ ساعت بزور فکر و نوشتم.از این حرفم متنفرم ولی بعدش ناخاسته بخاطر فشار فراموش میکنم
قبل از این که بگید نیاز به مشاور و صحبت و … دارید. جایی یا مرکزی هست که حداقل من رو بدون صحبت کردن و توضیح … بپزیرن .حداقل نمیدونم توانبخشی مراحلی . دوره ایی چیزی … فقط یه اتاق بتونم دوباره شروع کنم .دور از این محیط بدون حرف و دارو ، ؟ میخام یه مدت فکر نکنم. دوباره شرو کنم .
در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه