باعرض سلام وخسته نباشید.
راستش من دختر 25 ساله هستم… 8 ماه هستش که با آقایی آشنا شدم (در محل کار دوستم) …و با اطلاع خاوادهامون با هم برای آشنایی به قصد ازدواج دوست بودیم . اینم بگم که بعد از دو ماه دوستی خانواده هامونو در جریان گذاشتیم…همه چی خوب پیش رفت تا اینکه پدرم در تحقیقاتش متوجه شد یکی از عمو های این آقا معتاده..

اینم بگم ما از هر سطحی به هم نزدیکیم جز یکم از لحاظ مادی وضعمون بهتره ….و پدرم به این دو مسئله شدیدا حساس شده (1-عموی معتاد داره که با هم سال به سال هم در ارتباط نیستن..2-از لحاظ مالی با هم اختلاف داریم).البیته خواستگارم کار خوبی داره..وضعشم خوبه خدارو شکر یعنی میتونه بدونه هیچ مشکلی زندگی در سطح خونه ی پدی من فراهم کنه…

پدرم کلا از وقتی بچه بودم هیچ وقت در تصمیمات مهم زندگیم ازم نظر نخواست..حتی انتخاب رشته و الانم که در مورد ازدواجم…کاملا بدون هماهنگی با من..به خواستگارم جواب رد داد و گفت این آقا اگه دست پر بیاد باز من بهش دختر نمیدم…با وجود اینکه میدونه ما عاشقانه همو میخوایم … ما کاملا سنجیده تصمیم به ازدواج گرفتیم هردو 25 سالمونه همه ی جوانبو سنجیدیم چه فرهنگی چه اجتماعی چه مذهبی و در تمامه زمینه ها با هم تفاهم داریم و کاملا همو میفهمیم و درک میکنیم … عشقمون مثله دختر پسرای 15-16 ساله نیست که کور کورانه باشه از روز اول به همه ی جوانب و عواقبش فکر کردیم ..

پدرم مهندس عمران هستن..من مهندس معمار هستم ..این آقا کارشناسی حقوق خوندن…ارشد قبول شدن الان در یک موسسه ی حقوقی شریک هستن و مشاور حقوقی هستن .. امتحان وکالت دادن منتظر جواب هستن .. جدیدا برای یه ماشین خیلی عالی ثبت نام کردن…پدرشونم دیپلمه هستن…یه کبابی دارن…درامدشونو از راه حلال بدست آوردن..در تحقیقات هم چیزی از خوبی کسی از خودش و مارد و پدرش چیزی نگفته.و تایید شدن …

ولی پدرم سر همون دو مشکلی که گفتم به شدت مخالف هستن در حدی که تحدید کردن اسممو از شناسنامشون خط میزنن..من واقعا عشقمو دوسش دارم نمیتونم فراموش کنم و ازش بگذرم..لطفا راهنماییم کنین من با این مشکل چیکارکنم چطور پدرمو راضی کنم…

پدرم فقط ازدواج با واسطه اونم یه واسطه ی فامیلی رو قبول داره…به غیر از این میگه ازدواج به طلاق منجر میشه…چیکار کنم؟شب و روزم شده دعا کردن … قراره جواب وکالتش که اومد ماشینم دستش اومد دباره اقدام کنه و پاپیش بزاره میگه کوتاه نمیادو 100 بارم که جواب رد بشنوه بازم پاپیش میزاره و کوتاه نمیاد تا بالاخره جواب مثبت بگیره… که پدرم تحدید کرده اگه بازم پاپیش بزاره ازش شکایت میکنه به جرم مزاحمت برای دخترش…ما واقعا بهم علاقه مند شدیم … اینم بگم رابطمون حساب شده بودو با آگاهی مادرامون بود و فقط در حدر 1 ساعت صحبت درهفته توو یه کافی شاپ بود .. خیلی سعی کردیم رابطمون حسابشده باشه ولی الان واقعا دل کندن واسه هردومون سخته…

راستی اینم بگم پدرم بدونه اینکه شخصا میزان درامد این آقارو چک کنه و ازش اطلاع پیدا کنه با یکی از آشناهاش که وکیله مشورت کرده اون وکیله گفته من به منشیام 400 تومان حقوق میدم فقط پدرم رو حساب همین حرف همش فکر میکنه حقوق این آقا 400 تومانه و نمیتونه یه زندگی رو بچرخونه…حتی تمایلی هم به اینکه شخصا از حقیقت با خبر بشه رو نداره…پدرم بدون تحقیق در محل کارش میگه این آقا منشی موسسه هستش..در صورتی که این اقا مشاور حقوقیه…یه مشاور حقوقی درامدی بالای 5 ملیون داره…من خودم از یک وکیل سوال کردم ولی پدرم حاضر نیست بره محل کارش…کلا گفته ارزش تحقیق بیشترو نداره سلیقه ایی جواب منفی داده بدونه در نظر گرفتن نظر و علاقه ی من…

تورو خدا بگین اصلا مخالفت پدرم منطقیه؟واقعا تضمین میکنین که ما به درد هم نمیخوریم؟ تورو خدا سریع جواب بدین.موفق باشین.