سلام من واقعا نمیدونم درد م و ب کی بگم راستش گفتم شاید شما کمکم کنید…من نو ی خانواده ی شلوغ ک 5 نفریم با پدر و مادر 7 نفر بزرگ شدم…از لحاظ مالی اکی…دانشجوام….راستش هر دختری و هر پسری باید ی سری از مراحل زندگی و طی کنه تا هم عقده نشه هم پیشرفت کنه…..والا بابام مرد خیلی خوبی اما ی خواهر دارم ک تا دانشگاه قبول شد،اونم کیش پدرم براش خونه گرفت و اکی کرد..حالا ام ک اومده تهران و انتقالی گرفته اونم بالا شهر بابام ساپرتش میکنه..29 سالشه…خیلی بهش بها میدن اما تا من ی جیزی میخوام فوری گارد میگیرن و عمل نمیکنند…اصلا خواسته هام همه پیش و پا افتاده، مثلا میگم من میخوام برم تهران ک برم باشگاه نمیزارند….وقتی میرم تهران انگار خواهرم ارد میده…. میگم باشگآه میخوام برم میگه نمیدونم کجاست و کم محلی میکنه ک برگردم شهرستان….من 21 سالمه،ن تنها این سر چیزای مسخره اذیتم میکنند….کم محلی و بی محبتی…باور کنید همش میگم آی ماش زودتر ازدواج میکردم…اما باز میگم خودم و بدبخت کنم ک چی شه…وقتی جوونی نکردی و محبت ندیدی ازدواج برا چیته….خیلی اذیتم…ی ادمی ام ک خودخوری زیاد میکنما چیزی نمیگم اما 3 ماه تابستون گذشت و نزاشتن من باشگاه برم….ب خاطر رفتار خانوادم دارم ازشون فاصله میگیرما سمت جنس مخالف بیشتر میرم….ن این ک لاشی بازی درارم ن… من خیلی حواسم هست اما اگ وقتی ناراحت باشم از دستشون…ب اونا پناه میبرم….شما بگید چیکار کنم؟!!!!توروخدا…عمرم داره میگذره