با سلام
من دختری هستم ۳۵ ساله. یک خواهر ۴۱ ساله و یک خواهر ۳۴ ساله دارم که هیچکدومشون تمایلی به ازدواج ندارند و رفتارشون در جمع طوری بوده که عملا از مدتها پیش دیگه خواستگاری به منزل ما نمیاد. نه برای من و نه برای اونها. میگن که قصد ازدواج ندارن ولی من میخام ازدواج کنم. هم به لحاظ عاطفی نیاز دارم و هم به لحاظ جنسی. والدین هم کاملا بی‌خیال مشغول زندگی خودشون هستند و هیچ تلاشی در این زمینه نکردن. خودم اقدام کردم و در سایت همسریابی عضو شدم. اول بگم که از مخاطرات همچین جاهایی کاملاً‌ آگاهی داشتم و موارد متعددی آشنایی‌های بی‌نتیجه پیش اومد تا اینکه با آقایی آشنا شدم. توی حرفهای مقدماتی که به صورت تلفنی و چت رد و بدل کردیم متوجه شدم معیارهام به مشخصاتش نزدیکه. من کاملا محجبه‌ام و اهل نماز و روزه و حلال و حروم. ایشون قبل از اینکه من به این مسائل اشاره‌ای بکنم خواسته‌هاشون رو گفتند و بعد من مشخصاتم رو مطرح کردم. این رو میگم که شبهه‌ای نباشه که طرف خواسته خودشو شبیه به معیارهای من جا بزنه تا سو استفاده‌ای بکنه. تحصیلات هر دومون فوق لیسانس هست و هر دو آذری هستیم. شباهتهای فرهنگیمون کم نیست. ایشون تقریباً‌ هشت ماه از من کوچکتر هستند. اوایل آشنایی گفتند که تردید دارند بابت این مسئله. و مایل هستند همسرشون حتی شده یک روز ازشون کوچکتر باشه. من هم با دیدن اوضاع خواستم که قطع رابطه کنیم. ولی ارتباط تلفنی ما همچنان ادامه داره و علاقه‌ای بینمون شکل گرفته که با شناخت بیشتر، داره بیشتر هم میشه. تازگی ایشون بین حرفهاشون گفتند که دیگه به نظرم برای خواستگاری رسمی مانعی نمی‌بینند و بنا هست بعد از ماه مبارک اقدام رسمی کنند.
حالا با این اوصافی که خدمتتون عرض کردم یک سوال به شدت ذهن من رو درگیر کرده. حرفهایی که بین ما رد و بدل میشه، به نظرم میاد مناسب دوتا نامحرم نیست ولی نمی‌تونم جلوشو بگیرم. ایشون من رو همسرم خطاب می‌کنه و بهم ابراز علاقه می‌کنه و مثل عقد بسته‌ها راحت حرفهای جنسی می‌زنه. اوایل معذب می‌شدم ولی به نظرم می‌رسه ما دیگه قراره ازدواج کنیم و شاید بد نباشه برای صمیمیت بیشتر گاهی از این حرفها بزنیم. ولی هنوز هم عذاب وجدان آزارم میده و مدام با خودم فکر می‌کنم آیا این همون مردیه که من میخام؟ ایشون که اینقدر راحت داره در مورد خصوصی‌ترین مسائل جسمیش با من صحبت می‌کنه آیا با کسی دیگه هم اینقدر راحت بوده یا نه؟ از طرفی مدام این فکر مثل خوره مغزمو می‌خوره که اگه به ابراز احساسش واکنش درستی ندم چی میشه؟. اگه باهاش سرد برخورد کنم که حریمها رعایت بشه، ممکنه فکر کنه من اونقدرها هم که مدعی هستم، علاقه‌مند نیستم و شاید مورد ازدواج خوبی رو از دست بدم و اگه زیادی باهاش گرم بگیرم که شدت علاقه‌ام رو بفهمه می‌ترسم فکر کنه من دختر ناپاکی هستم که با نامحرم‌ها به این راحتی خلوت می‌کنم و تلفنی باهاشون حرفهای جنسی می‌زنم. نمی‌دونم چیکار کنم. قبلا هیچ تجربه‌ی دوستی با نامحرم نداشتم و در کل شناختم نسبت به مردها به تناسب سنی که دارم، خیلی کم هست. لطفا راهنمایی کنید که رفتاری مناسب با شأن خودم و مفید برای ادامه یا اتمام این رابطه داشته باشم.
با سپاس از راهنمایی‌تون