ازدواج
با سلام و عرض خسته نباشید
من ۶ ماه پیش یک خواستگار داشتم که با بررسی کردن شرایطی که از ایشون اطلاع داشتیم به نظر مورد خوبی برای ازدواج اومد
بعد از دو سه ماه کش دادن این تحقیقات و صحبت کردن اون آقا پسر با برادرها و خانوادم و خودم بالاخره تصمیم بر رسمی کردن قضیه گرفتیم و جواب مثبت دادیم
مراحل طی شد و بله برون و نشونه و این داستانا هم اتفاق افتاد
و باز به درخواست خانواده ی من و هم چنین خودم حدود دو الی سه ماه برای شناخت گذاشتیم و درگیر خرید عقد شدیم
تو این مدت یکبار من متوجه پنهون کاری این آقا شدم که یه شب با دوستش رفته بودن بیرون و مشروب خوردن و این داستانا
و این مسئله رو تو این مدت به من نگفته بودن که اهل مشروب خوردن هستن
البته که خودش میگفت به خاطر ترس از من بوده و نمیخواسته اوایل تصور بدی ازش داشته باشیم
بخاطر این پنهون کاری دعوای بدی باهاش کردم و قهر و بی محلی
تا اینکه با واسطه دوباره رابطمون برگردونده شد
بعد از قول و قرارهایی ک واقعا از ته دلش میداد
پیش مشاور هم رفتیم و نظر مشاور این بود که پسر صاف و ساده ای هست و یک با دیگه بهش فرصت بدم
و گفت زیاد محدودش نکن که بهت دروغ بگه
گذشت و بعد از بهتر شدن رابطمون بهش گفتم ک با من راحت باش و اگر خواستی مشروب بخوری به من بگو ک ببینم نظرم چیه اجازه بگیر
حدود ۲۰ روز از گذشت این حرفا یه بار بهم گفت مشروب بخورم با رفیقم ؟ بهش گفتم از ته دل محالفم ولی اگر اصرار داری هرطور خودت صلاح میدکنی و زیاده روی نکن
و دید خوشم نمیاد و نخورد
بعد از یکی دو هفته یه شب باهاش تماس گرفتم دیدم مشروب خورده و چیزی بهم نگفته
اومد پیشم گفت میدونستم متوجه میشی ولی خب بهت نگفتم
یه بی محلیایی بهش کردم ک متوجه اشتباهش بشه
و فرداش ک اومد دنبالم دیدم بوی سیگار میده
و دیگه بعد از کلی صحبت بهم گفت ک از کی سیگار میکشه و مشروب میخوره
و گفت سیگاری نیست یا اهل مشروب نیست و این آسیبی ب زندگیش با من نمیزنه
اما گفت ب خاطر تو کنار میذارم
دیگه این دفعه وسایلای نشونه رو بهش دادم و خانوادمم به شدت مخالفت کردن که این آدم درست بشو نیست
الان دقیق ۱ ماه هست ک رابطمون به هم خورده ولی بعضی وقتا به هم پیام میدیم
از خانواده ۳ تا برادرم مخالفن و معتقدن آدمی که بشه به سادگی گول بخوره معتاد میشه
و مادرم معتقده قابل تغییره و نظرش به ادامه ی رابطه هست.
و خودم حسابی گیج شدم
واقعا نمیدونم احساس جنون دارم از فکر کردن زیاد
تمام معیارایی که میخوام رو داره فقط مشکل همین شده
نمیدونم تا چه به حرفاش اعتماد کنم؟
تا چ حد به قولاش
مشاورم بهم گفت من زیاد محدودش کردم بهم گفت این چیزا واقعیتایی هست ک توی جامعه وجود داره و هنجاره به من گفت حساس شدی وگرنه مشکلی نیست!
توروخدا کمکم کنید 😭 احساس میکنم دارم به پوچی مطلق میرسم
واقعا دوستش هم دارم
بهم میگه حق طلاق بهت میدم ماشینو به نامت میزنم
با خودم فکر میکنم میگم کسی که رفتنی هست اینطور وعده هایی نمیده ولی بازم نمیدونم!
راستی من ۲۱ سالمه دانشجو اونم ۲۶ مهندسی مکانیک داره و الان مکانیک هست
با عرض سلام خدمت شما دوست محترم
ازدواج تصیم بسیار مهمی است و شاید بزرگترین و تاثیرگزارترین تصمیم زندگی هر فردی باشد. بنابراین حساسیت شما در این زمینه کاملا قابل درک است. نکته ای که وجود دارد و ممکن است اغلب افرادی که تصمیم به ازدواج دارند آن را نادیده بگیرند این است که فکر می کنند می توانند دیگری را تغییر دهند و یا رفتارهایش را کنترل کنند که در واقعیت این اتاق نمی افتد مگر خود فرد بخواهد تغییری در خودش ایجاد کند. درباره مسئله ای که مطرح کردید به نظر می رسد این موارد (مصرف سیگار و الکل) در این فرد وجود دارد و شاید به دلیل اینکه احتمال می داده و یا مطمئن بوده واکنش شما نسبت به این مسئله منفی خواهد بود از شما پنهان کرده است. حتما زمانی که تصمیم به جدایی گرفتید با خودتان فکرهایی کرده اید. اگر واقعا این موارد برایتان غیرقابل تحمل هستند شاید بهتر باشد بر تصمیم خود پابرجا بمانید و با این فکر که ایشان تغییر می کنند به خودتان امید بیهوده ندهید. توقع هم نداشته باشید جدایی امر ساده ای باشد و با قطع ارتباط خیلی زود ایشان را فراموش کنید و غصه هم نخورید و فرایند سوگواری را تجربه نکنید! بنابراین اگر به خاطر غم و ناراحتی دچار تردید شده اید پا پس نکشید و از یک فرد متخصص در این زمینه برای طی کردن این پروسه کمک بگیرید. اما اگر فکر می کنید می توانید با این مسئله کنار بیایید، می توانید ارزیابی مجدد کرده و به ادامه این رابطه فکر کنید که البته با وجود مخالفت خانواده تان حتما به مشکل خواهید خورد و اگر چنین قصدی دارید باز هم حتما از یک درمانگر یا مشاور در این زمینه راهنمایی دریافت کنید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.
سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احرتام می باشد اما این موضوع بستگی زیادی به معیارهای شما و دیدگاهتان در مورد فردی که مشروب می خورد و یا سیگار می کشد دارد چون از نظر همه افرادی که از این موارد استفاده می کنند این است که هر زمانی که بخواهند می توانند این مصرف را ترک کنند در صورتی که این موضوع رخ نمی دهد و اگر بدن به این موارد عادت کند ترک کردن سخت می شود و نیاز است که فرد بخاطر خودش اقدام به ترک کند نه فرد دیگری چون ممکن است در صورت نبود و یا مشکل با این فرد بازهم آن رفتار تکرار شود .
پس بهتر است اگر این موراد برای شما از اهمیت زیادی برخودار می باشد به ایشان بیان کنید که می توانند در آینده در شرایط جدیدی که از این نظر دارند برای خواستگاری مجدد اقدام کنند .
بهتر است تصمیم نهایی خود را به کمک خانواده و مشاوره حضوری مجدد بگیرید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید چون با توجه به اینکه شما وسایل این فرد را پس داده اید دادن پیام به هر دلیلی می تواند برای هردوی شما آسیب زا باشد .
دقت کنید که شما بیان می کنید که از این فرد خواسته اید در صورتی که می خواهد مشروب و یا سیگار و… مصرف کند از شما اجازه بگیرد و این به این معنا می تواند باشد که شما ایشان را به عنوان یک فرد بالغ قبول ندارید و اینکه ایشان بخواهند از شما برای کارهایشان اجازه بگیرند می تواند بازهم آسیب زا باشد .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۶۲
وقتی از مشروب و سیگار خوشت نمیاد نباید با کسی ک حتی ب صورت نفریحی استفاده میکنه ازدواج کنی.
تمام.