ازدواج
با عرض سلام و احترام، در ابتدا بر خود لازم میدانم از لطف شما به هموطنان سپاسگزاری نمایم. من در ارتباط با ازدواجم دچار سردرگمی هستم و احساس میکنم که قادر نیستم تصمیم خود را عملی کنم. من فرزند دوم خانواده پنج نفری هستم. خواهرم چهار سال بزرگتر و متاهل و مهندس کامپیوتر و برادرم دو سال از من کوچکتر و مهندس برق شاغل در یکی از کارخانه ها. پسری ۳۲ ساله هستم. از بچگی فرزندی آرام و سر به راه بوده ام. دوران مدرسه رو نمونه دولتی بودم و سه مقطع کارشناسی و ارشد و دکتری را دانشگاه تهران با رتبه اول بودم با کلی سابقه تحصیلی. دو سال پیش بعد از فارغ التحصیلی با توجه به وضعیت کار در ایران تصمیم گرفتم برا خارج از کشور درخواست فوق دکتری بدم. یک سال بعد به کانادا رسیدم و الان مشغول کار به عنوان فوق دکتری هستم. حقوقم متوسط جامعه است. برا ازدواج تلاش زیادی کردم ولی شرایط جوری پیش میرفت که احساس میکردم که من در کمال صداقت بودم ولی هر موردی خانواده اعلام کردن به جایی نرسید. همین چند وقت پیش خانواده ام موردی معرفی کردن و بعدا متوجه شدیم که اونا منتظر چند خواستگارن تا انتخاب کنن و منم بشدت متنفرم از این کار. پدر من شرایط حمایت مالی رو ندارند و خودم درآمد دارم. الان در یکی از شهرهای کوچکی هستم که دختر ایرانی نیست اینجا. در کنار این پیشامدها، دختر یکی از اقوام( مادرانمان دختر عمو هستند) نیز در ایالت های دیگر کانادا مشغول به کار است. شرایط مالی و فرهنگی خانواده ها یکیه. کارشناسی ارشد دارند و ده ماه از من کوچکترند. ایشون یکسال قبل از من برا کارشناسی ارشد دوم به کانادا اومدن و در مواردی که ازشون کمک خواستم هم کمک کردند. قصد ندارم دختری از ایران به اینجا بیارم و فکر میکنم بهتره از ایرانی های اینجا انتخاب کنم. سال اول که اینجا بودم سعی کردم به صورت غیرمستقیم نظرات ایشون رو راجع به موضوعات مختلف جویا بشم. راجع به اغلب موضوعات همفکر هستیم ولی یک موضوع برام تا حدی نگران کننده است و اونم بحث شئونات ایرانی ماست و من با خوردن مشروب مخالفم و دوست دارم پوشش خانم من زننده نباشد. من هم اروپا و هم کانادا زندگی کردم و با نداشتن حجاب مخالف نیستم ولی با بدن نیمه عریان مخالفم. ایشون فقط در مهمانی ها مشروب میخورن و در تعدادی از عکسهاشون نیمه برهنه هستند. آیا میتونم با صحبت کردن راضیشون کنم؟ این موضوع ذهنم رو خیلی درگیر کرده. از طرفی گزینه هام برا ازدواج کمه و از طرفی سنم داره بالا میره و از نظر نیاز جنسی هم تحت استرس هستم.
با سلام خدمت شما دوست گرامی
دوست عزیز با توجه به شرایطی که مطرح کردید احساس شما در این زمینه و اینکه قصد ازدواج دارید و نگرانی شما درباره انتخابتان کاملا قابل درک است.
اولین نکته ای که وجود دارد این است که واقعا شما نمی توانید کسی را تغییر دهید.
هر کسی در نهایت بر اساس معیارها و باورها و افکار و ادراک و ارزش های خودش رفتار خواهد کرد و اگر بخواهید کسی را کنترل کنید و یا انتظار داشته باشید مطابق میل شما رفتار کند با احساس ناکامی روبرو خواهید شد.
یکی از اصول رابطه درست و سالم این است که هر کسی به همان صورتی که هست مورد پذیرش طرف مقابل قرار بگیرد و میل به تغییر دادن از سوی طرف مقابل مانع براورده شدن نیاز به آزادی و قدرت است که از جمله نیازهای اساسی هر فردی است.
به این معنا که هر کسی حق دارد خودش درباره نحوه پوشش خودش تصمیم گیری و انتخاب داشته باشد.
شما می توانید شرایط و خواسته و انتظارتانن را با ایشان مطرح کنید اما درست به نظر نمی رسد که توقع تغییر داشته باشید و یا ایشان بخواهند خودشان را بخاطر شما تغییر دهند و سانسور کنند و این موضوع حتی اگر در ظاهر پذیرفته شود حتما در اینده مساله ساز و مشکل آفرین خواهد شد.
با توجه به اینکه شما مهاجرت کرده اید و در آنجا فرهنگ به گونه دیگری هست، مسلما خواسته و شرایطی که دارید انتخابهای شما را محدودتر هم خواهد کرد.
دیگر این تصمیم خودتان است که آیا این معیار تا این اندازه برایتان مهم است که حاضر باشید باز هم برای ازدواج صبر کنید یا اینکه می توانید از طریق بررسی و ارزیابی بیشتر و یافتن دلیل اینکه این موضوع چه معنایی برای شما دارد و آیا می توانید درباره آن تجدید نظر و ارزیابی مجددی انجام دهید.
در ین صورت می توانید مشاوره فردی دریافت نمایید تا بتوانید از طریق اولویت بندی ملاکها و معیارهایی که دارید و با توجه به شرایط موجود بتوانید بهترین انتخاب را داشته باشید.
همچنین به شما توصیه می شود هرگاه قصد ازدواج با ایشان یا هر فرد دیگری را داشتید حتما مشاوره قبل ازدواج دریافت کنید تا بتوانید با شناخت و آگاهی بیشتری انتخاب کنید و به این ترتیب مناسبترین و بهترین تصمیم گیری را داشته باشید.