اعتماد نکردن به کسی

من ۴ سال پیش از ایران برای تحصیل خارج شدم.الان هم تحصیلات تکمیلیمو ادامه میدم هم تو یک شرکت بزرگ کار می کنم.ازلحاظ رابطه با توجه به وضع خوب مالی پدرم,با افراد متعددی بودم.۸ ما پیش با کسی اشنا شدم که واقعااحساس کردم که شخصی هست که میخواستم.ایشون خیلی مضیعتها دارن.ولی یک چیزی که منو خیلی اذیت مکنه اینکه موبایلشونو هی قایم می کردن.بعد چند ماه من اتفاقی وارد یک گروهی شدم که ایشون با ۲ تا از دوستای پسر و همخونه شون بودن.در مورد کلا سکس و پورن صحبت میکردن.من ادم خیلی شلوغی بودم.خیل اجتماعی بودم.
ولی واقعا دیگه دارم از شک دارم دیوانه میشم.خوب ایشون گفتن شوخی بود و پاک کردن.ولی منوباز شک دارم.ومعذرت خواستن. نمیدمنم واقعا درست هست من با این خانم که می دوستن من می خوام ازدواج کنم.باز اعتماد کنم یا نه من قرار بود یک ماه دیگه با خوانوادم اشنا کنم.ای اصلا درست هست این کار?

الان من چند وقته برادرم هی می ره سراغ کشوی میزم و هی از توش چیزهام رو برمیداره.هی هم میگه نمی کنم ولی بازم می کنه.حالا علاوه بر اونها من شارژر دارم برای خودم با پول خودم بعد برای اینکه شارژرهامون قاطی نشه روش اسممو نوشتم بعد اومده پاکش کرده و اسم خودشو نوشته و هی می گه شارژر خودشه در صورتی که مال منه و اون تو شارژر خودش سیم شارژرشو گم کرده و برای همین مال منو برداشته😭😭😭