سلام من دبیرستانی هستم . در دبیرستان از روز های اول یکی از دانش آموزای کلاسمون رو دیدم و انگاری که به معنای واقعی کلمه عاشقش شدم . چرا چون دائما بجای درس سر کلاس حواسم به اون بود نه درس . در زنگ های تفریح بصورت مخفی تعقیبش میکردم و در خونه هم به فکرش می بودم و گریه میکردم . البته قصد من فقط دوستی با اون بود
از طرف اون ماجرا فرق داشت و بنظر من یا از من میترسید و یا نسبت به من بی تفاوت بود.
من هم میترسیدم که باهاش صحبت کنم یا اگه نگاهم میکرد میترسیدم نگاهش کنم
البته دو سه باری هم باهاش صحبت کردم و نتونستم بحث رو باز کنم
یه مدت از راه و روش های دینی استفاده کردم (دعا و ذکر و…) که اون جواب نداد
بارها هم سعی کردم که از اینستاگرامش چت رو شروع کنم . ولی اون سنگین و کوتاه جواب میداد . طوری که نشه بحثی رو شروع کرد . اینستاگرامش رو به من نداد و من از طریق پیج معلممون پیداش کردم
مدتی کوتاه بهش کم توجه تر شده بودم . چون ذوقی از طرف مقابل نمیدیدم . بارها میشد که حتی جواب سلام من هم نمیداد!
اما بعد از اینکه نسبت بهش کم توجه شدم دوباره توجه من بهش شدیدتر از اولش شد
با خودم گفتم که از این بخاری بلند نمیشه ، ممکنه سال دیگه از مدرسه بره
بهتره همین چیزی که ازش دارم رو بچسبم و فعلا بقییه رو ول کنم.
شروع کردم به جستجو و تحقیق
علایقش رو فهمیدم – دوستاش رو شناختم – شماره موبایل و خونه اش رو یواشکی از اطلاعات مدرسه برداشتم
از کارام هم پشیمون نشدم
چونکه تو این وضعیت کرونا هم اضافه شد و مدارس تعطیل شد
و دیگه تا امروز ندیدمش
حالا من ازش خیلی اطلاعات دارم اما اون حس رو به من نداره
اطلاعات به هیچ درد نمیخوره
فقط همینی رو که دارم رو باعث میشه گم نکنم
شمایی که میخوانی من نمیشناسمت
اما لطفا به من بگو چجوری باهاش دوست بشم؟