1
خانواده
سلام من 17 سالم دو ساله با یه پسر دوست بودم چند باری مادرم متوجه شد و دعا شدیدی اتفاق افتاد وای من التماس کردم به پدرم حرفی نزنه اخرش باز هم مادرم فهمید که من کات نکردم به پدرم گفت دلیل کات نکردنم دوست داشتن بود و این حس دو طرفه بود . حساس ترین موضوع تو خانوادم دوستی با پسر هر چند اون اقا قصدش خیر بود و هدفمون ازدواج بود اما فعلا هم بچه ایم هم شرایطشو نداشتیم پدرم به من از گل نازک تر نگفته بود اما بعد از فهمیدن این قضیه منو با کمربند زد و از درس خوندن و کلاس رفتن محرومم کرده و دیگه اجازه حضور تو مدرسه و کلاس های انلاین هم نمیده . دسترسی به چیزی هم ندارم الان یواشکی با کامپیوتر اومدم تا کمکم کنید چیکار کنم لطفا سررریع جوابمو بدید خیلی نیاز دارم
سلام به شما دوست عزیز
ببین عزیزم احساساتی که داری قابل احترام هست اما همانطور که خودت بیان کردی اینکه شما در این سن بخواهید بیان کنیدهدفتان ازدواج است کمکی به شماها نمی کند و تنها خیالپردازی های دوران نوجوانی می باشد چون اینده هردوی شما هنوز مشخص نیست و در آن زمان که شرایط سنی و رشدی ازدواج را داشته باشید و به هویت کامل تری نیز رسیده باشید می توانید در مورد این موضوعات در همان زمان تصمیم گیری کنید تا برای شما آسیبی نداشته باشد .
اینگونه روابط با فرهنگ های بسیاری از خانواده های ما در ایران هماهنگی ندارد و می تواند برای شما آسیب های زیادی را به دنبال داشته باشد و لطمه بیشتری به زندگی شما بزند .
بهتر است تصمیم گیری در مورد این روابط را به آینده و شرایط سنی و رشدی بهتر قرار بدهید و در این مسیر در زمان مناسبی با پدر و مادر در مورد اینکه می دانید مسیر اشتباهی را طی کرده اید صحبت کنید و صحبت های انها را نیز بشنوید تا بتوانید در طول زمان با رفتارهای مناسب این اعتماد را بازسازی کنید و نتیجه گیری بهتری داشته باشید .