با عرض سلام
۳۲ سالمه ۱۲ ساله ازدواج کردم یه دختر ۱۰ دارم ودومی رو ۳ ماهه باردارم دوسال پیش همسرم با یه خانم از طریق تلفن باهم در تماس بودند که من متوجه شدم و همسرم گریه و زاری کردن و گفتن پشیمان هستند و من این موضوع را با هیچ کس در میان نگذاشتم و بخشیدمش من و همسرم زندگی ارام و ساکتی داریم هیچ مشکل خاصی نداریم شاید این حرفا براتون تکرای باشه ولی واقعا من هیچ ایرادی در خودم نمیبینم همسرم ادم خوش گذران هستس مشکلی با سفر یا تفریح با دوستاش اصلا ندارم الکلم مصرف میکنه تقریبا اکثر شبا مسته ولی باز زیاد بهش سخت نمیگیرم چون باعث ناراحتی و اذیتم نمیشه باور کنید همسرم همیشه از منتو جمع تعریف میکنه ولی باز متوجه شدم حدودا ۷ ماهه با یک دختر در ارتباطه وقتی مچش را گرفتم زود اعتراف کرد وگفت نمیدانم چی شد شیطان گولم زد و از این حرفای خاله زنکی باز گفت پشیمانم و من را ببخش دیگر تکرار نمیکنم ولی من دیگه بهش اعتماد ندارم دوست دارم یبار برای همیشه از دستش خلاص بشم مگه گناه من چیه الان دو روزه کار من شده گریه و زاری واقعا خدا عجب صبری داره که یه زن باردارو اینجوری امتحان میکنه من ادم مقیعد هستم خجالت میکشم ابروی همسرمو جلوی خانوادهامون ببرم از طرفی هم دیگه نمی تونم باهاش زندگی کنم لطفا من رو جای خواهر یا دختر خودتون بزارید و مشکلمو حل کنید ازتون ممنونم