شرایط خانواده عروس
سلام من خواستگاری دختری رفتم ک همکارم هستن 1 سال و 2 ماهی با هم همکاریم و حدود 6 ماهه ک با تلاش های بنده با هم اشنا شدیم
اگر نیاز به مقدمات اولیه در رابطه با اشنایی ک شرح بدم
و اگر نه سوالم رو بیان کنم
4 شرط پدر ایشون برای وصلت کردن
1 ایشون حق کار چردن داشتهدباشن ب شرطی ک در عقد نامه ذکر شه
2 ایشون انتخاب محل سکونت زندگی رو داشته باشن البته به شرط عقد در عقد نامه
مهریه 175
و اینکه حق طلاق به مساوات باش
دگ شرط پایین رو مشکلی ندارم
ولی دو شرط بالا رو با اینکه زبونن بهش ایمان دارم ک عمل میکنم و بهشون اطمینان خاطر دادم ولی گفتن باید حتما ذکر شه
من احساس بدی دارم ک به من و کلامم اعتماد ندارن خواستم نظر کارشناسان عزیز رو بدونم
اگر سوالی هم برای جواب دادن ب این سوالم دارین بنده در خدمتم
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد اطلاعات بیشتری در اخیتار ما قرار بدهید تا باهم بتوانیم صحبت کنیم و نتیجه گیری داشته باشیم .
۱٫هریک از شما چند سال دارید؟
۲٫این شرط ها از نظر خود این خانم نیز مورد تایید هست؟
۳٫برای شما این امکان وجود دارد که هرجای این خانم خواستند محل سکونت را ایجاد کنید؟
۴٫اینکه ایشان کار کنند برای شما مورد پذیرش هست و دیدگاه خود این خانم در این مورد چیست؟
۵٫این میزان مهریه برای شما و شرایطی که دارید مورد تایید هست؟
۶٫نگرانی شما بیشتر در چه زمینه ای می باشد؟
۷٫واکنش شما در مقابل خانواده ایشان و این صحبت ها چگونه بوده است؟
در خدمت هستم ممنونم ک وقت گذاشتین
۱_من متولد ۷۴ و ایشون متولد ۷۵
۲_احساس بنده راجب این شرط ها اینه ک خود ایشون این خواسته رو بیان کردن ک پدر مادرشون بر روی انها تایید و تاکید شدن
خیلی پافشاری بر روی دو شرط اول دارن و این رو مورد قبول نمیدونم از نظر خودم ک حتما بیانش میکنمم
۳_منظور از اینکه هرجا یعنی دوست دارن سمت خونه مادریشون باش و در همون حوالی باش
ب این علت ک من خودم ی محل شکونت نقلی داشتم ایشون راضی نبودن بیان این سمت برای همین دوست داشتن سمت مادرشون باشن و همون سمت زندگی کنن
۴_من بذای قبول نوشتار در عقدنامه بشدت مشکل دارم ولی برای کار ایشون در اوایل اشنایی هم گفته بودندد ک میخواهن کار کنند و برای همین توافق هایی کردیم ک بله کار کنند
کار کردن در شرایط بد اجتماعی رو قبول ندارم ولی گفتم اگر مورد تایید باشه و محل کار درست حسابی باش هیچ مشکلی ندارم
از نظر خودم ایشون الویت اولشون مار بعد زندگی چون میگن ۱۲ سال درس خوندم ک کار کنم و دلمومیخواد پول در بیارم و مستقل باشم
حتی من خودم بیان کردم ک ایا شما مشکل ندارین ک چجکند سوایی دیگه شما درامدت از همسرتم بالاتر باشه ایشون گفتن نه چون قرار یکی بشیم
چون ایشون ارشد معمهری خوندن و من کارشناسی نرم افزار
ولی شغل بنده تکنسین دستگاه برش اب هست
۵_مورد مهریه رو ک اولش بیان کردم اگر ۵۰ تا باشه سعی میکنم در همون اول پرداخت کنم اما این سطح و توانشو نداشتم و ندارم ولی باز چون خودشون بعد از صحبت گفتند عندالاستطاعه بنده مشکلی ندارم
۶_نگرانی بنده از این جهت هست ک من پیشتر بر روی هر مساعلی کوتاه اومدم برایداینکه گفتم ازدواج و هر کسی سلیقه ای داره ولی باید کوتاه اومد و این تفاوت ها رو درک کرد اما اینکه ایشون الاندمیگن وقتی ثبت بشه من نیازی ندارم ک شما اجازه بدی دیگ کار کنم و دیگ بعدا محکم کاری و اینکه ایشون و خاحوادشون برای من این اررش رو قاعاکل نشدن ک بنده حرف زدم و روی حرفم میمونم
اینکه ایشون بعد از کار دیگ ب مساعل زندگی نرسن چ اهمیتی داره ازدواج
۷_با مادر ایشون صحبت کردم اول ک خیلی تند با بنده برخورد کردن اما بعد کوتاه اومدن و نرم شدن وکلی حرف و حدیث دیگ
ک نهایتا گفتن از خیر محل اشتغال میگذرن ک ثبت بشه
اما حق اشتغال ن
تموم ترسم اینه بعدا اگر گلایه ای کنم ایشون بگن ن شما حق گلایه نداری
بازم اگر چیزی رو مطرح نکردم بفرمایید