عاشق شدن
سلام خسته نباشید
من ۳ ماه هست عاشق دختر خالم شدم از عید ، اما نمیدونم که بهش میگن عشق یا نه خود به خود دوسش دارم ، در واتساپ مدتی همینجوری عادی در مورد مسائل درسی و … صحبت کردیم من استوری های عاشقانه میگذاشتم و او هم میپرسید واقعا عاشق شدی؟ میگفتم آره میگفت بگو کیه نمیگفتم تا این که بهش گفتم اگه کسی بهت پیشنهاد دوستی بده چیکار میکنی یه چیزایی گفت و بعدش گفت بهت شک کردم راستشو بگو خودتو خلاص کن موضوع رو گفتم ولی اون گفت کاری از دستم بر نمیاد دوس ندارم بخاطر من افسرده و مریض بشی گفت تا ۲۰ سالگی منتظر بمون بعد به خانوادت بگو منم الان ۱۷ سالمه و اون ۱۶ ، بعد گفتم نمیتونم تحمل کنم نمیتونمپیام ندم بهت گفتم بلاکم کن و اون بلاکم کرد گفت بخاطر اینکه اذیت نشی حالا باید چیکار کنم اون در شهر دیگه و من در شهر دیگه .. فراموشش کنم ؟
سلام به شما آقا معین
احساساتی که به این خانم دارید قابل احترام هست و خب کاملا طبیعی می باشد که شما در این شرایط سنی این احساسات را تجربه کنید اما خب هردوی شما در سن نوجوانی قرار دارید و وارد شدن به این روابط می تواند تمرکز زیادی را از هردوی شما بگیرد به همین دلیل هم اهمیت دارد که به شرایط سنی و رشدی که دارید توجه کنید و با بررسی اولویت های این شرایط سنی و هدف هایی که برای آینده دارید در این مسیر گام بردارید.
در آینده در شرایط سنی و رشدی بهتر اگر بازهم این احساسات وجود داشت و فرد مقابل شما معیارهای شما را داشت میتوانید در مورد این رابطه تصمیم گیری کنید.
]نازنین: سلام من حدود ۲ ماه رل در حد مجازی بود بعد از یک ماه دوباره با دوست رلم آشنا شدم حدود ۵ روز که بعد به این فکر رسیدم که بهش بگم که حدود دوماه باهاش ر ل بودم که بعد از شنیدن حرف های من با اینکه عاشقم بود ترکم کرد و میگه دوست ندارم با رل رفیقم رل بزنم اما خودم میدونم که عاشقانه دوستم داره
سلام به شما نازنین جان
در این مورد اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱٫ هریک از شما چند سال دارید؟
۲٫ دلیل اینکه شما رابطه اول خود را ترک کردیدچیست؟
۳٫ معیارهای شما برای انتخاب این فرد جدید چه ویژگی هایی می باشد؟
۴٫شما از کجا می دانید که ایشان عاشق شما هستند؟
۵٫ اگر ایشان تمایل به رابطه داشتند چرا باید رابطه را ترک کنند؟
سلام.من۱۸سالمع و امسال سال کنکورمع و چون ت تیزهوشان درس میخونم همه دیگ میگن تو پزشکی قبولی.حدود چهار ماه پیش ی اقایی ک فامیل دور ب حساب میاد اومد توی ذهنم بااینک ن زیاد دیدمش ن زیاد حرف زدبم
اولش میگفتم خب حتما ی دوست داشتن سادس یکم بعد از ذهنم میپرع
الان چهار ماهه بیشتر شدع کمتر نشده.تااینک تصمیم گرفتم باخودشون درمیون بزارم۳۲سالشع و اختلاف سنی هم خیلیع
سه روز فقد باهاشون در ارتباط بودم و اون سع روز با انرزی فقد درسام میخوندم
اما بعد سع روز گقتن ک اختلاف سنی خیلیع و کلا دل خوشی از دختر ندارع.و این ک شد واقعا خیلی حالم بدتر شد جوری ک اصلا ن میتونم برا کنکورم بخونم ن هیچکاری کنم از همه چیم افتادم.چند ماه صبر کردم ک شاید ی حس گذراس ولی هرروز بیشتر میشع و حال منم بدتر.هرچی صبر کردم اما از ذهنم پاک نمیشن
سلام به شما فاطمه جان
ببین عزیزم این احساس دوست داشتن و تمایل به دوست داشت شدن در شرایط سنی شما یک امر طبیعی است و خب شما نیاز است که به این احساسات خودت احترام بگذاری اما خب در زمان فعلی شما در سال مهمی از زندگیتان قرار دارید و خب اگر بخواهید درگیر این روابط و احساسات بیش از اندازه شوید خب از مسیر اصلیتان دور می شوید و خب این به مرور مشکلات شما افزایش می یابد.
دقت کنید که هر چیزی در جایگاه خودش با ارزش و با اهمیت می باشد و خب در این مسیر بهتر است برای پاسخ به نیازهای عاطفی خودت زمان بیشتری به خودت بدهی تا در آینده در شرایط سنی و رشدی بهتر بتوانی در مورد این احساسات تصمیم گیری کنی.
شما در مسیر احساسی که داشتی گام برداشتید اما در هرصورت این آقا براساس معیارهایی که دارند و شرایط خودشان و باورهایشان در مورد این رابطه تصمیم گیری کرده اند و خب اهمیت دارد که شماهم بتوانید به این واقعیت ها توجه کنید جون شما تازه یک خانم نوجوان هستی در صورتی که این آقا در میانه های جوانی قرار دارند.
آنچه اهمیت دارد این است که شما از خودتان بپرسید سال آینده در همچین ماهی می خواهید در کجا قرار داشته باشید و بر مبنای آنچه برای زندگیتان می خواهید گام بردارید.