عرض سلام وادب…ببخشیدمن وشوهرم همیشه سرکارشوهرم دعوامون میشه….تابهش میگم چراپیش بابات کارمیکنی چراحساباتوبابابات تسویه نمیکنی چراحقتونمیگیری سریع میگه چی کم داری چی کم گذاشتم برات توزندگی وازین حرفا وزود بدش میاد….یامثلاشوهرم کلی برارفیقش کمک کرده ورفیق جونیشه…وحالایه بحثی پیش اومده که مابه کمک اون نیازداریم واون هی براشوهرم تاقچه بالامیذاره…ومن تابهش میگم که ببین یه عمربراش خدمت کردی وهرکاری خاسته براش کردی ببین حالاکه تونیازداری چجوررفتارمیکنه ونامردی میکنه باهات…بفرما..بعدپس فرداکه کمک خواست بدوبرو قرض بده بهشواین حرفا……این رفیق نیس ونامرده….تااینارومیگم میگه اگ اونم نامردی کنه من نامردنیستم من یکی ک بهم بدی کنه بهش خوبی میکنم تامتوجه بدیش بشه….منم بهش گفتم باشه بروهرچی خاس بهش خوبی کن…بااین کارت اون نمیگه توخوبی پیش خودش میگه عجب نفهمیه که کاری ک باش کردمونفهمید وبازم کلاسرت میذاره…وهمیشه سراین دوتابحث باهاش دعوادارم هموز2سال نگذشته وهمش میگه مگه چیزی برات کم گذاشتم وتوزن خوبی نیسی بجااینکه کمکم کنی همش میگی بقیه دارن سرت کلامیذارن ونمیتونی حق خودتوبگیری واین حرفا..میشه بگیدمن چیکاربایدبکنم که من وحرف ونظراتم یکم براش مهم باشه وبه حرف من گوش بده نه فقط حرف باباشورفیقش