عشق یا منطق؟
سلام خسته نباشین.من 22 سالمه و دختر داییم 21 سالشه.تقریبا از 15 سالگی یه حس عجیبی بهش داشتم به طوری که بخاطرش تابحال با هیچ دختری نبودم و به هیچکسی فکر نمیکنم جز اون.ولی چندتا مشکل دارم : اول اینکه اونا میلیاردرن و مهاجرت کردن به امریکا و ما کمی وضع مالیمون ضعیفه. دوم اینکه اون پزشکی میخونه تو امریکا و خب من درسم قویه ولی رفتم حقوق خوندم تو پیام نور چون رشته خودمو دوست نداشتم و درحال حاضر دارم یه کاری رو شروع میکنم که احتمال داره درامدش خیلی خوب باشه بعد 2 یا 3 سال . سوم اینکه اون نمیدونه من دوستش دارم یعنی هیچکس نمیدونه.چند بار خواستم فراموشش کنم ولی نمیتونم.نمیدونم بهش بگم یا نه.برام سخته قیدشو بزنم به نظر شما چیکار کنم؟خودم میگم اگه وضعم خوب بشه بهش میگم ولی احساس میکنم دیر میشه.و در ضمن نمیدونم اون به من چه حسی داره…خیلی بده.
سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احترام هست اما دقت داشته باشید که در این مسیر اگر هدف شما ازدواج می باشد در این مسیر نیاز است که زمانی اقدام کنید که شرایط شروع یک زندگی مشترک را داشته باشید تا بتوانید بر مبنای شناخت در زمان مناسب در مورد ازدواج تصمیم گیری کنید .
چون در زمان فعلی اقدام برای این موضوع با توجه به فامیل بودن و اینکه شناختبی نیز وجود ندارد می تواند با دیدگاهای اشتباهی همراه باشد در کنار اینکه شما می توانید با ایجاد روابط خانوادگی بیشتر با شناخت بیشتر تصمیم گیری کنید .
چون اگر بخواهید بر مبنای خیالپردازی های خود پیش بروید ممکن است با مشکلات بیشتری مواجهه شوید چون در این مسیر نیاز به شناخت می باشد تا بتوانید در این مسیر تصمیم گیری داشته باشید .
تا زمانی که شما ندانید معیارها و دیدکاهای این خانم برای ادامه مسیر زندگی خود چیست نمی توان در این مورد نظری بیان کرد و براساس شناخت در این مسیر شما می توانید تصمیم گیری داشته باشید .