1
قهر مداوم همسر
با سلام. اینجانب مذکر و 32 ساله هستم و مدت 6 سال است که ازدواج کرده ام. من و همسرم همدیگر را دوست داریم.او مهربان و محترم است. ولی همسرم احساسات خود را بروز نمی دهد. با کوچکترین حرفی ناراحت شده و قهر میکند و بعد از مدتها نیز دوباره مسله را یاد اوری میکند. مدام اخم می کند و قیافه می گیرد . در صورت برقراری رابطه جنسی رابطه خوبی داریم ولی اکثر اوقات تمایلی به رابطه ندارد . در صورتی که از مسئله ای ناراحت شود فقط سکوت می کند وراجب آن صحبت نمی کند . با توجه به اینکه تقریبا هر شب با قیافه اخم الود مواجه هستم و نیاز های جنسیم مرتفع نمی شود سخت در عذاب بوده و تمام انگیزه های خود را از دست داده ام .
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناراحتی و ناکامی شما بابت مسئله ای که مطرح کردید کاملا قابل درک است.
افراد معمولا برای اینکه خواسته شان را پیش ببرند از شیوه قهر و بی توجهی استفاده می کنند غافل از اینکه اینگونه رفتارها جزو رفتارهایی هستند که به شدت رابطه را تخریب می کنند.
ظاهرا ایشان سبک مواجهه با مشکلات و اختلافاتشان با شما درست و کارآمد نیست.
اختلاف و نارحتی بین افراد همواره وجود دارد و نمی توان آن را حذف کرد.
اما باید آموخت که از شیوه درست آن به حل مساله و یا مدیریت آن پرداخت.
چرا که در عین حال ممکن است خیلی از تعارضات و اختلافات بین همسران حل شدنی نباشند و نتوان آن را برای همیشه رفع کرد بلکه می توان باید به شیوه موثری آن را مدیریت کرد.
به طور کلی بهترین شیوه حل اختلافات و ابراز ناراحتی ها و رنجش ها و دلخوری ها، گفتگو است.
فقط از طریق گفتگو می توان با ارداک و افکار و احساسات یکدیگر آشنا شد و دربارره آنها صحبت کرد و با رسیدن به ادراک مشترک و بازتعریف مسئله، به گزینه های موجود فکر کرد و گزینه ای را انتخاب کرد که تا حدودی مورد رضایت هر دو طرف باشد.
بنابرای بهتر است در این زمینه از خودتان آغاز کنید و بیان موقعیت قهر ایشان (یا هر موقعیتی که باعث سردرگمی و ناراحتی شما شده است)، در ابتدا موقعیت مورد نظرتان را فقط مانند دوربین فیلم برداری بدون تفسیر و برداشت خاصی توصیف کرد و شرح دهید.
سپس افکار و برداشت خودتان را از این موقعیت خیلی واضح بیان کنید که مثلا در این مواقع فکر می کنید کل بار رابطه بر دوش شما است و یا این در ذهنتان می آید باز چه شده و من چه کردم که با من اینگونه رفتار می کند یا هر آنچه که در ذهن خودتان است.
در مرحله بعد احساستان را در این مورد صراحتا بیان کنید و از ضمیر من استفاده کنید و بگویید که در این موارد احساس سردرگمی، فرسودگی یا ناامیدی و ناامنی می کنید یا اینکه انگار کافی نیستید و یا هر احساسی که واقعا تجربه می کنید.
در آخر هم خواسته و انتظارتان را در این زمینه مطرح کنید و به طور کاملا واضح عنوان کنید و توضیح دهید که مثلا از ایشان انتظار دارید اگ ناراحت می شود در مورد آن صجحبت کند و یا از شما بخواهد در فرصت مناسبی با هم صحبت کنید و شما هم در این صورت حتما پذیرا خواهید بود چرا که انتظار دارید مسائلتان را مانند دو انسان عاقل و بالغ مطرح کرده و درباره آن صحبت کنید تا بتوانید راه حلی برای آن بیابید و یا اگر سوءتفاهمی پیش آمده آن را برطرف کنید و به هر ترتیبی به هرحال به توافق برسید و ادراک و احساس و خواسته تان را با یکدیگر به اشتراک بگذارید.
به این ترتیب هم خودتان این شیوه را تمرین خواهید کرد و هم همسرتان را دعوت به مسئولیت پذیری در قبال کیفیت رابطه تان و اقدام موثر در جهت خواسته ها و نیازهایش خواهید کرد.
نکته مهمی که باید رعایت شود این است که در این گفتگو به هیچ عنوان نباید از سرزنش، قضاوت، برچسب زدن، توهین و تحقیر و یا پرخاشگری استفاده کرد و هر کدام از این موارد می تواند مسیر بحث را کلا منحرف کند.
در حالیکه اگر درست انجام شود و با هدف شنیدن و متوجه شدن ادراک و خواسته و فکر و احساس طرف مقابل برای رسیدن به یک توافق دوسویه و دو سر برد، به سمت حل مساله و توافق پیش خواهید رفت.
اگر در این زمینه نیازمند به دریافت راهنمایی های بیشتر و دقیقتری بودید به شما توصیه می شود برای دریافت کمک حرفه ای و تخصصی به یک زوج درمانگر مراجعه نمایید تا بتوانید در جهت بهبود رابطه و ارتقای کیفیت زندگی مشترکتان گام های موثری بردارید.