مشاوره خانواده
سلام وقتتون بخیر. من ی دختر 24 ساله هستم. در سن 17
سالگی ی ازدواج ناموفق داشتم که شوهرم با کسی دیگه
رابطه داشت و من اینو تو عقد فهمیدم و جدا شدیم.
الان عاشق کسی شدم که زن داره و ی دختر 11 ساله داره.
ایشون منو دوست داره منم دوسش دارم. ایشون 34 سالشه.
الان برا من خواستگار اومده و خانوادم اجبار میکنن که به
این جواب مثبت بدم. میگن که چون شرایطش مثل شرایط
منه قبلا ازدواج کرده تو عقد جدا شده برای من خوبه.
ولی اصلا مهرش به دل من نشسته.
و من کسیو دوس دارم ک دوسم داره.
ما دوتا بدون هم نمیتونیم زندگی کنیم.
ایشون با زنش اختلاف داره اصلا زنش هیچوقت نیست کنارش.
جدا زندگی میکنن زنش همیشه خونه مامانشه.
من اصلا شرایط روحی خوبی ندارم اگر یهویی از عشقم
دست بکشم برم تن به ازدواج اجباری بدم قطعا دیوونه
میشم. داغون میشم. اونی هم که دوسش دارم داغون میشه
ما بدون هم نمیتونیم زندگی کنیم. من بیماری ام اس هم دارم
و اصلا حالم خوب نیست. و اصلا نمیدونم باید چیکار کنم.
موندم عقلم کار نمیکنه دیگه. انقد که جوش زدم پاهام احساس
میکنم فلج شده. لطفا راهنماییم کنید من با این شرایط باید
چه کاری کنم که درست و عاقلانه باشه؟
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساسات شما در این زمینه قابل درک است و این که به فردی علاقه مند شده اید و دوست دارید ایشان را کنار خودتان نگه دارید.
این که در گذشته ازدواج اشتباه و ناموفقی داشته اید هم قابل درک است و به نظر می رسد بهتر باشد با فردی ازدواج کنید که برایتان جذابیت ها لازم را داشته باشد اما در کنار شرایط مناسب و لازم و کافی.
در انتها خواسته خودتان را این گونه مطرح کرده اید که می خواهید تصمیم درست و عاقلانه ای داشته باشید.
با توجه به این که این آقا هنوز متاهل هستند، هرگز چنین رابطه ای درست و اصولی نیست و در واقع بستر مناسب برای تشکیل یک رابطه درست و اصولی سالم را ندارد.
رابطه ای درست و سالم است که افراد در آن احساس ارزشمنی و امنیت دریافت کنند و بتوانند با استفاده از شناختی که از یکدیگر به دست می آورند یکدیگر را متعهد و مسئولیت پذیر بدانند.
حالا پرسش اصلی این است، وقتی فردی هنوز متاهل و درون رابطه زوجی قرار دارد با شما وارد رابطه شده است، چنین فردی را از نظر تعهد مسئولیت چگونه ارزیابی می کنید؟
حتما می دانید که کار ایشان خیانت محسوب می شود و خیانت یک رفتار کاملا تعریف شد ای است، داشتن رابطه پنهانی موازی با رابطه ازدواج و رفتاری کاملا خارج از اصول، غیر مسئولانه و غیر متعهدانی است و هیچ توضیح و تبصره و توجیهی هم اصل موضوع را تغییر نمی دهد.
داشتن و تعهد از جمله اصول اساسی و پایه های اصلی هر رابطه ای به خصوص رابطه های نزدیک محسوب می شوند و فردی که یک بار این رفتار را انجام داده است چه تضمینی وجود دارد که دوباره این رفتار را با شما یا فرد دیگری تکرا نکند؟
بهتر است واقع بین باشید و در نظر داشته باشید که هیچ کسی با چشم انداز طلاق و جدایی وارد رابطه و ازدواج نمی شود و همه زمانی رابطه را جایگاه خوب و امنی می دانسته اند.
اگر فردی ر زندگی اش مشکلاتی دارد رفتار بالغانه و عاقلانه و متعهدانه و پخته این است که این مشکلات را حل کند و اگر نمی تواند اخلافات موجود در ازدواج با همسرش را به شیوه موثری حل یا مدیریت کند پس یک تصمیم بگیرد و در صورت عدم راه دیگری، جدا شود.
حل مساله از این طریق که با فرد دیگری بدون مشخص کردن رابطه با ازدواج قبلی، وارد رابطه جدید شویم نشان دهنده عدم مهارت حل مساله درست و شیوه ی نا موثر و غیر مسئولانه فرد است.
در ضمن این فرد ظاهرا حتی به شما هم تعهد خاصی نداده اند و برنامه یا هدف خاصی را به صورت دقیق مشخص نکرده اند البته به این که چه مدت است که با ایشان در ارتباط هستید اشاره ای نکردید اما حتی اگر این طور هم باشد این گونه روابط عولا تصویر درستی از فرد به شما نخواهد داد.
چرا که ایشان تمام مشکلات و چالش هایشان با همسرشان است و فقط اوقات خوش را با شما دارد که این هرگز تصویر کاملی از یک رابطه نیست و کاملا با آن چه در واقعیت ودر یک رابطه در چارچوب ازدواج خواهد بود متفاوت است.
فردی که جدا می شود تما زمان و فرصت می خواهد تا بتواند خودش را برای ورود به یک رابطه جدید آماده کند تازه بعد از جدایی و تعیین تکلیف رابطه و ازدواج قبلی، اگر هنوز حتی جدایی رخ نداده باشد که دیگر تکلیف مشخص است.
با توجه به این مطالب اگر می خواهید تصمیم درست و عاقلانه ای داشته باشید بهتر است با واقعیت روبرو شوید و به نظر می رسد با چنین شرایطی ادامه رابطه با این فرد برای شما حاصلی جز آسیب و ناکامی بیشتر در آینده برای شما خواهد داشت.
اگرچه جدایی سخت است اما امکان پذیر است و اگرچه با احساسات و هیجانات ناخوشایند و دردناک همراه خواهد بود اما می گذرد و می توان با شیوه هایی آن را مدیریت کرد و پشت سر گذاشت و تصمیم درست تصمیمی است که در بلند مدت برای شما با رضایت و خشنودی بیشتری همراه باشد.
حالا درباره فرد دیگری که خواستگار شما هست موضوع متفاوت است و باید جداگانه بررسی شود و اگر اصلا به او علاقه ای ندارید که البته می تواند تا حدود زیادی تحت تاثیر رابطه کنونی تان باشد که کاملا هم طبیعی است، مجبور به ازدواج با ایشان هم نیستید و پس تعیین تکلیفتان و اتخاذ تصمیم مناسب درباره رابطه کنونی تان می توانید به داشتن رابطه جدید فکر کنید و امادگی لازم را نیز در این فاصله به دست آورید.
بنابراین به شما توصیه می شود حتما برای اتخاذ بهترین و ماسبترین تصمیم ممکن جلسات مشاوره فردی دریافت کنید تا بتوانید مسیر درست خودتان را پیدا کنید و فرصت هایتان را برای ازدواج از دست ندهید.
در ادامه بهتر است این نکه را هم مدنظر قرار دهید که مجرد ماندن و عدم ازدواج خیلی شرایط بهتری خواهد داشت از ازدواج ناموفقی که با دلایلی مانند ترس از تنها ماندن و از دست دادن صورت می گیرند.
با توجه به مشکلی که به آن اشاره کردید و فشار و نگرانی زیادی که در این زمینه اکنون تجربه می کنید و بار احساسی و هیجانی بالا در این زمینه نیاز مند دریافت کمک حرفه ای از سوی یک متخصص هستید تا بتوانید با دید بازتر و اگاهانه تر تصمیم گیری کنی و به قول خودتان اقدامتان درست و عاقلانه باشد و بر اساس خواسته های درونی اصول وارزش هایی که در زندگی دارید نه بر مبنای فرار و اجتناب از ترس های درونی تان که نیازمند بررسی بیشتری است.