پسری ۱۵ ساله هستم
مادرم جلوی فامیل سیگار دست من دید و دعوامون شد و به پدر گفت من با پدرم خیلی رفیق بودیم و به من خیلی اعتماد داشت الان تمام اون اعتماد صلب شده و برای بیرون رفتنم هم باید روی ساعت خونه باشم. رفتارش با من عوض شده حقم داره. به به خاطر اعتمادش فک میکنه جلوی خانواده تخریبش کردم به خاطر اعتمادی که به من داشته. الان کلا از ارثم دارم محروم میشم خخخخ. باید صبر کنم و بچه ی خوبی باشم برم بیام درست تا درس شه؟ یا حرف بزنم چیکار کنم