باسلام
بنده ۲۲سالمه و دوسالم هست ک ازدواج کردم
من تو زندگی مشترکم مشکل خاصی با همسرم ندارم تنها مشکل و بزرگترین مشکل من تو زندگیم دخالت های گاه و بیگاه خانواده همسرمه ک واقعا زندگیو برام سخت کرده چون این دخالت ها باعث بحث و دعوا میشه همش حتی ب خاطر این بحثا طی این دوساله به شدت اعصابم ضعیف شده باعث شده از همچی سرد شم هر راهیم بوده امتحان کردم حتی با شوهرم چندین بار منطقی صحبت کردم گفتم که چرا جلوی این دخالت هارو نمیگیری اونم فقط میگه ک خانوادمه نمیتونم چیزی بگم ناراحت میشن. بطور مثال برای همه زندگی ما برنامه ریزی میکنن برای تعطیلات برای خونه گرفتن برای اسم بچه برای مهمونی رفتن وحتی وقتی هم ک جایی میریم دونفری سریع تماس میگیرن ک چرا مارو نبردید و تنها رفتیدو.. خانواده من شهرستان هستن هرسری هم ک بخام برم و برگردم پیش خانوادم دوباره باعث بحث و دعوا بین ما میشن بین ما ک چرا اون هارو هم نمیبریم یا چرا اصلا ما میریم ب اونها خبر نمیدیم اوایل اهمیت نمیدادم میگفتم خب شاید چون اول زندگیه مثلا میخان کمک کنن چون تازه واردیم تو مسائل زندگیمون چیزی نمیگفتم ولی بعد دیدم دیگ اینا شده ی عادت ک همچی زندگی مارو بدونن و تصمیم بگیرن اگر هم کاری ک میگن و انجام ندیم تو خونمون جنگ اعصاب میشه .منم چیری نمیتونم بگم یا جلوی دخالتشونو بگیرم یاچیزی راجب این موضوع بگم بهشون چون سریع ارتباطشونو قطع میکنن و شوهر منم خیلی ب خانوادش وابستس و از ناراحتی خانوادش بعدش تو خونه بحث و دعوا میشه من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم احساس میکنم زندگیم داره از هم میپاچه از ی طرفم نمیتونم با این دخالتا کنار بیام دوس دارم ی زندگی مستقل داشته باشم با همسر و فرزندم ک در راهه نمیخام زندگیمو از دست بدم لطفا راهنماییم کنید. ممنونم