مشکل
سلام
با تشکر از اینکه وقتتون رو در اختیار من قرار میدید
من یه دختر 15 ساله ام که امسال میرم کلاس دهم و فرزند اول خانواده ام و یک برادر دارم و در تهران زندگی میکنیم در مدرسه نمونه دولتی درس می خونم
راستش من امسال انتخاب رشته کردم و تجربی رو انتخاب کردم ولی من به هیچ شغل و رشته ای علاقه ندارم خیلی سعی کردم که چیزی که دوسش دارم رو پیدا کنم ولی نتونستم و
خیلی از لحاظ روانی تحت فشارم نمی دونم که ایندم چی میشه
پدر و مادر من هر دو دکتری هستند و من دوست دارم ادم موفقی باشم
من هیچ انگیزه ای برای هیچ کاری ندارم البته یه خورده انگیزه برای ورزشم دارم
من فک میکنم خیلی ادم معمولی هستم ولی تمام معلما و خانوادم میکن که من یه تیزهوش به تمام معنا هستم ولی نمی دونم چرا خودم حس میکنم خیلی معمولیم و توانایی خاصی ندارم
من درسم خیلی خوبه معدلمم19/93 هست ولی معلمام میگن که تلاشم کمه من خیلی میخوام که تلاشم افزایش پیدا کنه ولی متاسفانه هیچ انگیزه ای ندارم مامانم میگه باید برای خودت هدف تعیین کنی ولی وقتی من علاقه ای به هیچ چیز ندارم چطوری هدف برای خودم تعیین کنم؟ همش به خودم میگم من میخوام دکتر شم و…. وبه خودم تلقین می کنم که شاید هدف دار شم ولی نمیشه
خسته شدم از اینکه به درسی علاقه ندارم و به هیچ کاری حتی کارای هنری
احساس پوچی میکنم و کلی فشار رومه
خانوادمم منو پیش روانشناس نمیبرن چون فکر میکنن که خودشون همه ی روش ها یدرس خوندن و … رو بلدن ونیازی ندارن و وقتی منو پیش روانشناس ببرن منم مثل کارای دیگم که بی انگیزه ام کارهایی که روانشناس هم میده رو انجام نمیدم و الکی پولشون حروم میشه
من اعتماد به نفس هم ندارم و نمیتونم حتی اون چیزایی رو هم که بلدم به زبون بیارم(ادم پر حرفیم) مثلا زبانم خوبه ولی نمی تونم با کسی مکالمه کنم چون میترسم اونا از من بهتر باشن
راستش ما تا قبل از اینکه بیایم تهران یکی از شهر های کرمانشاه زندگی میکردیم حدودا5 سال پیش اومدیم تهران ولی تفریح چندانی نمیریم همش تو محله ی خودمون میچرخیم و نهایت 6 ماه یه بار یه مسافرت میرم و توی این چهار سال جای زیادی توی تهران برای تفریح نرفتیم چون مامان و بابام وقت ندارن
شایدم مشکل اصلی من نداشتن دوستیه که بتونم حرفام رو بهش بگم چون من هیچ دوستی ندارم من حتی توی دوستیابی هم موفق نبودم
توروخدا کمکم کنید من انقدر فشار رومه و ترس دارم که توی خوونه هیچ کاری رو حتی کارهای شخصی خودم رو نمیتونم انجام بدم
با تشکر
سلام خانمی ۵۵ ساله هستم با آقایی که خانواده اش معرفی کردن که ۷ سال تفاوت سنی ما بود یعنی ایشان از من کوچکتر بود و خانواده ایشان گفتن برای ما مهم نیست اما این آقا هدفش فقط دوستی بود که من موافقت نکردم اما بعد از مدتی باز خود ایشان دست برنداشت و منهم بخاطر شرایطی که داشتم موافقت کردم تو اون فاصله ازدواج ناموفقی داشتم اما ایشان باز دست برنداشت و مرتب تماس میگرفت بعد اینکه رابطه ما شروع شد ایشان گرفتار بیماری هوچکین شدن اما بخاطر گذشته ای که داشت از خانواده دور شده بود و اجازه نداد به خانواده اطلاع بدم و در طول درمان خودم کنارش بودم تا اینکه درمان با موفقیت انجام شد و خودش خانواده خودش را در جریان گذاشت که آنها خوشحال شدن و به اصرار آنها عقد موقت کردیم و به اسرار ایشان من هم با ۲۸ سال بازنشست کردم خودم رو اما متوجه بدبینی های او نظیر اینکه فلان جا با فلانی قرار گذاشتی یا چطوری بهش نگاه کردی و نظیر اینا مرتب به من تهمت میزد و خیلی بدبین بودو در منزل فقط کانالهای اخبار کانالی که خودش دوست داشت بود من حتما باید اخبار رو نگاه میکردم در منزل روی پرده ها مشمع زباله مشکی زد و ارتباط من رو با بیرون به تنهایی قطع کرده بود و خیلی زود هم قهر میکرد هر وقت قهر میکرد من میرفتم چون احساس میکردم دچار بیماری روحی هست اما بار آخر دیدم تمام گذشته رو فراموش کرده که توهیچوقت در کنارمن نمیخواستی بمونی و با بحثی که بین ما پیش آمد احساس کردم که او میخواهد کنار هم نباشیم با توجه به اینکه به او خیلی وابسته شدم اما با اینحال احساس کردم او اینطوری راحت هست اما با توجه به همه اینها این بدبینی و برخوردهای بی مورد ایشان برمیگرده به بیماری او یا نه اما خودم دوست نداشتم ازش جدا بشم دوست داشتم هر چقدر بتونم کمکش کنم و در کنار هم باشیم چون خیلی هم به او وابسته شدم اگر راهی هست لطفا منو راهنمایی کنید
ممنون از مشاورین گرامی که وقت میگذارید و راهمنمایی میکنید
دوست عزیز در این مورد شماره تماس برای شما قرار داده شده بود
ولی درباره رفتار همسر شما باید گفت:بسیارند کسانی که بدبینی وسواسگونهای به همسرشان پیدا کردهاند و فراوانند طلاقهایی که به همین دلیل رخ میدهند؛ حال آن که اگر هر یک از طرفین میدانستند نگاه پر از سوءظنشان چگونه و از کجا نشأت گرفته و بخوبی آن را مدیریت میکردند، همچنان دو پرنده عاشقی بودند که زندگی مشترکشان را با آن توصیف میکردند.
تصویر همسرم به من بدبین است!
بنابر آخرین آمار منتشر شده در تهران بزرگ و بسیاری از شهرهای دیگر کشورمان، روند طلاق رو به افزایش است. این در حالی است که وقتی نیم نگاهی به علل این پدیده ناهنجار در میان زوجین میاندازیم، میبینیم که خیانت از سوی طرفین یکی از مهمترین دلایل این نوع طلاقها به شمار میرود که البته تنها دلیل نیست اما همین یک نشانه کافی است که شک و بدبینی را در میان زوجین همچون بذری بکارد و اگر زوجین روش مقابله با این نوع بدبینیها و شک را ندانند، طبیعتا شالوده خانوادهشان خیلی زود از هم خواهد پاشید.
بدبینی به همسر اشکال متفاوتی دارد
خیلی از زوجین بدبینیهای بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی میکنند و آنرا با عناوینی همچون غیرت و تعصب و مراقبت توجیه میکنند، حال آن که واقعیت چیز دیگری است.
اساسا بدبینی به همسر در ۳ حالت کلی بروز میکند:
۱ – گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است. این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی میتوان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را میبینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.
۲ – گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینیهایشان نهفته است. این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنشهای همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پارهای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمیشود.
۳ – گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروههای یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلالات پارانوئیدال میشوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه میرسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود میکند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.
ریشههای بدبینی به همسر
_ خیلی اوقات بدبینی و شک بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یکدیگر نشات میگیرد. خانم همسرش را تنها متعلق به خود میداند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی احساس شکست از دیدگاه خودش تبدیل میشود و هر آن فکر میکند که زندگی اش در حال فروپاشی است.
_ عدم شناخت کافی از همسر، اساس بدبینی و شک به وی است. وقتی مرد از همسر آیندهاش تصویری دیگر را در ذهن میپرورانده با ورود به زندگی مشترک متوجه میشود که درانتخابش اشتباه کرده و این خود نوعی نفرت و انزجار را در وی نسبت به همسرش ایجاد میکند و طبیعتا این موضوع مهمترین دلیل میشود برای پیدایش بهانه گیریها و بدبینیهای بیمار گونه.
_ فرزندان والدین بدبین و شکاک در طول زندگی یاد میگیرند که در آینده نیز نسبت به همسرشان و اطرافیان خود بدبین و شکاک باشند. این موضوع نقش تربیت خانواده را براحتی روشن میکند، اینگونه که فرزندتان از شما بدبینی و شک به همسرش را یاد میگیرد.
_ مراقبت از خانواده در مقابل سنگ اندازی و حسادتهای دشمنان خانوادگی که عموما به شکل یک دوست وارد زندگی میشوند نیز اساس خیلی از بدبینیها و سوءتفاهمهاست. دوست شما به زندگیتان حسادت میکند و بر همین اساس پروژهای را پیاده میکند که اطمینان شما را به همسرتان سلب کند.
چه باید کرد؟
۱ – همیشه سعی کنید در هر موضوعی با همسر خود صادق باشید
ریشه بسیاری از بدبینیها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد که میکوشد آن را از همسرش پنهان کند که البته در بیشتر مواقع موفق نمیشود و خود این پنهانکاری نقطه شروع بدبینیها میشود.
۲ – نسبت به قول و قرار خود با همسرتان خیلی حساس باشید
این موضوع برای مردها باید بیشتر رعایت شود، چرا که خانمها هر نوع تاخیر را در رسیدن به قرار مثبت نگاه نمیکنند و طبیعتا افکار منفی در آنها شکل میگیرد.
۳ – در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید بویژه اگر طرف شما جنس مخالف باشد
هر نوع صحبت غیرکاری، تماسهای بیمورد و روابط آزاد در محیطهای کاری نتیجهای شوم در بردارد که اگر شما هم فکری در سر نداشته باشید، همسرتان جور دیگری برداشت میکند.
۴ – از غافلگیریهای احساسی که نیازمند پروژهای پیچیده باشد، پرهیز کنید
مثلا برای سالگرد ازدواجتان بخواهید همسرتان را غافلگیر کنید و نوعی پنهانکاری داشته باشید. دیده شده که بسیاری از زوجین به این نوع کارها با بدبینی نگاه میکنند که اگر هم به خیر و خوشی ختم شود، گمان میکنند که پایان خوش کار هم در حقیقت قسمتی از یک پروژه خطرناک برای خیانت به وی بوده است.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
دوست عزیز یکی از مراحل حساس و سرنوشت ساز دانش آموزان در دوران تحصیل انتخاب رشته دانشگاه است؛ انتخابی که پر از هیجان و اضطراب است و اگر در آن اشتباهی صورت بگیرد، جبران آن بسیار سخت و گاهی غیرممکن است.
انتخاب رشته، انتخاب آینده
این حساسیت، وظیفه مشاوران را سنگین تر کرده و ارائه مشاوره دانشگاهی را با چالش های جدی مواجه می کند، زیرا بسیاری از عوامل مثل علاقه، جایگاه علمی، استعداد، بازار کار، امکان ادامه تحصیل، شرایط خانوادگی، مراجعه به متخصصان و جنسیت در فرآیند انتخاب رشته موثر است.
برای هر دانش آموزی دو مرحله انتخاب رشته در دوران تحصیل وجود دارد که در حقیقت دو انتخاب سرنوشت ساز زندگی است:
یکی در پایان دوره اول متوسطه که با توجه به نمرات، راهنمایی مشاوران و برگ هدایت تحصیلی، دانش آموزان رشته هایی را برحسب توانایی و علاقه خود انتخاب می کنند.
دوم این که آنچه مهم تر است وارد شدن به رشته های مورد علاقه دانشگاهی پس از پایان دوران تحصیلات پیش دانشگاهی است. اما در دوران پیش دانشگاهی ممکن است شناخت ناکافی و نا آگاهی دانش آموزان در فرآیند انتخاب رشته دانشگاه موجب شود کوشش های دانش آموزان هدر برود و سرانجام، ناباورانه وارد رشته هایی شوند که بعدها متوجه شوند به آن رشته علاقه نداشته اند و در واقع، به جایی وارد شوند که نمی دانند کجاست و برای چه آمده اند.
این عوامل باعث ایجاد مشکلات زیادی در امر مشاوره می شود و از طرفی با توجه به محدودیت زمان انتخاب رشته، تنوع رشته های دانشگاهی و همچنین تعداد زیاد داوطلبان، ما را بر آن داشت با جمع آوری اطلاعات دقیق در ارتباط با نحوه پذیرش دانشجویان، گام کوچکی را در راستای رفع نیازهای داوطلبان کنکور و اولیای آنان برداریم.
نحوه پرکردن فرم انتخاب رشته
داوطلبان لازم است ابتدا در فرم پیش نویس انتخاب رشته، عناوین رشته و دانشگاه ها را تکمیل کرده و سپس در سایت سازمان ثبت کنند. سپس سیستم یک رسید ۱۵ حرفی (کد رهگیری) به عنوان رسید دریافت انتخاب رشته به داوطلب می دهد و این رسید نشان دهنده اتمام مرحله انتخاب رشته است.
توجه داشته باشید فقط یک بار اجازه انتخاب رشته به هر داوطلب داده می شود و بعد از دریافت رسید اجازه تصحیح یا انتخاب رشته مجدد داده نمی شود. نکته مهم بعدی این است انتخاب رشته در گروه های آزمایشی و دوره هایی که براساس کارنامه اولیه اجازه انتخاب رشته از آنها را ندارید، باطل است.
مدارک تحصیلی معتبر برای انتخاب رشته
دیپلم کامل متوسطه برای داوطلبان نظام قدیم، مدرک پیش دانشگاهی برای داوطلبان نظام جدید و اخذ آن تا پایان شهریور ۹۲ و مدرک کاردانی (فوق دیپلم) برای داوطلبان دارای دیپلم فنی و حرفه ای یا کاردانش که فاقد مدرک پیش دانشگاهی هستند، ازجمله مدارک تحصیلی معتبری است که می توان با داشتن آنها فرآیند انتخاب رشته را انجام دهند.
توجه به سهمیه بندی در انتخاب رشته
بخش محل اخذ مدرک تحصیلی سه سال آخر دبیرستان یا هنرستان برای داوطبان نظام قدیم و بخش محل اخذ مدرک تحصیلی دو سال آخر دبیرستان و دوره پیش دانشگاهی برای داوطلبان نظام جدید، سهمیه تحصیلی داوطلب را تعیین می کند. در صورتی که بخش محل اخذ مدرک تحصیلی داوطلبان سهمیه مناطق متفاوت باشد، سهمیه داوطلب براساس بخش محل اخذ مدرک تحصیلی منطقه مرفه تر (حتی یک سال از سه سال) تعیین می شود.
داوطلبانی هم که دو سال آخر تحصیل خود را در خارج از کشور گذرانده اند، جزو منطقه ۳ تلقی می شوند و داوطلب معلول نیز جزو منطقه ۳ به حساب می آید. جانبازان (با جانبازی ۲۵ تا ۶۹ درصد) و همسران شهدا، مفقودان، آزادگان، جانبازان ۵۰ درصد به بالا هم جزو سهمیه رزمندگان محسوب می شود و می توانند در فرآیند انتخاب رشته از این سهمیه ها استفاده کنند.
همچنین حداقل ۴۰ درصد از ظرفیت هر یک از کد رشته های ناحیه ای، منطقه ای و کشوری دوره روزانه واقع در استان های ایلام، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و هرمزگان به داوطلبان بومی استان های فوق اختصاص پیدا می کند.
۱۰ درصد از رشته محل های پرستاری در تمام استان های کشور هم به بهیاران واجد شرایط اختصاص می یابد.علاوه بر این، ۸۰ درصد از سهمیه رشته مشاوره و راهنمایی به سهمیه آموزگاران وزارت آموزش و پرورش اختصاص می یابد و ۱۰ درصد ظرفیت رشته های نوبت دوم شبانه در هر رشته به کارکنان دانشگاه ها و کارمندان رسمی وزارت علوم و تحقیقات استان اختصاص پیدا می کند، البته حداکثر سن موقع ثبت نام باید ۳۵ سال باشد. بهتر است بدانید در گروه پزشکی، ۲۰ درصد ظرفیت پذیرش در رشته های نوبت دوم شبانه در هر رشته به کارمندان دانشگاه ها اختصاص می یابد و محدودیتی نیز از لحاظ سنی ندارند.
لازم به یادآوری است انتخاب رشته شامل دوره های روزانه، شبانه، نیمه حضوری و مجازی، بین المللی، پیام نور، غیرانتفاعی، تربیت معلم، فرهنگیان و بهیاران و دانشگاه آزاد است.همچنین در دوره های مختلف دانشگاهی نیز سهمیه ها متفاوت است که باید به این نکته مهم هم توجه داشته باشید.مثلا در رشته های شبانه، ۸۰ درصد داوطلبان را بومی استانی تشکیل می دهد. در غیردولتی،۸۰ درصد داوطلبان بومی ناحیه، در نیمه حضوری، ۸۰ درصد داوطلبان بومی استان، در دوره های مجازی، سهمیه کشوری، در دوره های بین المللی، سهمیه های کشوری و بومی گزینی و در دوره های پیام نور، ۷۰ درصد داوطلبان بومی و ۳۰ درصد داوطلبان بومی شهرستان های تحت پوشش لحاظ خواهد شد.
روش گزینش دانشجو
در فرآیند انتخاب رشته با اصطلاح متمرکز و نیمه متمرکز زیاد برخورد خواهید کرد. در توضیح این دو اصطلاح باید بگوییم در روش متمرکز، فقط نمرات آزمون داوطلب واجد شرایط ملاک و مبنای پذیرش قرار می گیرد و اسامی پذیرفته شدگان در یک مرحله و به طور یک جا اعلام می شود. اما در روش نیمه متمرکز، اسامی پذیرفته شدگان نهایی به صورت قطعی و یکجا اعلام نمی شود.
برای رشته هایی که نیاز به اقدامات دیگری نظیر مصاحبه، معاینه، آزمون عملی یا علمی جداگانه دارد بعد از رشته های متمرکز انتخاب رشته می کنند و بعد اعلام می شود.
استان بومی چیست؟
در حین انتخاب رشته لازم است شما با مفهوم استان بومی نیز آشنا شوید. محل اخذ مدرک تحصیلی سه سال آخر دوره متوسطه برای داوطلبان نظام قدیم، محل اخذ مدرک پیش دانشگاهی و دو سال آخر دبیرستان برای داوطلبان نظام جدید و در صورتی که سه سال آخر داوطلبی در یک بخش، شهر یا استان نباشد، بخش، شهر و استان محل تولد داوطلب به عنوان بخش، شهر و استان بومی در نظر گرفته می شود. داوطلبی که سه سال آخر را در خارج از کشور گذرانده باشد، استان محل تولد، استان بومی داوطلب تلقی خواهد شد و داوطلبی که سه سال آخر را در خارج از کشور گذرانده اما محل تولد خارج از کشور است، استان بومی آنان تهران خواهد بود.
آشنایی با رشته های پرمتقاضی
همواره در ایام انتخاب رشته، یکسری رشته های دانشگاهی، طرفداران بیشتری نسبت به سایر رشته ها دارد که برای آشنایی شما با این رشته های پرطرفدار به برخی از آنها اشاره شده است. در گروه علوم ریاضی و فنی؛ رشته های مهندسی برق، مکانیک، کامپیوتر، عمران، معماری و صنایع، در گروه تجربی؛ رشته های پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، دامپزشکی و در گروه علوم انسانی؛ رشته های حقوق، روان شناسی و حسابداری به عنوان رشته های پرطرفدار شناخته می شود.
شرایط خاص برخی رشته محل ها
دانشگاه شهید مطهری تهران، دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری (دادگستری)، دانشگاه علوم معارف قرآن کریم (وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه)، دانشکده غیرانتفاعی اصول الدین، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و موسسه غیرانتفاعی سوره از جمله رشته محل های خاص به حساب می آید.
لازم است در موقع انتخاب رشته این کد رشته ها، رشته ای را که برای پذیرش در آن نیاز به شرکت در مراحل مصاحبه، معاینه و سایر مراحل گزینشی است از اولویت اول تا نهم انتخاب کنید و در غیر این صورت، کد رشته مذکور که بعد از اولویت نهم باشد، حذف خواهد شد.
کد رشته های تحصیلی دانشگاه مذاهب اسلامی در مراکز آموزشی تهران، زاهدان و سنندج و دانشگاه صنعتی مالک اشتر دارای شرایط خاص است که در موقع انتخاب رشته می توانید از اولویت اول تا سی ام را در میان این رشته های خاص انتخاب رشته کنید.ش
سلام من میخوام بدونم که دختری با قد۱۵۰ سانتیمتر میتونه با ی پسره ۱۸۰ سانتیمتری ازدواج کنه من ۲۵ سالمه و ایشون ۳۰ سال ظاهر خوب و دوستداشتنی دارم و لاغرم هستم
تماما به درک دوطرف بستگی داره و گرنه هیچ منعی برای ازدواج وجود نداره …
سلام من دوست ندارم که بهم شماره تلفن مرکز بدی درضمن من مشکل شدید مالی دارم و نمیتونم پیش مشاور چون مبالغش برام سنگینه ، من خودم فکر میکنم ۱۱۰ الی بیشتر مشکل روحی روانی دارم که خودم از وجودشون بیخبرم فقط می دونم که یدنیا بابقیه فرق دارم وقتی خودمو با بقیه مقایسه میکنم میبینم چقد مشکل روحی دارم تمام لیستای مشکلات فردی که تهیه کردین رو من همشو دارم وحتی بیشتر :افسردگی ،خودکشی،بدبینی،عشقای یک طرفه،خودکم بینی؛عقده جلب توجه،هیجان مثبت شدید،هیجان منفی شدید،ساده انگاری،انجام کارای احمقانه که هیچ نتیجه مثبتی هم نداره،عقده حقارت، من همه مریضیارو باهم دارم وخیلییای دیگه که الان ذهنم قد نمیده مشکل من خیلی حاد دیشب میخاستم خودکشی کنم دیگه خسته شدم بااینکه ۲۸سالمه ولی فکر میکنم ۱۰۰سالمه حدود چهارده ساعت خوابم درطول شبانه روز ولی وقتی بلند میشم بازم احساس خستگی شدید میکنم من مشکل شدید مالی دارم من پراز مشکلات ریزودرشتم لطفا کمکم کنید،به من لطفا شماره تلفن ندین به صورت آنلاین مشکلمو حل کنید ،ممنون
در زیر ۶ نکته عنوان میکنیم که کمکتان میکند وقتی زیر بار استرس زندگی خسته و کلافه شدید، احساس بهتری پیدا کنید.
۱. اسیر دام «اعتقاد به دنیای عادل» نشوید.
اعتقاد به دنیایی عادل نوعی تعصب شناختی است که توسط روانشناسان اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. بعنوان مثال، افراد اکثراً این رویکرد را دارند که میگویند اگر دیگران فقیر هستند، مستحق آن فقر هستند.
اسیر این دام نشوید که فکر کنید اگر دچار مشکل هستید، مستحق آن مشکلاتید و به این دلیل باید عذاب بکشید که انسان بیارزشی هستید.
روزگار به هیچ وجه عادل نیست. بسیاری افراد باهوش و بااستعداد در شرایط بسیار سخت زندگی میکنند. همه ما تصمیمات ضعیف در زندگی زیاد گرفتهایم. گاهیوقتها این تصمیمات عواقب کمی به دنبال دارند و گاهی مجبور میشوید تا آخر عمر با عواقب این تصمیمامتان دست و پنجه نرم کنید.
۲. به خودتان یادآور شوید که بهترین تلاشتان را میکنید.
به خودتان یادآور شوید که باتوجه به امکانات و شرایطتان، هر چه از دستتان همین الان برمیآید را انجام میدهید. تمرین کنید انعطافپذیر باشید تا بتوانید از فرصتها برای تغییر بهره ببرید.
۳. اسیر دام «باید سختتر کار کنم» نشوید.
اگر میخواهید به استرس، مشکلات یا خستگیهایتان با تلاش برای سختتر کار کردن واکنش بدهید، دست نگه دارید.
همانطور که در بالا ذکر کردیم، احتمالاً الان تا جاییکه از دستتان برمیآید تلاش میکنید. اینکه به خودتان بگویید پاسخ حل مشکلاتتان سختتر کار کردن است اصلاً فکر درستی نیست.
با گفتن این به خودتان که مشکل تلاش ناکافی است، باعث میشوید در امتحان کردن روشهای جدید را بر روی خود ببندید. مثل آنهایی که برای مقابله با پرخوری خود به خودشان میگویند که باید برای متعهد ماندن به رژیمغذایی خود باید بیشتر تلاش کنند. وقتی مشکل را به تلاش نکردن ربط میدهید، سعی میکنید آن را با قدرت اراده خودتان حل کنید تا سایر راهکارها.
۴. بیش از اندازه فکر نکنید.
آدمها معمولاً برای حل مشکلاتشان فکر میکنند. بااینکه این راهکار مفیدی است اما خیلی مهم است که بدانید بیش از اندازه فکر کردن با روحیه افسرده، کیفیت راهکارهایی که به دست میآورند را پایین میآورد.
اگر تا همین الان درمورد مشکلات\موقعیت خود فکر کردهاید، بفهمید که پاسخ مشکلاتتان در بیشتر فکر کردن برای پیدا کردن راهحل نیست.
ایجاد وقفه در فکر کردن درمورد مشکلاتتان به احتمال بیشتری شما را به سمت چیزهای کوچکی که میتوانید برای بهتر کردن اوضاع یا روحیهتان انجام دهید، سوق میدهد.
این وقفه را میتوانید با فعالیتهایی مثل ملاقات دوستان، یا بعضی تمرینات مدیتیشن برای تقویت تمرکز ایجاد کنید.
۵. ریتمتان را تنظیم کنید.
یک بخش مهم و اساسی از درمان اختلال دوقطبی تشویق افراد به ایجاد برنامههای منظم برای خواب، معاشرت و کار است. تنظیم این ریتمها به تعدیل روحیه و انرژی کمک میکند. این اصل بنیادی برای عموم مردم نیز صدق میکند.
۶. از استراتژیهای فردی آرامشبخش استفاده کنید.
اگر از زندگی خسته و کلافه هستید، احتمالاً در مرحله واکنش “جنگ یا گریز” به سر میبرید.
برای اینکه بتوانید خوب فکر کنید، خیلی مهم است که استراتژیهای روانشناختی برای آرام کردن سیستم عصبی خود را بلد باشید. مثلاً بالا زدن آستینتان و دست زدن به بازوهایتان (اکسیتوسین آزاد میکند)، لمس کردن لبها با یک یا دو انگشت و یا مالش دستها همه از این دست استراتژی ها هستند.
یک برنامه شخصی تهیه کنید که شامل راهکارهایی باشد که در مواقع اضطراب و استرس یا ناراحتی از آنها استفاده کنید.
من فک میکنم جنون ادواری دارم یک دفعه هیجان مثبت شدید بهم دست میده دوسدارم وسط جمع بدون دلیل برقصم ،یا یک دفعه هیجان منفی شدید بهم رخ میده بدون علت میزنم زیر گریه،خیلی سعی میکنم باشدت کنترل کنم که کسی ازاین موضوع چیزی بفهمه قبلا خیلی بهتر بودم ولی الان پیشروی کرده ورنج زیادی میکشم وپول هم ندارم برم پیش روانشناس ،دوسندارم کسی ازبیماریام چیزی بفهمه وترحم کنه،من همش دوسدارم توجمع جلب توجه کنم وهمه توجها بمن باشه ،براهمین همش کارای غیر معقول میکنم وهمه منو مسخره میکنن،من یدنیای مجازی درون خودم ساختم وبهش هرروز پناه میبرم وکلی خوش میگذرونم ،وقتی توجمع نشستم هیچی ازحرفاشون نمیفهمم وفقط چند کلمشو میفهمم،قبلا خیلی بهتر بودم ولی الان پیشرفته تر شده ،وقتی تو جمع مردا یاهمکارا میرم اصلا نمیتونم شهوتمو کنترل کنم و از کسی که خوشم میاد دوسدارم باهاش گرم گرم باشم وهمین موردتاحالا برام ی عالمه مشکل درست کرده ، دوسدارم مث بقیه عادی باشم ولی نمیتونم ،واسه همین میخاستم چندشب پیش خودکشی کنم دیگه خسته شدم دوسندارم مریض باشم دست خودم نیست ،من عذاب میکشم دوسندارم کسی بحالم ترحم کنه ،شغلمو ازدستدادم بخاطر همین موضوع تومحلمون همه مسخرم میکنن کسی بمن کمک نمیکنه هیچ کس منو نمیبینه، همه الکی الکی بمن فوش میدن ،هیچ کس منو دوسنداره،من بااینکه بیست و هشت سالمه تاحالا ی خاستگارم نداشتم ، من پر از آرزوهای رنگ ووارنگم ولی همش برعکسه ،من اعتماد بنفس تشکیل زندگی ندارم ولی باتمام وجودم جنس مخالفمو میطلبم ، من دیپلم دارم وسال اخرهنرستان شاگرد چهارم شدم وهمه بمن حسادت میکردن وفوشم میدادن وازم متنفر بودن ،من همیشه بابقیه مهربون بودم ولی بقیه باهام خشن برخورد میکنن وبدون علت ازم عیب جویی میکنن،من این بیماری رو از کودکی داشتم ولی خفیف بود و براحتی می تونستم پنهانشون کنم ولی الان شدیدترشده وکنترلش برام سخته واز طرفیم دوسندارم کسی متوجهشون بشه و ترحم کنه،بمن لطفا شماره وادرس ندین فقط محض رضای خدا بهم کمک کنید، من رنج فراوونی میکشم منم دوسدارم مث بقیه عادی باشم وشغل وهمسروخانواده داشته باشم ولی دست خودم نیست ،من فک میکنم ریشش توی کودکیم باشه همه بهم میگفتن تو خیلی زشتی ومنم ازهمونجا بیماریم شروع شدوالان اود کرده هرروزم پیشرفت میکنه وکسی کمکم نمیکنه دنیای بیرحمیه همه هم نوعیم وانسان ولی ازحیات وحشم یچیزی اونورتر،من نمیبخشم کسایی رو که این بلا رو بسرم آوردن من اگه خوشگل بودم الان باهوش وخوش تیپ بودم و همه چیز داشتم من نابود شدم من قربانی این دنیا شدم .
من کم آوردم دیگه دوسندارم زنده باشم ،بابا غلط کردم به بابام خندیدم که بدنیا اومدم اگه میدونستم دنیا اینطوریه ،کوه واسمونو ازجا میکندم که بدنیا نیام مگه من چه گناهی کردم ،چرامن؟خیلی حالم بد استرس شدید دارم خیلی دوسدارم خودکشی کنم ولی میترسم پشتم بگن حتما فاحشه بوده تا دیده ابروش رفته خودکشی کرد ،من دیگه مغزم ج نمیده ،من پول ندارم جایی کار بهم نمیدن شغل خانگی هم گیرم نمیاد چون ازسرخودکم بینی عاشق یمرد متاهل شدم وبهش پیشنهاد صیغه دادم خودهمون اقا پشتم تهمت زد و گفت این دختر نیست زنه ،توکل محله با انگشت نشونم میدن اسممو گذاشتن ترشیده ومیخندن خانوادم ازچپ وراست بهم فوش میدن که ابرومونو بردی ،دیگه نمیکشم بقران نمیکشم دوسدارم یکی واقعا کمکم کنه ولی هیچ کس درکم نمیکنه دارم ذره ذره نابودمیشم ولی کسی نیست کمکم کنه ،حتی اگه آگهی ترحیممو بدن بازم راضی نمیشن بقیه همش پشتم بدگویی میکنن همه ،من عذاب میکشم جهنم خدارو به عین روی کره زمین لمس کردم من واقعا دارم رنج زیادی میکشم اصلا حالم خوب نیست کمکم کنید خواهش میکنم من واقعا نیاز دارم بکمک ، من خیلی حالم بد .