با سلام من حدود 6 ساله با پسرداییم ازدواج کردم البته شناختی از رفتارش قبل ازدواج نداشتم . هر وقت بحثمون میشه یا در حالت عادی و بدون هیچ بحثی اگر از رفتارش ایراد گرفتم برای توجیح رفتارش پای یک موضوع بی ربط را وسط میکشه مثلا پای شوهر خواهرم چون ازش خوشش نمیاد و ادم مقبولی نیست یا بچه های خواهرم چون من دوستشون دارم را وسط می کشه و چون موضوع بی ربطی را وسط اورده دعوامون میشه. البته من احساس میکنم ایشون بخاطر عدم اعتماد به نفس و پوشاندن و یا بی اهمیت جلوه دادن رفتار اشتباه خودش از این روش استفاده میکنه. مثلا بهش می گم چرا میای خونه مامانم اینا یک ساعت نشستی دو کلمه با مامان و بابام حرف نزدی میگه خوبه مثل فلان دامادتون همش اونجا باشم؟؟؟؟؟؟؟ و واقعا هم همینجوره ها اگر دو روز خونه بابام باشه تا چیزی ازش نپرسن حرفی نمی زنه . با هزار خواهش و دعوا میاد عیادت طرف اما احوالش رو نمی پرسه نه که لج کنه براش مهم نیست . روابط عمومی و اجتماعیش خیلی ضعیفه .منو دوست داره اما اول خودش و مسائل مربوط به درس و کار خودش و مسایل مورد علاقش بعددددددد من. و متاسفانه از این موضوع خیلی رنج می برم لطفا راهنماییم کنید