سلام.من دختر 27 سالم، الان 5 ساله با آقایی توو رابطه هستم و از نظر احساسی بسیار بهش وابسته م، ایشون 6 ماه کوچیکتر از منه و تقریبا هم سنیم، این موضوع یکم باعث ناراحتی ایشون شده و قبول نمی‌کرد به خاطر اختلاف سن با هم ازدواج کنیم، من خودم خیلی اصرار به ازدواج داشتم و الان ایشونم راضی شده ازدواج کنیم. مشکل اینجاست ایشون فعلا شغل ثابتی ندارن و با کارهایی مثل اسنپ و سرویس مدارس گذران میکنه، از نظر مالی شرایط خوبی داره،و از نظر درآمدم همینطور، توو اکثر مواقع هم آدم تنبلی نیست و همیشه از پس خرج و مخارج زندگی ب میاد اما من برام سخته با 27 سال سن به خانوادم بگم قصد ازدواج با مردی رو دارم که از نظر شغلی و از نظر آینده مطمئن نیست. وقتی بهش گفتم صبر کنیم که شغل درخوری پیدا کنه خیلی ناراحت شد و از دستم شاکی شد. من دوسش دارم و دوست ندارم توو روزای سخت تنهاش بذارم اما جلو بقیه هم خجالت میکشم بخوام توو این سن با مردی ازدواج کنم که شغلی نداره،خواهرمم که کاملا از رابطه ما با خبره بهم میگه این آقا وقتی توو 26 سالگی نتونسته شغلی دا‌شته باشه هنوز پس شاید هرگز نتونه و میگه آدم با عرضه ای نیست و مدام میگه که همسرش وقتی باهاش ازدواج کرد 27 سال دا‌ت و شرایطش خیلی خوب بود،من واقعا توو دو راهی گیر کردم، از طرفی هم نمیتونم به دوست پسرم بگم چون الان شغل نداری نمیخوامت اونم که حاضر نشد صبر کنه و از طرفی هم نمیخوام مدام از بقیه بشنوم که این آدم مناسبی نیست و چون خود‌شم خیلی حساسه و اصلا طاقت حرف شنیدن از کسی رو نداره مطمئنم از حرفایی که از اطرافیانم میشنوه در آینده حتما برای رابطمون مشکل ایجاد میشه. به نظر شما باید چیکار کنم