سلام.من خودم۱۹سالمه و داداشم۱۳.خیلی پسر خوب و حرف گوش کنی بود.فکرش فقط درگیر کارای بچه گانه و ورزشش و این چیزا بود..
ولی تازگیا که سن بلوغش هست کلا عوض شده اصلا به حرفامون گوش نمیده گردن کلفتی میکنه فقط خیلیی حاظر جواب شده و اصلا از خرفاش،کاراشو..خجالتی ام نمیکشه..من میدونم تربیت اون به من ربط نداره.ولی مامانم بیچاره خیلی ذهنش درگیرش شده همش میگه این چرا اینطوری شد؟ما متوجه شدیم دوستاش آدمای یه ظاهر مثبتی ان و اونا خیلی تاثیر گذلشتن روش..الان ارتباطشو با اونا خیلی کم کردن ولی بازم هست از ظریق مجازی و..یاام اونا میان اینو ویبینن تو کوچه.اینی که به زور مامانم سرشو شونه میکرد الان دوساعت جلو اینس و ژل میزنه و … کلا خیلی گستاخ شده پدرو مادرم دیگه نمیدونن چیکار کنن حالا باز بابام یکم حرفش بزو داره ولی بیچاره مامانم اصلاباخود من قبلا هیلی با احترام حرف میزد و یه سری خط قرمزا بود ولی الان اصلا حیایی تو این بشر وجود نداره.با من مثل هم سن و سالاش رفتار میکنه و این خیلی غصبیم میکنه….ینی من به شخصه خودم میگم که چیزی براش کم نذاشتن تا به اینجا هیچیی!هرچی گفته سریع مهیا شده براش.ممیدونم خب تغییرات دوران بلوغ هست؛ولی با این شرایط من اصلا امیدی به ایندش ندارم..خیلی پسر بدی شده.ن خودم کنکور دارم خودم پر دغدغه های دیگم فقط اینارو مامانم با گریه به من میگفت ..خیلی به هم ریختم و میخام کمکش کنم.من خودمم با مادرم خیلیی صمیمی ام و۳۸سالشه.ولی تابه حال حتی یکبارم نشده به پدر مادرم بی احترامی کنم
خیلی به کمکتون نیاز دارم..مممنون از سایت عالیتون خسته نباشید.