همسرم به زن ديگه اي فكر ميكنه
سلام همسرم منو خيلي دوست داره خودشم ميگه تو از هر لحاظ همون چيزي هستي كه من ميخوام هميشه ام بهم به طور كامل محبت ميكنه ولي تنها مشكلي كه وجود داره اينه كه شوهرم از لحاظ جنسي خيلي داغه ميگه تو از لحاظ جنسي خوبي ولي چون من خيلي داغم تو نميتوني من رو أرضا كني تنها راه حل اينه كه برم با كس ديگه اي صيغه بشم چند ماه پيشم همينكار رو كرد و به يك خانم مطلقه پيشنهاد صيغه داد ولي اون قبول نكرده بود و گفته بود چون زن داري نميشه حالا چند ماه از اون قضيه ميگذره ولي هنوزم بأهم ارتباط دارن شوهرم ميگه من ديگه به ازدواج فكر نميكنم ولي دوست دارم مثل يه دوست صميمي باهاش رفتار كنم چون طلاق گرفته دوست دارم كمكش كنم و بهش محبت كنم توي پياماش هم خيلي خيلي از كلمات عاشقانه و محبت آميز استفاده ميكنه ميگه تو رو خيلي دوست دارم ولي نميدونم چرا نميتونم از فكر كردن به يه زن ديگه بيرون بيام حالا به نظرتون من چيكار كنم چطوري كمك كنم اون زن از زندگي مون بره بيرون؟بودنش خيلي زجرم ميده
جنس مذکر به پیچیدگی جنس مونث نیست و اکثر رفتارهای جنس مذکر برون ریز است و نیاز به کنجکاوی ندارد سوالی که مطرح است آیا مردان تنوع پذیر تر از زنان هستند ؟ پاسخ خیر مردان تنوع پذیر تر از زنان نیستند بلکه اکثر رویدادهای زندگی واکثر رفتارها و برخوردارها برای مردان زودتر به عادت تبدیل می شود و اینگونه می توان نتیجه گرفت که مردان زودتر خسته می شوند مسلم بدونید یک مرد هرچقدر هم که دارای همسری زیبا ، خوش اندام و دلربا باشد بعد از چند ماهی زندگی یا یکی دوسال زندگی این زن برای مرد خود عادی می شود و از نظر ظاهری تازگی قبل را نخواهد داشت
خیانت,تنوع طلبی,مردان
مقابله,تنوع,طلبی,خیانت,مردان,آکاایران,مردان,مقابله,زنان,نیاز,ظاهری,اینگونه,رفتارها,جنس,اینگونه می توان نتیجه گرفت که مردان زودتر خسته,دارای,دارای همسری زیبا خوش,اکثر,زنان,مردان زودتر به عادت,نیاز به کنجکاوی ندارد سوالی
پس این مطلب قابل توجه خانمهایی که ادعای زیبایی می کنند و میگویند که شوهرشان به آنها خیانت کرده است بعد از مدتی مردان از نظر ظاهر شما اشباع می شوند ، اخلاق و رفتار یک زن باید به گونه ای باشد که در همه حال برای همسر خود تازگی داشته باشد و فقط ظاهر خوب زن برای یک مرد کافی نیست به همین منظور توصیه می شود همه عشق و علاقه و موهبت خود را به یکباره در چند روز یا چند ماه ابتدای زندگی رو نکنید همیشه مثال اهسته و پیوسته را به خاطر داشته باشید ، مردان تغییرات جزئی را دیر به چشم می بینند مثلا شما اگر جای یک گلدان را در منزل تغییر دهید شاید بعد از یک هفته شوهرتان متوجه این تغییر شود اما اگر رنگ لباس و یا حتی نوع پوششتان را تغییر دهید خیلی زود متوجه تغییر می شوند هر چند شاید اگر عطری که استفاده می کنید را تغییر دهید باز متوجه نشوند پس اگر قصد تغییر یا تحولی دارید بهتر است تلاش خود را در جهت تغییر بزرگی انجام دهید. . از نظر رفتاری جنس مردان به گونه ایست که ریاست طلب هستند و تمایل دارند هیچ موضوعی از انها پنهان نباشد و ترجیح می دهند همسرشان بدون هماهنگی انها کاری را انجام ندهند.
اگر هر روز موقع استقبال از شوهرتان از یک جمله تکراری استفاده میکنید آنرا تغییر دهید . اگر رفتاری از سوی شوهرتان شما را خوشحال می کند نوع ابراز خوشحالی خود را تغییر دهید هر چند تغییر کوتاه ، کنار امدن با آشفتگی و خستگی مردان یکی از رموز موفقیت برای جلوگیری از تنوع پذیر بودن آنهاست به عنوان مثال اگر خواسته ای دارید یا می خواهید موضوع مهمی را مطرح کنید از گفتن حرفهای حاشیه ای بپرهیزید چرا که مردان از اینگونه حرفها زود خسته و عصبی می شوند .
از نظر روابط جنسی کلا مردان همسری مطیع را خواهان میباشند رفتارهای جنسی خود را تغییر دهید سعی کنید در روابط جنسی تغییر ایجاد کنید به عنوان مثال زمان انجام رابطه مکان انجام آن پوزیشنهای آن حرفهایی که ردو بدل می شود رابطه جنسی کلیشه ای چند دقیقه ای آنچنان تاثیر مثبتی بهمراه ندارد سعی نکنید در باطه جنسی مثل یک ماشین باشید یعنی فقط ابزاری بریا ارضای جنسی باشید بلکه از نظر روحی هم باید شوهر خود را ارضاء کنید البته این مسئاه نیز متقابله .
اگر با شوهرتان مشکلی دارید آنرا مطرح کنید تا زودتر حل شود یک زن افسرده حال و غمگین باعث می شود تا شوهر آن زن دیرتر به منزل برود در عوض یک زن شاد و خوشرو و خوش برخورد باعث می شود تا شوهرش برای رفتن به منزل لحظه شماری کند کلا در خانه محیطی جذب کننده برای همسر خود فراهم آورید تا مردان هیچ کجا به جز منزل و در کنار شما احساس آرامش نکنند . مردان از زنان نغ نغی بیزارند ، مردان عاشق احترام هستند در بیرون از منزل جلوی دیگران با شوهر خود با احترام سخن بگویید البته این مسئله متقابل میباشد .
از گیر دادن های بیخودی پرهیز کنید .
ظاهری خوب برای همسر خود داشته باشید یعنی در منزل آرایش کنید موهای آشفته و پریشان خود را آراسته سازید مدل موی خود را تغییر دهید و از او بپرسید از چه مدل مویی یا چه طرز آرایشی خوشحال تر میشه هر چند وقتی آنها را مشت و مال دهید فراموش نکنید اگر زنی تمام این کارهای را برای شوهر خود انجام دهد به نوعی برای خودش این کارها را انجام داده است چراکه اگر مردی چنین همسری داشته باشد از هیچ تلاشی برای خوشبختی وی کوتاهی نخواهد کرد .
طوری با شوهر خود برخورد نکنید که انگار وی وسیله ای برای تولید اسکناس برای شما میباشد سعی کنید باری از دوش وی بردارید نه اینکه خود مشکلی بر روی مشکلاتش باشید توجه داشته باشید این شمایید که باعث می شید شوهر شما سراغ روابط نا مشروع نرود یا به فکر همسری دیگر نباشد که پاسخگوی آندسته از نیازهایی باشد که شما نتوانسته اید آنها را تامین کنید. به نوعی در یک کلام متفاوت باشید شوهر خود را غافلگیر کنید .
ولی در نهایت شما باید با ایشون صحبت کنید و سعی کنید حریم زندگی خودتون رو مشخص کنید … در زمانی مناسب با ایشون قاطع صحبت کنید ولی قبلش حتما” با مشاوری مجرب در این خصوص مشورت کنید
در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
وای چجوری میتونی تحمل کنی چطور این مدل دوست داشتنو باور میکنی ..باحرف مشاور موافقماول خودتو تغییر بده بعدهم یکم ابهت داشته باش ..چطور یه مرد میتونه اینقد ازاد از رابطه دیگه باهمسرش صحبت کنه اینیعنی لصلا احساس تو واسش مهم نیس ..چطور میگه تو منو ارضا نمیکنی همیشه حاضر باش گاهی خودت پیش قدم بشو و بهش بگو تو منو ارضا نمیکنی تو خودتو لز همع نظر بالاتر بگیر حتی شده دکتر برو غذاهایی که شهوتو زیاد میکتن استفلده کن و اگه حتی ارضا هم شدی بازم بخاه و شده به دروغ بگو تو واسم کم میزاری بزار اون تلاش کنه تو رو ارضا کنه ..اون اعتماد بنفسش تو زمینه حنسی خیلی بالار فته و اینکه اینقد گستاخ بشه و اعتماد بنفسش بالا بره همش مقصر خودتی مگه اینکه از اول همینجوری بوده باشه
من هم در عین اینکه با مشاور محترم موافقم که باید با شناخت از همسرت، نیازهاشو برطرف کنی اما فکر می کنم این دلیل نمیشه که یک مرد اینقدر گستاخانه با همسرش برخورد کنه. دلیل اصلیش هم اینه که اون زن زیادی خودش رو موظف به برآوردن یکطرفه نیازهای همسرش می دونه یا از طرف همسرش اینطور بهش القا شده. اگر تصمیم به حفظ زندگی مشترکت داری، عاقلانه ست که هم روی رابطه جنسی و عاطفی با همسرت کار کنی و هم روی اعتماد به نفس خودت. سعی کن پیشرفت شخصیتو در زتدگی بیشتر کنی. زنهای موفق که در عین حال رابطه جنسی خوبی هم با همسر برقرار میکنن، جذابیت بالایی برای مردان دارن و برعکس زنی که وقتش رو به بطالت و یا غم و غصه می گذرونه جاذبه اش پایین میاد. ضمن اینکه گذشته از وفاداری یا عدم وفاداری، داغ بودن یا نبودن مردان، در کل مردان عشقشون رو جنسی تر از زنان ابراز می کنن و همین انتظار رو هم از همسر دارن.آرزوی خوشبختی برای شما دوست عزیز دارم.
من هم شوهرم خیلی خیلی دوستم دارد از همه لحاظ در زندگی مسکلی نددارم… همسرم هم هیچی کم نمیگذارد اما بعد از دبدن یه رابطه چتی با یک خانم متاهل دیگه نمیتونم باورش کنم.. اما اییشون انکار میکنه و میگه دیگه چنبن چیزی نیست.. اما من بعصی وقتها متوجه میشم و نمیتونم ابرتز کنم که الان داری با این خانم میچتی.. نمیدونم چه کار کنم به بن بست رسیدم
بهتره زندگی و اعصابتون رو بخاطر یک چت ساده بر هم نزنید و گرنه اگر بخوایت ادامه بدید باید تا جدایی پیش برید
به هر حال باید بتونید در گفتگو مشکلات خودتون و سوء تفاهم خودتون رو حل کنید
سلام خانم دکتر…من مشکل بسیاربزرگی دارم …من ۵سال و چندماهه ازدواج کردم و ۱۰ماهه تصمیم گرفتیم بچه داربشیم که موفق نشدیم وپس از انجام ازمایش فهمیدیم مشکل ازشوهرمه فعلا زیرنظر دکتریم…. تواین ۵سال بیش ازده بار ازشوهرم خیانت دیدم و همش بخشیدمش و طرفهایی که باهاش دوست بودن دوتاشون از فامیل خودم بودن ….همیشه قسم میخوره که دیگه این کار رو نکنه وهی زیرش میزنه…تا این بار اخر که تقریبا یکماه و نیمه که با یکی دوست شده و اینبار دیکه به روش نیاوردم و محبتم رو هزاربرابرکردم ولی هی داره بدترمیشه و تازگی ها اهل قرار گذاشتنم هم شده نمیدونم باید چیکارکنم….و تو این مدت ازرفتارش فهمیدم گه حتما چیزی داره اونم از اخلاقش که خیلی نسبت به من سرد شده و هیچ احساسی نسبت به من نداره …..خواهرشوهرم میگه بیا خونه خودمون بعنوان قهر تا تنبیهش کنم …..اخه تا حالا قهر نرفتم ….شوهرمم از اینکه کسی بفهمه خیلی میترسه….ازاونورم شماره دختره رو گیراوردم نمیدونم بهش زنگ بزنم یا نه؟؟؟؟
بهتره تکلیفتون رو رو در رو در زمانی مناسب معلوم کنید … این رفتار در اینده هم تکرار خواهد شد …. اینکه دیگران بفهمند نوعی ترس هست ولی اگر این ترس ریخته بشه دیگه در اجرای کارهاش نگرانی نخواهد داشت … بهتره در این مورد اول از همه مشاوره کنید … با توجه به شناختی که همسرتون داره میتونید به راهکاری برسید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
شوهرت مغروره غرورش رو بشكن براش يعنى شاخ هاش رو بشكن بايد مقابل تو ببازه كم بياره تا بتونى قانعش كنى
سلام آقای مشاور خواهشا پاسخ سوال مرا بدهید خواهر شوهر من ۳ سال است که به رفتارهای مشکوک شوهرش در ارتباط با یک زن شک کرده بود و تقریبا در حال حاضر برای ایشون این موضوع تقریبا مبرم شده رفتار همسرش به شدت تغییر کرده و پارسال منزل خود را فروختن وخواهرشوهرم رو به یک منطقه دورتر از همه ما منتقل کرده تواین مدت خیلی رفتارش عوض شده و چند روز پیش به شدت ایشون رو کتک زده خواهر شوهرم دوتا پسر داره که یکیش ۱۳ ساله و دومی ۱۴ ساله است و مثل اینکه در این چند سال اخیر شوهرش کمی اعتیاد هم پیدا کرده الان هم برای خواهر شوهرم شرط کرده اگر میخواد به خانه برگرده باید مهرش رو ببخشه و فلشی که در دست خواهرشوهرم هست رو پس بده توی فلش عکس اون خانوم هست الان واقعا نمیدونیم چیکار کنیم چون دوتا پسر بزرگ داره زندگی رو هم برای اینا جهنم کرده ناگفته نمونه خواهرشوهر قصد نداره طلاق بگیره شوهرش هم قصد طلاق دادن نداره خواهشا با راهنمایی خودت به زندگی اینها کمکی بکنید ممنون از لطفتون
دوست عزیز شما جای ایشون نیستید پس نمیتونید جای ایشون مشکلات زندگی خواهرشوهرتون رو بیان کنید
ایشون تمایل به ادامه داره و میدونه برای ادامه و زندگی باید شرایط شوهرش رو بپذیره
و کسی جای ایشون نمیتونه تصمیم گیری کنه
همسرم كه هر شب مياد بهش خيره ميشم سرتا پاهاش رو نگاه ميكنم انگار منتظر ردي نشوني ازاون زنم
گاهي اوقات اونقدر دوستم دارم گاهي اوقات اصلا منو نميبينه در ضمن رابطه جنسيمون دست اونه
من از نظر زيبايي كسري ندارم هم همسر وهم مادر خوبي هستم دخترم توي مدرسه استعداد درخشان درس ميخونه
همسرم از نظر پول وازادي منو محدود نميكنه ولي من بهش شك دارم كمكم كنيد
دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطهای و به خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود. در حقیقت این دو ،خط قرمزهایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد. به محض اینکه بیاعتمادی در رابطهای به وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی میرود. شک به همسر از آن چیزهایی است که میتواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هرکدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کردهایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک و شک به همسر نمیتواند مخرب باشد.
شک به همسر عشق را میکشد
وقتی آدمها همدیگر را دوست دارند، به هم عشق میورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظهای که شک به همسر و عدم اعتماد و کنترل در رابطهای به وجود میآید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال میرود و دو طرف از هم دور میشوند. البته اگر هر دو طرف دست از شک و کنترل هم بردارند دوباره میتوانند باز به هم نزدیک شوند چون هیچگاه عشق با نیتهای منفی، عدماعتماد و سوءظن نمیتواند در یک جا جمع شود.
صورت مسئله را پاک نکنید
متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدمها میبینیم. این روزها وقتی با آدمها حرف میزنیم میبینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرفها و رفتارهای آنها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند! حال اگر این نگرانیها وارد زندگی مشترک شود، مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مباداها که خود شخص آنها را در ذهنش میسازد همه تبدیل به نگرانیهای جدیدی در زندگی میشوند و فرد برای اینکه از آنها خلاص شود شروع میکند به کنترل کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد میخواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمیرود. در واقع افرادی که سوءظنهای زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.
آنها به خودشان شک دارند
در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدمها نسبت به هرچیزی که دوست دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترلگر و سوءظنآمیز ، ترس از دستدادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و میخواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند. در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آنها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینهای است برای آنها تا خودشان را ببینند.
وقتی من نسبت به خودم شک داشته باشم یعنی به توانایی ها و دوست داشتنی بودن خودم شک دارم و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند. ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من می ماند دیگر نیازی ندارم با رفتارهای کنترل گر ، طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند. یعنی دارای خود باوری و اعتماد به نفس کافی هستم و باور دارم طرف مقابل به خاطر من در این رابطه می ماند. ولی کسانی که به خودشان و تواناییها یشان شک دارند، لاجرم فرافکنی کرده و دچار شک به همسر می شوند. چون فکر می کنند آنقدرها خواستنی نیستند که طرف مقابل به این رابطه وفادار بماند!
حریم خصوصی کجاست؟
هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد کسی وارد آن شود. این حریم یک چیز کاملاً نانوشته است که برای هر کسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمیکنند و وارد حریم شما میشوند. مسلماً این مورد شما را ناراحت میکند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر میشوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریمهای شخصی بسیار مهم است. در زندگی هر کدام از ما بخشهایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلاً دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریمها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ایمیلها و تلفن هایش در حریم شخصی اش باشند و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ایمیل هایش در حریم شخصی اش نباشند. به مرور میتوان حریم شخصی آدمها را فهمید.
به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.
وقتی خودتان مقصر هستید
اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیر متعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق میدهید، یعنی آنقدر کنترل هایتان همسرتان را از شما دور میکند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود. اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید یا شک به همسر دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس و شک به همسر برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به فرد دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.
روش برخورد با شک به همسر
گاهی پیش میآید که دچار شک به همسر شوید و دارای دلایلی هستید که شکتان درست است در این حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلتان راه حل مناسبی را پیدا کنید. اول از همه باید شروع به جمعآوری اطلاعات کنیم، مثلاً اگر کسی به ما زنگ زده و از عدم تعهد شوهرمان خبر داده است نباید حرف او را حجت بدانیم بلکه خودمان باید شروع به تحقیق کنیم. مثلاً شاید با یک یا ۲ بار چک کردن طرف مقابل (بدون اینکه خودش متوجه شود) از حقیقت ماجرا با خبر بشویم و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرمان مطرح کنیم و از او توضیح بخواهیم و ۲ نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با بزرگتر یا مشاوری موضوع را مطرح کنیم . اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.
سه قدم مهم در رفع شک به همسر
اگر دچار شک به همسر هستید و بعد از مدتی فهمیدید شک شما اشتباه بوده است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملاً شک را فراموش کنید و تنها چیزی که میتواند شکها و نا آرامیهای بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بیقید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر میشود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی باز میگردد. اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهایتان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلاً کمتر سؤال کنید و… قدم سوم در رفع شک به همسر این است: بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بورزید.
وقتی شک به همسر تبدیل به بیماری میشود
بعضی اوقات فرد آنقدر شک به همسر دارد که میتوان او را بیمار دانست. برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی اش دچار شک بوده است؟ دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی بهشدت و بدون دلیل شکاک است و این شک ها هم خودش را آزار میدهد و هم اطرافیانش را. یعنی زندگی فرد تحتتاثیر قرار گرفته است و تمام زندگیاش تبدیل به بحث و جنجال شده است ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک میکند. اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل مشکل به متخصص مراجعه کنیم یا با متخصصین صدای سلامت تماس بگیریم (هیچگاه به او نگویید خودش تنهایی باید پیش متخصص برود چون حتماً جبهه خواهد گرفت) یعنی باید همگام با هم مشکل را حل کنید.
سلام ممنون كه جوابم رو دادين اما من مطمئنم كه پاي كس ديگه اي توي زندگيمه من بيمار نيستم ….
سلام شوهر من خیانت ذهنی بهم میکنه در اوج لذت جنسی به زنان دیگه فکر میکنه و اسم اونا رو میاره بعد ارضا شدنش میگه منظوری ندارم بخدا خیلی دوستت دارم دارم از غصه دق میکنم
احساس خیانت را زمانی حس می کنند که همسرشان عاشق فرد دیگری شده باشند. مردان نیز این حس را زمانی حس می کنند که همسرشان رابطه نامشروع با فرد دیگری برقرار کند.
محققان معتقدند احساس خیانت در زنان و مردان تفاوتهای زیادی دارد و در بسیاری از موارد زوجها به دلیل عدم توجه به این نکته در زندگی مشترک خود با شکست رو به رو میشوند.
تحقیقات قبلی نیز تقریبا به این نتایج رسیده بود و این تفاوت دیدگاه در حقیقت ریشههایی در تکامل انسانها دارد.
مردان در طول هزاران سال یاد گرفته اند که به شدت در مورد همسر خود هوشیار و مراقب باشند تا از وفاداری او نسبت به خود اطمینان حاصل کنند ، این در حالی است که زنان بیشتر به دنبال همسری هستند که به خانواده و نگهداری از آن متعهد باشد.
اما تحقیقات جدید ادعا میکند میزان اطمینان مردان و زنان از یکدیگر در روابط خود بسیار بیشتر از آن چیزی است که تصور میشود.زنان بسیار عمیقتر از مردان وارد یک رابطه جدید میشوند و اهمیت بسیار زیادی به ارتباطات عاطفی در رابطه خود میدهند.
این تحقیقات نشان میدهد زنان بسیار روانیتر و احساسیتر از مردان با این روابط برخورد میکند و بیشترین ضربه را زمانی از همسر خود میخورند که متوجه میشوند او به فرد دیگری علاقه مند شده است.به عبارت دیگر به دلیل آنکه زنان بسیار بیشتر از مردان به یک رابطه از دید عاطفی برخورد میکنند بیشترین نگرانی را نیز در مورد عدم امنیت در روابط عاطفی خود میبینند.
اما مردان به شدت نسبت به بیفایی و خیانت همسرشان حساس هستند و بیش ترین حساسیت را نسبت به رابطه نامشروع همسرشان نشان می دهند.
برای پی بردن به این موضوع دانشمندان تحقیقی را روی ۴۱۶ نفر انجام دادند واز آنها پرسیدند در چه صورت آنها بیشترین احساس خیانت را از جانب شریک خود خواهند داشت .این که بدانند او با فرد دیگری رابطه نامشروع برقرار کرده است یا این که بدانند او نسبت به شخصی علاقه عمیق پیدا کرده است.در این تحقیقات که ۹۹ زن و ۳۱۷ مرد شرکت داشتند
دکتر لوی و دکتر کلی که نتایج تحقیقات خود را در نشریات روانشناسی به چاپ رسانده اند در مورد توضیحاتی که تا کنون در این مورد و بر اساس تکامل انسانها داده شده است اعلام تردید کرده اند.به اعتقاد آن ها دسته قابل توجهی از مردان نیز وجود دارند که رفتاری مشابه با زنان دارند و از خیانت عاطفی بسیار بیش تر از خیانت جنسی می ترسند.به اعتقاد آنها بعضی از انسان ها به طور ذاتی نسبت به روابط خود با دیگران احساس اطمینان بیش تری دارند و برعکس تعدادی دیگر این گونه نیستند.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
سلام خسته نباشيد من ٢ سال ازدواج كردم و از راههاي مختلف متوجه شدم كه شوهرم با دختران ديگر در فضاي مجازي دوست هست چندين مرتبه هم با دليل و مدرك بهشون گفتم ولي زير بار نميره و ميگه نه اشتباه ميكني هر وقت هم مدرك رو نشون ميدم دعوا و قهر ميكنه كه من از كسي كه بخاد مچم رو بگيره يا من رو چك كنه بدم مياد ولي ميگه خيلي من رو دوست داره واگه ادامه بدم به بررسي رابطه مون خراب ميشه از يك طرف خسته شدم از طرف ديگه نميخام جدا شم دوست دارم درست بشه ترخدا بگيد چكار كنم تحملم تموم شده ولي از تنهايي هم ميترسم نميتونم تحمل كنم كمكم كنيد
ببخشيد پيوست سوال قبلم من ٣٦ ساله هستم شوهرم ٤٨ و هر دو يك بار طلاق گرفتيم من يك پسر و اوشون ٢ بچه دارن و كار ايشون هم طوري هست كه سه ماه ايران نيستن من خونه و كار دارم زيبايي هم كم ندارم ايشون هم همينطور كمكم كنيد حالم بده
الان ارتباطات مجازی جزء زندگی روزمره شده و اگر کسی در این محیط با جنس مخالف صحبت کنه نشانه خیانت نیست
و مردان در این موارد افراد کنجکاوی هستند … فقط با رفتار کارآگاهی سعی نکنید راه دروغ و پنهانکاریو به روش باز کنید …
این سن سنی نیست که فردی بخواد با رفتار بچگانه زندگیشو نابود کنه … به ایشون محبت کنید و سعی کنید با ارامش همیشه در کنارش باشید
تا در صورتی که احساس خطر کردید بتونید واکنش مناسب نشان بدید
به هر حال ما انسان ها حس در ارتباط بودن با بقیه را دوست داریم. خوشمان می آید وقتی احساس می کنیم دیگران به ما توجه دارند و خوشحال می شویم وقتی می بینیم از ما حمایت می کنند، به همین دلایل است که عضو شبکه های اجتماعی می شویم و برای ماندگار شدن در آنها وقت می گذاریم و هزینه می کنیم.
تا اینجای قضیه اشکال ندارد که هیچ، خوب هم هست چرا که ما نیازمند ارتباط با جهان و دیگرانیم اما وقتی پای افراط وسط می آید و سرو کله غفلت از همسر، زندگی مشترک و اهم های دیگر پیدا می شود، مسئله ای جان می گیرد که اگر به موقع حل نشود می تواند آنقدر پیچیده شود که رابطه را پله پله تا اضمحلال بکشاند. فرآیندی که از حساسیت شروع می شود و بعد از گذر از شک هایی قوی تر به بدبینی، بی اعتمادی و طلاق عاطفی یا شناسنامه ای منجر می شود.
شاید اگر طرف افراط کننده آشنایمان باشد یا این شخص خود ما باشیم به دلیل شناخت و آگاهی که از عدم سوءنیت او یا خود داریم، بی درنگ حس مقصریاب ذهن مان را به سمت طرف دیگر که حساس شده، گسیل کنیم و به سرزنش اش بپردازیم؛ چرا که به نظرمان او بی دلیل و مدرک همسرش (ما) را قربانی حس-اسیت های خود کرده و علیه او برنامه های نظارتی تدارک دیده است اما اگر از فاصله ای دورتر و کمی واقع بینانه تر به کل قضیه نگاه کنیم، متوجه می شویم که در تشکیل و تقویت این مسئله، رفتار حساسیت برانگیز یک طرف (که پیش فرض ما این است که ناآگاهانه است) به اندازه حساس شدن طرف دیگر موثر و مقصر بوده است.
بنابراین اگر می خواهیم برای رفع حساسیت های همسرمان نسبت به ارتباطات مجازی خود، اقدامی بکنیم، باید یک گام به عقب تر برگردیم؛ یعنی از زمان و مکانی شروع کنیم که مناطق حساس روانی و عاطفی او تحریک و بیدار شدند. بعد از کسب شناخت کافی از این مناطق، خواهیم آموخت که چطور می توانیم بیش از آنکه برانگیزاننده حساسیت در او باشیم، با وی همدلی کنیم. در ادامه چند راهکار ساده و کاربردی پیشنهاد می شود:
عضو شدن در شبکه های اجتماعی برای ما چه معنایی دارد؟ برای همسرمان چه معنایی دارد؟ آیا معنای پست گذاشتن و لایک کردن برای هر دوی ما یکسان است؟ یا شاید هم خیلی متفاوت؟ همسر ما به کدام بخش این قضایا بیشتر حساس است؟ چه چیزهایی حساسیت های او را بیشتر می کنند؟ عادات رفتاری ما در فضای مجازی کدام است؟ عادات همسرمان کدام است؟ چه مقدار ارتباط مجازی برای هر کدام از ما لازم و خوب است؟ اینها برخی از سوالاتی است که برای شناخت حساسیت های همسر از او می پرسیم و نظرات او را به خاطر می سپاریم.
یکی از دلایل مهم حساس شدن همسران نسبت به روابط متفرقه یکدیگر، احساس عدم امنیت روانی و عاطفی کافی است. هر قدر میزان این احساس ناامنی در همسر ما بیشتر باشد، به همان نسبت او درباره ارتباطات مجازی ما حساسیت بیشتری نشان خواهد داد. بنابراین در گام دوم سعی می کنیم با ابراز عشق نامشروطمان احساس امنیت را در او تقویت کنیم.
قانونگذار خود باشیم، آن هم بر مبنای شفافیت و صداقت.
* قانون اول: برای صرف وقت در شبکه های مجازی، برای خود برنامه ریزی کنیم؛ نیازهای واقعی مان را اساس کار قرار دهیم. برای مثال حتی اگر شغل مان طولی است که لازم است آنلاین باشیم، طوری ترتیب کارها را بدهیم که بعد از ساعات کار نیازمان به فضای مجازی به حداقل برسد. می توانیم در این زمینه با همکاران مان صحبت کنیم و از آنها بخواهیم در ساعات اداری با ما ارتباط برقرار کنند. به خاطر داشته باشیم برای صرف وقت در فضای غیرواقعی، کم هم زیاد است.
* قانون دوم: در انتخاب گروه هایی که عضو می شویم با دقت عمل کنیم. اگر کسی یا عاملی در آن گروه حضور دارد که همسر ما به آن حساس است، در ارزش رد کردن آن شک نکنیم.
* قانون سوم: در تعداد گروه هایی که عضو می شویم، معتدل رفتار کنیم.
* قانون چهارم: افراد ناشناس را تایید نکنیم.
* قانون پنجم: بیش از آن که وقت صرف دیگران کنیم با همسرمان حرف بزنیم.
* قانون ششم: در هنگام استفاده از شبکه های اجتماعی کنار همسرمان باشیم، سعی نکنیم چیزی را از او مخفی کنیم.
* قانون هفتم: سر سفره، در رختخواب، سفر و گفتگوهای دونفره، وسایل ارتباطی را از خود دور کنیم. بگذاریم همسرمان ببیند برای ما بیش از هر چیز اهمیت دارد.
کسی که متاهل است و در پروفایلش مجرد را علامت می زند، بدون شک کار حساسیت برانگیزی انجام داده است. برخلاف این فرد مثالی، یکی از دوستان واقعی ما در توضیح پروفایلش اضافه کرده بود، متأهل خوشبخت. فکر می کنید اضافه کردن این کلمه چقدر در کاهش حساسیت همسر او موثر بوده باشد؟
فرض کنیم آنچه در شبکه اجتماعی می نویسیم، می خوانیم یا عکسی که برای دیگران می فرستیم، همه قرار است در یک مجله پرتیراژ چاپ شود. آیا باز هم آن رفتارها را انجام می دهیم؟
زندگی مشترک فراز و نشیب های زیادی دارد. بیان کردن مشکلات زندگی در فضاهای مجازی، حتی اگر در چنان لفافه ای باشد که جز خود و همسرمان کسی معنای آنها را متوجه نشود، عامل مهمی در تخریب آرامش همسر و ایجاد حساسیت در او خواهد بود. به جای ابراز احساسات در ارتباطات غیرواقعی، سعی کنیم به ارتباط واقعی مان با همسر سروسامانی بدهیم.
حواس مان باشد که چه مطالب، عکس ها یا خبرهایی را لایک می کنیم. بدیهی است اگر این موارد جزء حساسیت های همسرمان باشند، ماییم ه برانگیزاننده آن بوده ایم.
سعی کنیم احساس او را بفهمیم. بفهمیم در رقابت بودن با یک جسم بی جان که چیزی به جز شخصیت پردازی های مطلوب صاحبان شان نیستند، چه طعمی دارد؟ احساس عدم امنیت عاطفی را لمس کنیم. در یک کلم به جای اینکه او را احساس کنیم، سعی کنیم احساساتش را احساس کنیم.
مرسي و ممنون از پاسختون ولي من احساس كردم پاسخ شما بيشتر بدرد شوهرم ميخوره من ميخام بدونم من الان بايد چكار كنم كه نگذارم رابطه مون خراب بشه من در فضاي مجازي فقط با خانمها هستم و شوهرم ميدونه ولي ايشون نه از طريق تانگو ويدو كال دارن متاسفانه كه من رو ازار ميده ميخاهم بدونم چكار كنم ديگه چيزي به ايشون نميگم ولي دارم از درون خرد ميشم
دوست خوبم misha فردی که رها وگسیخته باشد تنوع طلب باشد عاری از اراده شده وبه این فضاهای خوش وغیر مسیولانه عادت کرده قطعا دلت را از محبتش خالی کن واز این فضا بیرون برو وبقیه عمرت را دریاب وبهره اش را ببروبیخود خودت رادرگیر اصلاح وسازش نکن به لطف خدا ازش بچه هم نداری واین بهترین برگ برنده ات است.
سلام من ۳ ساله که عقد کرده م. همسرم از ابتدا به صورت غیرعادی با خانواده ی عمویش ارتباط داشت یعنی هربار که به دیدن من می آمد باید به خانه ی عمویش هم سر میزد حتی شب هایی که عمویش شبکار بود همسرم تا صبح اونجا بود در حالی که آن زن فقط دو بچه کوچک و نابالغ دارد. مدتی است که پسام هایی از طرف آن زن در گوشی شوهرم میبینم. و مطمئنم که به من خیانت میکرده ولی خیلی زندگیم را دوس دارم و نمیتوانم خیانت همسرم را باور کنم. با آن زن به صورت تلفنی درگیر شدم ولی نتیجه بخش نبود چون همسرم گفت اگر آن زن تو را ناراحت میکند میتوانی به منزل آن ها نروی ولی من نمیتوانم با آنها قطع رابطه کنم. آیا طلاق برای من مناسب نیست؟
دوست عزیز هیچ کسی جز شما نمیتونه در این مورد ابراز نظر کنه .
شما ۳ ساله با ایشون عقد هستید و بهتراز هر کسی شناخت دارید .
بهتره در این مورد با همسرتون گفتگو کنید و حتما قبل از هر اقدامی مشاوره رو فراموش نکنید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
سلام خسته نباشین چیکارمیتونم بکنم که شوهرم بادخترها رل نزنه خیلی دوستش دارم اونم دوستم داره ئلس بادخترها رل میزنه میشه بگین چیکارکنم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
۱٫ چندسالتان است؟
۲٫ چند مدت است ازدواج کرده اید؟
۳٫ آیا این رفتار همیشه توسط همسرتان وجود داشته است؟
۴٫ آیا مشکل خاصی در زندگیتان وجود دارد؟
۵٫ در این مورد با همسرتان صحبت کرده اید و دیدگاه ایشان و خودتان نسبت به این موضوع چیست؟
اطلاعات بیان شده توسط شما محدود می باشد دوست عزیز اما با توجه به اینکه شما بیان می کنید همسرم پس کار ایشان نوعی خیانت محسوب می شود البته دیدگاه نسبت به خیانت در افراد فرق دارد اگر این رفتار همسرتان تکرار می شود و با صحبت کردن با یکدیگر این مورد حل نشده است بهتر است به صورت حضوری با یک مشاور این موضوع را دنبال کنید تا از تمامی این جوانب این موضوع مورد بررسی قرار گیرد و دلیل اصلی این رفتار ایشان مشخص شود.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
شاد باشید
سلام.ببخشید خواهشا کمکم کنید شوهرم منو خیلی دوست داره ما تو خونه ی پدر شوهرم زندگی میکنیم قبلا راضی بودم و الان بخاطر بچه دار شدن و کلی. سختی ها نمیتونم اون جا باشم هرچه به شوهرم میگم جدا بشیم قبول نمی کنه و من برای راضی کردن او آمدم با او رابطه جنسی مدتی نداشتم واو با دختر در ايترنت پيامک میکند و من خیلی ناراحتم و نمی خوام جدا بشم خواهش کمکم کنید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در این مورد بهتر است آرامش خودتان را حفظ کنید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
۱٫ هریک از شما چند سال دارید؟
۲٫ چند سال است ازدواج کرده اید؟
۳٫ مشکل شما با خانواده همسرتان چیست؟
۴٫ همسرتان از نظر مالی استقلال دارند؟
۵٫ دلیلی قطع ارتباط جنسی شما چیست و چند مدت است رابطه جنسی شما قطع شده است؟
۶٫ با همسرتان در مورد این اطلاع از چت کردن ایشان با فرد دیگری صحبت کرده اید واکنش ایشان چگونه بود؟
نازنین
سلام .ببخشید که وقتت را میگیرمم.من هجده سال و همسرم بیست و هفت سال و دو ساله ازدواج کردیم و الان یک دختر داریم مشکلی که با خانواده همسرم دارم اینه که زياد مهمان دارن و شلوغی و من قبلا در اختیار خانواده شوهرم بود در لحاظ درست کردن غذا تمیز کردن ولی الان هم میکنم ولی بچه نمذاره و مادر شوهرم هی میگه چر این کارو نکردی همسرم از وضعیت مالی پولداره ولی خسیس و من بخاطر اینکه گفتم خونه بگیر و اون گفت جدا نمی شوم با او رابطه جنسی تا هفتهای نداشتم ولی الان دیگه دارم میترسم با دختران دیگه بره .راجب این چت حرفی نزدم .
سلام شوهرم حدود سه الی چهارماه هست ک با یه زن رابطه داره باهم تلفنی حرف میزنن من خیلی داغونم هرکار میکنم بازم کار خودشو میکنه میگه من که برات کم نمیذارم پس بذار کار خودمو بکنم
من چکارکنم؟
سلام به شما نازنین جان
قابل درک هست که در شرایط سختی از نظر روحی قرار دارید اما دقت کنید که برای اینکه خیانت تکرار نشود نیاز است که فرد از رفتار خود پشیمان باشد و برای بازسازی اعتماد به زندگی مشترک متعهد باشد و در این تعهد ثبات داشته باشد اما با توجه به اینکه همسر شما این رفتار را درست می داند و در بهبود زندگی مشترکتان نیز تلاشی نمی کنند نم یتوان انتظار تغییری از سمت ایشان داشت و نیاز است که شما نسبت به شرایط فعلی در مورد زندگی مشترکتان تصمیم گیری کنید .
در این مسیر بهتر است چند جلسه مشاوره حمایتی دریافت کنید تا در اول شرایط روحی خودتان بهبود یابد و در کنار ان بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۸۳
سلام خسته نباشین فاطمه هستم۱۷سالمه ۳ ساله ازدواج کردم و شوهرم ۲۵سالشه یک دختر یک ساله نیمه دارم منو شوهرم همیشه دعوا داریم وهر موقع دعوا میشیم شوهرم میگه من زن میگیرم و کسانی هستن که میخوان زندگیمان را خراب کنند شوهرم خیلی دعوام میکنه جلوی دیگران خردم میکنه کتکم میزنه و حتی چند مرتبه از خانه بیرونم کرده اما باز من برگشتم وبه کسی هم چیزی نگفتم بخاطر دخترم بخاطر زندگیم بخاطر چیزهایی الکی باهام دعوا میگیره هرچی هم معذرت خواهی میکنم فایده نداره و میگه کاشکی من با تو ازدواج نکرده بود و هرچی بهش میگم تو منو ببخش اگه خطایی ازمن میبینی من هنوز تازه ۱۷ ساله شدم چیزی درست از زندگی از شوهرداری بلد نیستم بخدا خسته شدم یک آدم چقدر ظرفیت داره
سلام زنی هستم۳۵ ساله وهمسرم ۳۵ سالشه
یه پسر۱۰ ساله دارم
۱۳ساله ازدواج کردیم زندگی خوبی داشتیم ولی همسرم از شروع زندگیمون راضی نبود میگفت بابام باید بیشتراز این امکانات برای من میزاشت..مشکلات زیادی تو طول زندگیمون داشتیم ولی من زنی قانع بودم وهمیشه کنارش بودم وبهش میگفتم توکل بخدا همه چی درست میشه…خداروشکر درحال حاضر زندگیمون از لحاظ مادی مشکلی نداره ولی ۳ساله که همسرم با یه خانم که از همکارانشون بودن رابطه داره،خانم متاهل بودن بخاطر همسرم جدا شدن البته میگن ازقبل تصمیم جدایی داشتن ولی بخاطر رابطه با همسرم تصمیمش جدیتر شده. اینارو همسرم بهم گفته…رابطشون با یه درد دل شروع شد…هرکاری کردم به هرطریقی میخواستم اینم خانم از زندگیم بره ولی اونقدر وابسته این خانم شده که حاضره هرکاری بکنه اما از این خانم جدا نشه…بارها بخاطر اون زن منو کتک زده چون سعی داشتم اون خانم رو از همسرم دور کنم …اون خانم قصد ازدواج داره ولی همسرم میگه نمیخوام کاری کنم وهمیشه کنارت هستم…هرکاری کردم نتونستم با این موضوع کنار بیام هرروز عصبی تر وافسرده تر میشم ۳ساله هرروزم با گریه شروع میکنم …بعداز کلی تلاش که فهمیدم به نتیجه نمیرسم تصمیم گرفتم ازش جدا بشم ولی خانه دارم شغلی ندارم و از لحاظ مالی صفرم
همه خانوادش خبر دارن ولی نتونستن کمکم کنن
فقط زمانی که پدرشون فهمید تصمیم گرفت با پسرشون قهر کنه واین برای همسرم خیلی سخت بود واین باعث شد همسرم مقداری به من وزندگیمون توجه کنه….لطفا راهنماییم کنید چکار کنم واقعا کلافم
دلیل خیانت همسرم بخاطر مشکلات گذشته اس که اصلا ربطی به من نداره فقط یه مورد به من ربط داشت اونم اینکه توی رابطه جنسی سرد بودم وخجالتی ولی سالیان سال هستش که درمان شدم قبل از این اتفاقات…هر وقت هم باش صحبت کردم از گذشته گفته
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم در این مسیر نیاز است که ما به واقعیت ها هرچند تلخ و دردناک توجه بیشتری کنیم در اول اینکه خب همسر شما نیاز بود که براساس شرایط مالی خودش برای زندگی مشترک و ازدواج تصمیم گیری می کردند در هرصورت پدر ایشان و یا شما وظیفه ای در قبال نیازهای شماها از یک زمان به بعد ندارند و اگر کمکی هم می کنند نشان از لطف دارد و در این مسیر اینکه همسر شما مسئولیت و تعهد خود را بپذیرند اهمیت زیادی داشرد.
اما در مورد ارتباط با این خانم در هرصورت ارتباط این دو فرد باهم هم خیانت به زندگی این خانم بوده است و هم شما و خب قابل توجیه نیست اما در این مسیر شما از سه سال ارتباط صحبت می کنید که از آن نیز اگاه بوده اید و خب در این مسیر به نظر نمی رسد که همسرتان نیز تمایل به ترک این ارتباط داشته باشند.
در هرصورت برای اینکه همسرتان در این مورد تصمیم گیری کنند نیاز است که خود ایشان به اشتباه بودن مسیر آگاه باشند و مسئولیت اشتباه خود را بپذیرند تا بتوان به تغییر این شرایط امیدوار بود.
در این مسیر بهتر است شما و همسرتان برای زوج درمانی اقدام کنید تا بتوانید در این مسیر نتیجه گیری بهتری داشته باشید و خب اگر بازهم همسرتان تمایل به ادامه این ارتباط داشتند شما می توانید در کنار اینکه تلاش خودتان را کرده اید براساس شرایط تصمیم گیری کنید و خب در این مسیر مهریه شما یک پشتوانه برای زندگی شما خواهد بود و در مورد فرزندتان نیز دادگاه تصمیم گیری می کند و یا می توانید خودتان به توافق برسید و خب خرج فرزندتان نیز ماهیانه با همسرتان می باشد.
سلام و عرض ادب.
درک میکنم که این شرایط برای شما بسیار سخت و دردناک است. به نظر میرسد که شوهر شما از نظر جنسی نیازهای زیادی دارد که شما نمیتوانید آنها را برآورده کنید. این موضوع باعث شده است که او به دنبال راهحلی باشد و صیغه کردن را پیشنهاد داده است.
در این شرایط، مهم است که با شوهر خود صحبت کنید و احساسات خود را به او منتقل کنید. به او بگویید که از لحاظ احساسی و عاطفی او را دوست دارید، اما از اینکه او با یک زن دیگر ارتباط دارد ناراحت هستید. از او بپرسید که چرا نمیتواند نیازهای جنسی خود را با شما برآورده کند و آیا حاضر است برای حل این مشکل تلاش کند.
اگر شوهر شما واقعاً شما را دوست دارد، باید برای حل این مشکل تلاش کند. او باید بتواند نیازهای جنسی خود را با شما برآورده کند یا اینکه صیغه کردن را فراموش کند.
در اینجا چند نکته برای صحبت با شوهر خود وجود دارد:
اگر شوهر شما حاضر به تلاش برای حل این مشکل نباشد، باید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید با این شرایط کنار بیایید یا خیر. اگر نمیتوانید با این شرایط کنار بیایید، باید به فکر جدایی باشید.
در اینجا چند نکته برای کمک به شما در تصمیمگیری وجود دارد:
امیدوارم که بتوانید بهترین تصمیم را برای خود بگیرید.