3
؟!
سلام من درسا هستم امسال پایه دهم تجربی هستم و به مدارس سلام رفتم.برای پایگاه تابستانه آزمونی گرفته اند از دروس ریست و ریاض ولی متاسفانه من زیستو 48/66 درصد زدم و نفر اول 81 درصد بود و یا در درس ریاضی 50 درصد زدم و نفر اول 100 زده بود……یکی از علت هایی که بد دادم این بود که دیر وارد سامانه شدم{مشکل از روش آموزش بود}و فقط برای 5 دقیقه برای زیست وقت داشتم وبه همین علت استرس گرفتم و خراب کردم….
حالا:1- استرس گرفتم برای امتحان فردا که خدایی نکرده اونو خراب نکنم….
2-کلا فکر کنم افسردگی گرفتم همش میخواهم گریه کنم………………
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد اگر شما بخواهید تنها بر مبنای یک بار اشتباه خود را سرزنش کنید خب احتمال اینکه دچار استرس شوید و عملکرد شما کاهش پیدا کند وجود دارد اما اگر در این مورد تجربه کسب کنی و در زمان مناسب وارد سامانه شوید و قبل از شروع آزمون در سیستم قرار داشته باشید می توانید در زمان مناسب از عملکرد خود بهتر استفاده کنید .
سرزنش کردن خود و یا به دنبال مقصر بودن کمکی به شما نمی کند در این مسیر بهتر است بجای گریه و یا سرزنش خود در کنار احترام به ناراحتی خود سعی کنید که از تجربه به دست آمده استفاده کنید تا نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
ببخشید ولی الان با همون دبیر کلاس داشتم گفتن تاثیر مسقیم در کارنامه دارد و من دیگه نمی تونم واقعا گریمو کنترل کنم دارم دیونه میشم لطفا راهنماییم کنین
با سلام خدمت شما دوست عزیز
درسا خانم احساس اضطراب و نگرانی که بابت کسب نتیجه ای که دلخواه و مورد رضایت خودت نبوده است کاملا قابل درک است و آن طور که مشخص است دانش آمز کوشا و فعالی هستید که تحسین برانگیز است.
دقت کنید که با توجه به مطالبی که عنوان کردید به نظر می رسد آنچه بیشتر موجب ناراحتی شما شده افکار منفی و قضاوت گرانه و سرزنش آمیزی است که اکنون درباره خودتان دارید.
این که موضوع رقابت به خصوص در زمینه تحصیلات از ابتدا برای دانش آموزان بسیار به صورت مهم و پر رنگی مطرح و تقویت می شود متاسفانه این آسیب ها را دارد که افراد همن موضوع را به تنهایی به عنوان مهم ترین مسئله و موضوع در زندگی و تنها عامل موفقیت و خشنودی می دانند و حتی فکر می کنند هیچ موضوع دیگری وجود ندارد و تنها معیار و ملاک موفقیت همین نمرات است و بدتر از آن این مسئله می شود تنها معیار خودارزیابی و احساس ارزشمندی افراد که خیلی ناراحت کننده و کاملا نادرست است.
بنابراین نه یک آزمون معیار خوبی برای سنجش دانش و اطلاعات و توانمندی های شما است و نه موضوع نمره و سطح احسلس تنها ملاک و عامل موفقیت است و نه معیار مناسبی برای احساس ارزشمندی افراد است.
اما با تمام این ها قابل درک است که این موارد به دلیل تبلیغ و اهمیت داده شدن زیاد توسط جامعه و والدین و مدارس و تبلیغات گسترده تا این اندازه ذهن شما را مشغول کند و شما را درگیر کرده باشد.
از آنجا که هر کسی خودش مسئول سلامت و خشنودی و تحقق نیازهای اساسی و خواسته های خودش است بهتر است شما هم در این زمینه تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید که آیا می خواهید به تحصیلات و موفقیت به عنوان مسیر و چیزی که قرار است در خدمت آسایش و رفاه و تجربه زدگی خوشایند شما باشد و مسیر را برای شما هموار کند نگاه کنید که از این جهت اهمیت دارد، یا به عنوان یک موضوع برای درگیر شدن با خودتان و نشخوار فکری و مینا و ملاک تعیین احساس ارزشمندی تان؟
پاسخ شما به این سوال می تواند بسیار تعیین کننده و تا حد زیادی کمک کنده باشد.
نکته دیگر این است که حتی اگر مسیر خودتان را هم مشخص کردید و در این زمینه هم انتخب خودتان را کردید، طبیعی است که ما افکار مختلفی به ذهنمان بیاید چون اساسا کار ذهن ما از صبح تا شب همین است، یعنی تولید فکر.
اما واقعا حالا که ما کنترلی بر روی تولید این افکار نداریم و متاسفانه نمی توانیم به ذهنمان دستور بدهیم که چه افکاری را تولید کند و فقط محتوای خوشایند و کمک کننده داشته باشد و یا نمی توانیم مانع این افکار بشویم پس تکلیف ما چیست؟
تکلیف به این صورت است که ما از این افکار در لحظه آگاه بشویم و بدانیم این ها صرفا یک سری فکر هستند که در ذهن خود ما هستند و قرار است ما انتخاب کنیم به کدام یک از آن ها بها بدهیم و کدام یک از آن ها را به حال خودشان رها کنیم.
معیار تشخیص ما قرار است چه باشد؟ این که آیا این فکر الان در این شرایط به من کمک می کند و من را به سمت حل مساله هدایت می کند و باعث می شود که اقدام موثری انجام دهم و به اهداف و خواسته هایم نزدیک تر شوم یا این که مانع من است و مرا از اهدافم دور می کند؟
به عنوان مثال افکار نگرانی که مطرح کردید: اگر امتحانم را خراب کنم چه می شود؟
این یک فکر است که محتوای آن نگرانی است.
افکار نگرانی را می توان به دو دسته کلی کار ساز و دردسر ساز تقسیم کرد.
افکار نگرانی کارساز به ما در مسیر تحقق اهداف و نیازها و یا خواسته هایمان هشدار می دهند تا ما را به سمت اقدام موثر هدایت کنند، مثلا اگر درباره نیجه امتحانی نگران نباشیم اصلا مطالعه نمی کنیم و برای این که درس بخوانیم و برنامه ریزی بهتری داشته باشیم حتی لازم هستند.
اما زمانی که ما اقدامات لازم را انجام دادهایم و برنامه ریزی و مطالعه در حد توانمنان و با رعایت اعتدال داشته ایم اگر باز هم این افکار باشند و کار دیگری از دست ما ساخته نباشد، اگر بخواهیم آن ها را جدی بگیریم و به آن ها بها بدهیم فقط انرژی روانی و فرصت را از دست خواهیم داد و حال ما بدتر می شود و درگیر چرخه معیوب افکار و هیجانات ناخوشایندی خواهیم شد که پایاینی هم نخواهند داشت.
پس اینجا لازم است فقط به این افکار فضایی بدهیم که باشند و کار خودشان را بکنند ما هم از آن ها نترسیم و فقط مجوز رفت و آمدشان در ذهنمان را صادر کنیم و در همین حد نه فراتر و به جای همراه شدن با آن ها ما هم به طور موازی به کار خوب و موثر خودمان بپردازیم چون بیش تر از این کاری از ما ساخته نیست و این افکار هم به اصطلاح آش کشک خاله مان است که به هر حال هست اما مهم نحوه روبرو شدن ما با آن ها است.
این موضوعی که مطرح شد نیازمند انجام تمرین و تقویت ذهن است تا بیاموزد که افکار را گاهی فقط باید مشاهده و نگاه کند و نه مداخله و یا وحی منزل نیستند که بخواهیم بر اساس آن ها خودمان و عملکردمان یا آینده را پیش بینی کنیم بلکه صرفا یک فکر و ساخته و پرداخته ذهن خودمان است که قرار است در خدمت ما باشد نه ما در خدمت آن ها!
با توجه به این مطالب و با در نظر داشتن موضوع مهمی که در ابتدا مطرح شد به شما پیشنهاد می شود در این زمینه برای انجام بررسی و ارزیابی بیشتر و همچنین دریافت راهنمایی های دقیق تر و برای این که بدانید چگونه با این افکار منفی تان به گونه موثری روبرو شوید تا نتوانند مانع حرکت شما و تحقق اهداف و خواسته هایتان شود، اقدامات لازم را در این زمینه انجام دهید.