سلام خسته نباشید

حدود ۱۰ ماهه ازدواج کردم همان اوایل ازدواج خانواده منو شوهرم با هم اختلاف پیدا کردیم و با هم قهر کردیم البته من طبقه پایین خونه مادرشوهرم زندگی میکنم مشکل از اونجا به وجود اومد که مادرم اینا اومدن خونه من بعد از مراسم عروسی مادرشوهرم گفت چرا اول نیومدن بالا من بزرگترم دومین مشکل هم در مراسم عروسی بود که چرا این اینکارو کرد اون اینکارو کرد سر چیزای الکی خلاصه من یک روز مادرم اینارو شام دعوت کردم که با مادرشوهرم که عمه ناتنی ام میشه صحبت کنن و کینه و کدورت ها رفع بشه که دعوا بالا گرفت و مامان تو عصبانیت گفت اگه من میدونستم این میشه حیف گذشت دیگه اون منظورش این بود که نمیذاشتم دخترم اینجا زندگی کنه حالا اون میگه نه منظورش این بوده که دختر نمیدادم حالا سر همین حرف شوهرم از مادرم ناراحت شد و دیگه نمیاد خونه پدرم اینا حالا میخوام دوباره با مادرم اینا حرف بزنم که با اینکه اونا بزرگن ولی ببخشن و بیان با مادرشوهرم آشتی کنن میترسم باز همون جریان پیش بیاد شوهرم هم میگه من دیگه کشش ندارم بیان و باز بحث بینشون بشه خودت میدونی نمیدونم چیکار کنم تو رو خدا کمکم کنین مرسی