همسرم فرزند طلاق است.ده سال است که ازدواج کرده ایم و دو فرزند پسر داریم.وقتی ناراحت میشه از خونه میره بیرون و پاسخگوی موبایلش نبست.من پرستارم .چند بار ازش خواهش کردم که در کارهای منزل به من کمک کنه تا بتوانم بعد از شبکاری استراحت کنم ولی دیر میاد خونه و شبها انتظار داره من با اون همه خستگی بعد از شبکاری که در طول روز حتی یکساعت نخوابیدم رابطه جنسی خوبی داشته باشم.من ازش دلخورم چون ازم قدردانی نمی کنه.بهم محبتش رو ابراز نمی کنه و در پاسخ به من که گفتم از این رفتارت خسته ام گفتهمینه که هست من خیلی عقده ای هستم اگر خیلی سر به سرم بذاری میرم و درخواست طلاق میدم.دوسال پیش با دختری ارتباط برقرار کزده بود که من متوجه شدم و الان خیلی بهش بی اعتمادم.میگم از این رفتارت ناراحتم صراحتا میگه خوب کاری می کنم خونه مجردی هم دارم.
من واقعا نمیدونم باید چکار کنم؟