با سلام و تشكر بابت وقت باارزشي كه در اختيار ما ميگذاريد.
من چند ماهي هست كه با دختري آشنا شدم كه از نظر اخلاقي و اعتقادي و خيلي چيزاي ديگه به هم ميخوريم و به ايشون علاقه مند شدم.مشكلي كه وجود داره اين هستش كه ايشون به قول خودشون خيلي بيخيال هستن و اينو در همون روزاي اول رابطه به من گفتن كه بقيه هم سر همين قضيه از ايشون گله دارن.توي اين چند ماه هم هميشه اين من بودم كه از خود گذشتگي ميكردم،هميشه من تماس ميگرفتم من اغاز كننده ي پيام ها بودم من قرار ميذاشتم و … حتي گاهي ميگفتم فردا هرموقه بيكار شدي زنگ بزن ولي نميزدن… و هميشه هم ميگفتن كه مشغله دارن و واقعنم همينطوره خيلي كاراشون بهم پيچيدس اما از نظر من هميشه ميشه براي كسي كه بهش علاقه داريم وقت بذاريم… به خودشونم اينهارو گفتم و ايشون باز هم بهونه هاي هميشكي رو اوردن و به اينكه بيخيالن و به همين دليل هم تا حالا با كسي نبودن اشاره كردن و گفتن همش ذهنشون درگيرمه و بهم علاقه دارن و اين اتفاقا بخاطر اهميت ندادنشون نيست و … البته وقتايي كه باهم قرار ميذاريم من ميبينم كه واقعا ايشون هم علاقه دارن اما خب بعدش كه اين رفتاراي ناخوشايتد رو ميبينم،خيلي دلم ميشكنه و هر چيزي هم كه پيش بياد و ربطي به اين قضايا داشته باشه،من بازم ناراحت ميشم درحاليكه شايد واقعا تقصيري توي بعضياش نداشته باشن… يه جورايي مث قضيه چوپان دروغگو شده.
ازتون خواهش ميكنم راهنماييم كنيد كه چيكار كنم.من پسر موفقي هستم و خيليا هستن كه ارزوشونه من رو داشته باشن ولي بخاطر علاقم و اين كه ما بهم خيلي نزديكيم توي اخلاق و شخصيت،نميخوام ايشونو از دست بدم ولي اينجوري هم خيلي خيلي اذيت ميشم.حتي چن هفته ديگه تولدمه نگرانم حتي اون رو هم فراموش كنن.نميدونم بايد فرصت بدم؟بايد رابطه رو تموم كنم يا …؟پيشاپيش ممنون از حوصله ي شما و پاسخگوييتون